تجربه های لبنان

مطالب تاریخی -سیاسی-اجتماعی وجغرافیایی

تجربه های لبنان

مطالب تاریخی -سیاسی-اجتماعی وجغرافیایی

قیمت خودرو

امروز قیمت خودرو اعلام شد پراید پکیده وناایمن هفده ملیون .یادت بخیر هوندا سی اروی خودرو باکلاسم درشهربیروت که عشق میکردی سوارش بشی باپانزده ملیون بهترین ماشین ژاپنی سوار بودم دوسال ازعمرم عشق این دنیا کردیم دیگه توخواب هم نمیبینیم توایران اینجورماشین ها سواربشیم ما  که لیاقت سوار شدن این جور ماشین ها توایران نداریم باید اون عرب های نامرد سوار بشن وپول بنزینش هم با ما ایرانی ها .


یادش بخیر بیروت

 


سلامی به دوستان

سلام بردوستان قدیمی اقای عبیاوی-اقای هاتفی عزیز-اقای قربانی- اقای یوسفی-اقای صفرخانی-اقای پورداداش-اقای محمدی-اقای کریمی-وتمام خانواده های این عزیزان که چندصباحی درخدمتشان بودم درشهرزیبای بیروت به امید دیدار مجدد درخاک عزیزمان ایران


به تمامی عزیزانی که به خارج ازکشوراعزام می شوند توصیه میکنم قدرلحظات زیبای خارج ازکشور را بدانند وبه نحواحسن خوش باشند که این لحظات درایران اتفاق نمی افتد . 

غزل خداحافظی

سلام برلبنان ،بالاخره دوسال ماموریت درلبنان به پایان رسید امروز جلسه تودیع همکاران بود . دوسال ازعمرما نیز دربیروت گذشت .تجربه ی خوبی بود ؛با همکارانی از شهرهای مختلف ایران آشنا شدیم ، با دوستانی از سفارت ایران دربیروت وعدهای از اهالی لبنان که با آنها سروکار داشتیم از همسایه تا مغازه ی شیعه ای که ازش جنس می خریدیم. خلاصه هرچه بود گذشت .انشاء الله که این تجارب برای آینده مورد استفاده قرار گیرد.

لیالی قدر

قدرشناسی شب قدر:

شب قدر فرصتی است زرین و طلایی برای شستشوی آینه دل. این شب بهترین فرصت است تا خوبی‌ها را جایگزین بدیها، صلح و صفا را جایگزین اختلاف و تفرقه، احسان و نیکی را جایگزین ظلم و ستم، احسان به والدین را جایگزین عاق والدین و صله رحم را جایگزین قطع رحم نماییم. نیکو و شایسته است با صدقات قدمی در جهت آبادانی خانه آخرت برداریم و با اعمال نیک و خیر، ثواب دو چندان ببریم.
در شب قدر که شب‌زنده‌داری می‌کنیم، خداوند نام ما را در گروه نیک‌بختان ثبت می‌کند و آتش جهنم را بر ما حرام می‌سازد. آیا توفیقی بالاتر از این هست که آتش جهنم بر ما حرام شود و به خدا نزدیک‌تر شویم؟
دعاهای شبهای رمضان مجموعه‌ای است روشنی‌بخش که با تکرار تلاوت آنها، آموزش‌های آن‌ها به صورت هدف‌هایی برای ما در می‌آیند. پس هنگام خواندن این ادعیه شایسته و بهتر است مفهوم آنها را نیز همواره مدنظر داشته باشیم و با تلاش و کوشش به سوی این هدف‌های مطرح‌شده در دعاها گام برداریم.

تَنزََّلُ الْمَلَئکَةُ» وضع ملائکه چطور است؟

یک نگاهی به ملائکه بکنیم.

فرشته‌ها کارگزاران هستی هستند. «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً» (نازعات/5) یعنی خدا تدبیر را به فرشته‌ها داده است. منتهی چند دسته فرشته هستند.

یک دسته به نام نازعات هستند. بشنوید. «وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً» (نازعات/1) قسم به فرشتگانی که جان مجرم را با سختی می‌گیرند. چون قرآن می‌گوید: وقتی می‌خواهند جان مجرم را بگیرند، فرشته می‌آید در صورتش می‌زند، به پهلویش می‌زند. مثل یک مجرمی که می‌خواهند او را ببرند، پلیس می‌آید او را می‌گیرد. این متن قرآن هست. مجرم وقتی جان می‌دهد، سیلی می‌خورد. و به پشت و پهلویش لگد می‌زنند. مشت می‌زنند. «یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ» آیه‌ی قرآن است. یعنی در صورتش می‌زنند، این رقمی جان او را می‌گیرند. «وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً» به آن فرشتگانی قسم که جان مجرمین را به سختی می‌گیرند.

دوم: «وَ النَّاشِطَاتِ» «وَ النَّاشِطَاتِ نَشْطًا» (نازعات/2) قسم به فرشتگانی که روح مؤمن را با مدارا و «نشط» یعنی نشاط، یعنی مؤمن وقتی می‌میرد انگار گل بو می‌کند. قسم به فرشتگانی که روح مجرم را با سیلی می‌گیرند، و روح مؤمن را با نشاط می‌گیرند.

«وَ السَّابِحَاتِ سَبْحًا» «وَ السَّابِحَاتِ سَبْحًا» (نازعات/3) قسم به فرشتگانی که در اجرای فرمان الهی با سرعت حرکت می‌کنند.

«
فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا» (نازعات/4) قسم به فرشتگانی که در فرمان خدا بر یکدیگر سبقت می‌گیرند. به ما هم گفتند: سبقت بگیر. سبقت ما در ماشین و خانه و پول و دلار و ریال و پاساژ و اینها است، ولی قرآن می‌گوید: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرات‏» در کار خیر سبقت بگیرید.

بیشتر سلام کنید. بیشتر به فقرا کمک کنید. بیشتر درس بخوانید. «سارعوا» سرعت، «سابقوا»،

«
فَاسْتَبِقُوا»،«فَالسَّا بِقَاتِ سَبْقًا»،«فَالْمُدَبِّرات ِ...» «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً» اینها همه فرشته هستند.

«
تَنزََّلُ الْمَلَئکَةُ» شب قدر فرشته‌ها می‌آیند.

امام علی(ع)

ضربت خوردن امام علی علیه السلام




اشاره

خورشید فروزان حیات امام علی علیه السلام ، در افق روز نوزدهم رمضان سال چهلم هجری در آسمان شهر کوفه به خون نشست و شمشیر مسموم نفاق و کین، فرق انسان عدالت گستری را شکافت که برترین خلق پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. آنان که می خواستند نور خدا را خاموش کنند، نمی دانستند که اراده الهی، بر مانایی علی علیه السلام استوار است و می بینیم که همچنان، کردار و گفتار امام مؤمنان، چراغ راه مردان خدا و حق جویان و یکتاپرستان جهان است.

امام علی علیه السلام ؛ تجسم عدالت

بررسی نهج البلاغه نشان می دهد که از دیدگاه امام علی علیه السلام ، عدالت در رأس ارزش های اسلامی قرار دارد و تمامی ارزش ها به عدالت بازمی گردد. در ارزیابی، مدیریت و قضاوت، عدالت، شرط اصلی است. با این حال، تجسّم عدالت، وجود مبارک خود امام علی علیه السلام بود. این معنا در سخن معروف توماس کارلایل، فیلسوف انگلیسی آمده است که گفت: «امام علی؛ ما را جز این نرسد که او را دوست بداریم و به او عشق ورزیم. در کوفه ناگهان به حیله کشته شد و شدت عدالتش موجب این جنایت گشت.» به سخن کارلایل می توان این جمله را افزود که در واقع، پافشاری امام علی علیه السلام بر اجرای احکام و پیروی از سیره پیامبر اسلام و پرهیز از انحراف در اداره حکومت، زمینه ساز توطئه بر ضد آن حضرت شد.

چشم انتظار دیدار پروردگار

در فرهنگ اسلامی، شهادت، هدف نیست، بلکه ابزار ایستادگی و پایداری در برابر تهاجم دشمنان دین است. هرگاه بستر ایثار و از خودگذشتگی فراهم شد، شهادت نیز پدیدار می شود. شهادت، وسیله ای است که در پیشگاه حضرت دوست، مقام و منزلت ویژه ای دارد و جایگاهی است برای ابراز تعبد و اخلاص در بندگی، و برای شهید شدن، چه کسی والاتر از امام موحدان، حضرت علی علیه السلام . انسان کاملی که به شهادت عشق می ورزید و واژه شهادت برایش نشاط آفرین بود.
در نامه 62 نهج البلاغه از زبان امام علی علیه السلام آمده است که من مشتاق ملاقات پروردگارم. آن حضرت، بهترین مرگ ها را کشته شدن در راه خدا می دانست و سوگند یاد کرده بود که هزار ضربه شمشیر بر من، آسان تر از مرگ در بستر در غیر بندگی خداست.
نوزده رمضان، سکوی پرواز ظاهری امام علی علیه السلام تا بی کران ها، زمان جدایی از خلق و رسیدن به محبوب واقعی بود.

از خلافت تا شهادت

حضرت علی علیه السلام بر آن بود تا آنجا که می شود، در پاسداری از اسلام و ارزش های آن تلاش کند و در این راه، افزون بر آیات قرآن، سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نیز به عنوان الگوی عملی مورد توجه آن حضرت قرار داشت. بنابراین، در مسئله خلافت نیز همین معنا مورد توجه قرار گرفت و دوران کوتاه رهبری سیاسی جامعه اسلامی، نماد برجسته ای شد از شیوه حکومت علوی. مدت این خلافت و پایان آن را خوارزمی، از نویسندگان اهل سنت، در کتاب مناقب خود چنین آورده است:«مدت خلافت علی علیه السلام چهار سال و ده ماه بود که به دست ابن ملجم مرادی به شمشیر مضروب شد و این حادثه شوم، قبل از ورود به دهه سوم ماه رمضان روی داد».

اوج جنایت بشری

حادثه ای که به شهادت امام علی علیه السلام انجامید، یکی از بزرگ ترین جنایت های بشری است؛ زیرا ابن ملجم مرادی، هیچ آزاری از امام ندیده بود. امیرمؤمنان علی علیه السلام برای او سرا پا مهر و محبت و خیر و برکت بود، چنان که برای دیگران.
این فاجعه، به بدنامی برنامه ریزان و عامل آن انجامید و برای امام علی علیه السلام ، حیاتی بود بالاتر از حیات دنیوی. حادثه مسجد کوفه و واکنش امام، نمایشگر اوج انسانیت و جلوه ای از نمایش عدل علوی در تاریخ بشری است. نوزدهم رمضان سال چهلم هجری، شاهد مظلومیت علی علیه السلام و اوج بندگی برترین انسان عصر پس از پیامبر بود.

از صحنه کارزار تا دیدار پروردگار

به طور معمول، در اسلام، جهاد آنجا معنا پیدا می کند که به مرزهای اسلامی حمله شده و جامعه اسلامی یا بخشی از آن مورد تهدید قرار گرفته باشد. جنگ هایی که در زمان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام رخ داد، چنین بود. در عین حال، اگر جنگی شکل می گرفت و آتشی شعله ور می شد، سردار و سپهسالار آن و امیر جنگاوران و سربازان اسلام، کسی جز شیر خدا، حضرت علی علیه السلام نبود. ایشان در شب آخر عمر سراسر جهاد و تلاش خویش و در فردای فاجعه نوزدهم رمضان، خطاب به دخترش می فرماید: «دخترم! من تمام عمرم را در معرکه ها و صحنه های کارزار گذرانده و با پهلوانان و شجاعان نامی مبارزه ها کرده ام. چه بسیار یک تنه بر صفوف دشمن حمله برده و بزرگان رزم جوی عرب را به خاک و خون افکنده ام. ترسی از چنین اتفاقات ندارم، ولی امشب احساس می کنم دیدار حق فرا رسیده است».

سبک بار و بی قرار

انسان ها از مرگ گریزانند و از گرفتاری در چنگال آن هراسی همیشگی دارند. اسلام، بزرگانی را به جوامع بشری معرفی کرد که نه تنها از مرگ نمی ترسیدند، بلکه آن را به بازی می گرفتند. برجسته ترین شخص در سبک باری و در عین حال بی قراری درباره مرگ در راه خدا، امیرمؤمنان علی علیه السلامعلی علیه السلام پدید آمد که شاهدی بر این معناست. برای نمونه، در جریان هجرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ، در بستر ایشان خوابید و در واقع، در آغوش خطر آرمید. در جنگ بدر، نه تنها دلاوران قریش را به خاک انداخت، بلکه پشت ترس را نیز به خاک کشاند. در جنگ احد، بیش از هفتاد زخم برداشت، ولی پایداری اش، به اسلام و مسلمانان قوّت بخشید. از همه پرمعناتر اینکه، برای تأمین هزینه ازدواجش، زره خود را فروخت؛ زیرا به تعبیر پیامبر اسلام، به آن نیاز نداشت. آن انتظار و این بی قراری، درسحرگاه نوزدهم رمضان به وصال انجامید. بود. صحنه های فراوانی در زندگی امام

مدعیان حق و حق کشی

مسجد کوفه در نوزدهم ماه رمضان سال چهلم، محلی بود که پرده از چهره مسلمان نمایان برداشته شد. خوارج باقی مانده از جنگ نهروان، نورانیت خورشید را نمی دیدند و حق و باطل را به گونه ای یکسان در تاریکی می پنداشتند و تنها خود را مسلمان می دانستند. به تعبیر امام خمینی رحمه الله ، آنهایی که حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام را در محراب عبادت کشتند، مدعی اسلام بودند و با اسم اسلام، با اسلام جنگیدند. ایشان در جای دیگر، از عده ای یاد می کند که پیشانی شان از شدت طول سجده پینه بسته بود، ولی حق را کشتند. این مسئله و شهادت امام علی علیه السلام ، گواه مظلومیت و غربت آن امام همام است.

نوزده رمضان، از منظری دیگر

فاجعه نوزده رمضان سال چهلم هجری را از زبان ابن ملجم مرادی می توان این گونه بیان کرد: علی علیه السلام وارد مسجد شد و پس از آنکه با خدای خویش راز و نیاز کرد، راه پشت بام مسجد را در پیش گرفت و با ندای بلند، آواز اذان سر داد. آن گاه با صدای محبت آمیزش مرا برای نماز بیدار کرد. سپس در محراب به نماز ایستاد. لحظات سخت و سنگینی بود. همین که علی علیه السلام سر از سجده برداشت، بلافاصله شمشیرم را بالای سر بردم و با تمام قوا آن را فرود آوردم و درست بر جایی زدم که عمر و بن عبدود در جنگ خندق بر سر علی علیه السلام ضربه زده بود. این ضربت تا سجده گاهش را شکافت و خون فواره زد، ولی علی علیه السلام فقط ندا در داد: «به خدای کعبه رستگار شدم».

از هدایت به ضلالت

امام علی علیه السلام ، مقام امامت و پیشوایی امت اسلامی را بر عهده داشت. در کتاب شریف نهج البلاغه، به جایگاه رهبری و نیز وظایف حاکم جامعه دینی اشاره شده است. مبارزه با فساد و رهبران فاسد، بهره وری از دانش، بینش و مدیریت همراه با پیشینه درخشان و دارا بودن صفاتی چون مردم دوستی، خودسازی، هوشیاری، قاطعیت، هماهنگی در گفتار و کردار و دردمندی، از جمله نکاتی است که مورد توجه امام علی علیه السلام قرار گرفته است. با این عقیده، امیرمؤمنان پس از آنکه در مسجد کوفه هدف قرار گرفت، خطاب به ابن ملجم فرمود: «آیا من برای تو امام بدی بودم که با من این گونه رفتار کردی؟ آیا بر تو مهربان نبودم؟ آیا بیش از دیگران به تو عنایت نکردم؟ آیا عطایت را زیاد نکردم؟ زیرا امید داشتم که از گمراهی رهایی یابی و به هدایت رهنمون شوی».

مدارا با اسیر

بی تردید، فتوت و مردانگی، از ویژگی های اخلاقی است که بسیار مورد توجه و تأکید قرآن و آموزه های تربیتی پیشوایان معصوم علیهم السلام قرار گرفته است. دامنه این مردانگی در مورد آن بزرگواران چنان گسترده است که حتی گاه بر سر دشمنان دین نیز سایه افکنده است. یکی از جلوه های تاریخی و ماندگار اخلاق اسلامی، مسئله برخورد امیرمؤمنان علی علیه السلام با ابن ملجم مرادی است. در تاریخ آمده است که امام علی علیه السلام فرمود: «او اسیر شماست، به او نیکی کنید. محلی را که در آن زندانی است، وسیع قرار دهید. اگر من زنده ماندم، او را خواهم کشت یا اگر مایل بودم، خواهمش بخشید. اگر مُردم، او را یک ضربت بزنید، همان گونه که بر من ضربت زده است.» این وصیت را شهریار شعر ایران زمین، این گونه به نظم آورده است:

به جز ازعلی که گویدبه پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

زبان دشمن

بزرگی و بزرگواری امیرمؤمنان علی علیه السلام ، بدیهی و کتمان ناپذیر است و در قرآن کریم نیز آیات متعددی در این باره وجود دارد. جالب اینجاست که دشمنانش نیز این شخصیت بزرگ را ستوده اند. معاویه، دشمن سرسخت آن حضرت، پس از شنیدن خبر شهادت امام علی علیه السلام گفت: «کسی را از دست دادند که منبع دانش، برتری و نیکی بود و مقام برجسته ای داشت. نمی دانید اسلام، چه شخصیت دانشور، فضیلت گستر، پرسابقه و درخشنده ای را از دست داد.» این در حالی است که میزان دشمنی معاویه با آن حضرت، بر هیچ کس پوشیده نیست.

 

رمضان الکریم

ماه رمضان در کلام پیامبر اکرم(ص)

دکتر حامد نائیجی | تاریخ ۳۰تیر ۱۳۹۱

سید قدس سره در «اقبال» از کتاب «بشارة المصطفی لشیعة المرتضی» با استناد آن به «حسن بن علی بن فضال» از امام رضا از پدرانش، از امیرالمؤمنین – درود و سلام بر آنان – روایت نموده که که حضرت فرمودند: رسول خدا (ص) روزی برای ما سخنرانی نمود و فرمود:
«مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و بخشش گناهان نزدیک است؛ ماهی که نزد خدا برترین شبها و ساعتهای آن بهترین ساعتهاست؛ ماهی است که در آن به میهمانی خدا دعوت شده و شما را در این ماه از کسانی قرار داده اند که شایسته کرامت خدا هستند. نفس کشیدن شما در آن تسبیح و خوابیدنتان در ان عبادت و عمل شما در آن مقبول و دعای شما در آن مستحبات است. پس با نیتهایی راست،‌ و دلهایی پاک از خدا بخواهید شما را موفق ره روزه آن، و خواندن کتابش نماید. بدبخت کسی است که از آمرزش خدا در این ماه بزرگ محروم شود.

با تشنگی و گرسنگی خود در آن، گرسنگی و تشنگی روز قیامت را بیاد آورید. به فقیران خود صدقه بدهید؛ بزرگان خود را در آن احترام کنید؛‌ کوچکترها را مورد رحمت خود قرار دهید و صله رحم بجا آورید. زبانهای خود را حفظ کرده، دیدگان خود را از آنچه نگاه به آن حلال نیست، نگهدارید. با یتیمان مردم مهربانی کنید تا با یتیمان شما مهربانی شود. به درگاه خداوند از گناهان خود توبه کنید. هنگام نماز دستهایتان را با دعا بطرف او بلند کنید؛ زیرا این وقت بهترین اوقات است و خداوند در آن هنگام با نظر رحمت به بندگانش نگاه کرده و هنگامی که از او بخواهند و با او مناجات نمایند،‌ جواب آنان را می دهد. و اگر او را صدا بزنند،‌ به آنان لبیک می گوید. و اگر دعا کنند، دعایشان را مستجاب می کند.

مردم! شما زندانی اعمال خود می باشید، با استغفار خود را آزاد کنید. پشتهایتان را از گناه سنگین است با طولانی نمودن سجده های خود آن را سبک نمایید. بدانید خداوند به عزت خود سوگند خورده است که سجده کنندگان و نمازگزاران را عذاب نکند و در روزی که مردم برای پروردگار جهانیان بر می خیزند، آنان را با آتش نترساند.
مردم! کسی که به مؤمن روزه داری افطار بدهد،‌ ثواب آزاد کردن یک بنده و آمرزش گناهان گذشته خود را دارد. عرض کردند: رسول خدا! همه ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم. حضرت فرمودند:‌ از آتش بپرهیزید، گرچه با نیمدانه خرمایی. از آتش بپرهیزید، گرچه با جرعه آبی.

مردم! هر کدام از شما که اخلاق خود را در این ماه اصلاح کند، روزی که در صراط پاها می لغزد، جوازی بر صراط خواهد داشت. و هر کدام از شما که بر بنده و کنیز خود آسان بگیرد،‌ خداوند در حساب بر او آسان خواهد گرفت؛ و کسی که شر خود را در آن باز دارد،‌ خداوند در روزی که او را ببیند غضب خود را از او باز می دارد. کسی که یتیمی را بزرگ بدارد،‌خداوند در روزی که او را ببیند او را بزرگ خواهد داشت؛ و کسی که در این ماه صله رحم کند، خداوند روزی که او را ببیند او را به رحمت خود وصل می کند. کسی که در آن قطع رحم کند، خداوند روزی که او را می بیند رحمت خود را از او قطع خواهد نمود. و کسی که یک نماز مستحبی بخواند خداوند برای او خلاصیی از آتش می نویسد و کسی که عمل واجبی انجام دهد ثواب کسی که هفتاد واحب را در ماهی غیر از این ماه انجام دهد،‌ خواهد داشت. و کسی که در این ماه زیاد بر من صلوات بفرستد، روزی که ترازوها سبک است، خدواند ترازوی او را سنگین می نماید. و کسی که یک آیه از قرآن بخواند، مانند پاداش کسی که قرآن را در ماهی غیر از این ماه ختم کند، خواهد داشت.
مردم! درهای بهشت در این ماه باز است،‌ از پروردگار خود بخواهید آن را به روی شما نبندد؛‌ درهای جهنم نیز بسته است از پروردگار خود بخواهید آنان را بر شما مسلط نکند.

امیر المؤمنین علیهم السلام فرمود: برخاستم و عرض کردم رسول خدا! برترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمودند: اباالحسن! برترین اعمال در این ماه دوری گزیدن از حرامهای خدای عزیز و بزرگ است. سپس گریه کرد. عرض کردم چرا گریه می کنی، رسول خدا! فرمود: علی! بخاطر حلال شمردن تو در این ماه است؛ گویا با تو هستم و تو برای پروردگارت نماز می خوانی و بدبخت ترین اولین و آخرین، همانند «پی کنند شتر ثمود» ضربه ای به جلو سرت می زند که موی صورتت با آنان رنگین می شود.

امیر المؤمین علیهم السلام فرمود: عرض کردم: رسول خدا! آیا در آن حال دینم سالم است؟ فرمود: آری، دینت سالم است. سپس فرمود: علی! کسی که تو را بکشد مرا کشته و کسی که با تو دشمنی کند با من دشمنی نموده و کسی که به تو ناسزا بگوید، ‌به من ناسزا گفته، زیرا تو مانند نفس من هستی روح تو از روح من و سرشت تو از سرشت من است؛ خدای عزیز و بزرگ مرا آفرید؛‌ تو را نیز آفرید و مرا برگزید! و تو را؛ خدای عزیز و بزرگ مرا آفرید؛ تو را نیز آفرید و مرا برگزید! و تو را؛ من را برای پیامبری انتخاب نمود و تو را برای امامت اختیار کرد.

بنابراین کسی که امامت تو را انکار کند پیامبری من را انکار کرده. علی! تو وصی من، پدر فرزندانم، همسر دخترم و جانشین من در میان امتم در زندگی من و بعد از مرگ من هستی. امر تو امر من و نهی تو نهی من است. به کسی که مرا به پیامبری برانگیخته و مرا بهترین مردم قرار داد، قسم می خورد که تو حجت خدا بر خلق او و امین او بر رازش،‌ و جانشین او در میان بندگانش می باشی.»

از کتاب المراقبات اثر مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی(ره)
بخش مراقبات ماه مبارک رمضان (صفحه ۲۱۱

رمضان الکریم

رمضان ماه قرآن وعبادت وبندگی مبارک باد

ولادت امام سوم ما شیعیان مبارک باد

مژده ای دل که دگر سوم شعبان آمد

پیک شادی ز بر حضرت جانان آمد

مژده ای دل که برای دل غمدیده ما

هدهد خوش خبر از نزد سلیمان آمد

خیز ای دل تو بیارای کنون بزم طرب

که دگر موسم اندوه به پایان آمد

مطربا نغمه نو ساز کن و پای بکوب

که به ما مژده وصل شه خوبان آمد

ساقیا باده بده خود بنما سرمستم

زان می‌ای کو به تن خسته ما جان آمد

ظلمت و تیرگی شام الم رفت کنون

روز شادی شد و خورشید فروزان آمد

غنچه‌ی دهر در این روز بخندید دگر

که به بستان علی نوگل خندان آمد

عطر پاشید به بستان که همه عطرآگین

سمن و یاسمن و سنبل و ریحان آمد

بلبل از لب به ترنم بگشاید نه عجب

که به گلذار نبی بلبل خوش خوان آمد

گوهری از صدف بحر کرم گشت عیان

که به توصیف رخش لولو مرجان آمد

نور حق جلوه به برج شرف زهرا کرد

بین به این نورکه این گونه درخشان آمد

وه چه روزی است مبارک ز قدوم شه دین

موسم مغفرت و رحمت یزدان آمد

روز فرخنده میلاد حسین ابن علی(ع)

مژده‌ی خامُشی آتش نیران آمد

باعث کون و مکان منشاء ایجاد حسین

که وجودش به جهان مفخر انسان آمد

مظهر ذات خدا سبط رسول دو سرا

نور چشمان علی آن شه مردان آمد

حیف و صد حیف که در واقعه کرب و بلا

بر تن خسته او ظلم فراوان آمد

بر سر عهد و وفا در ره معشوق نگر

خود فدا کرد که سالار شهید آن آمد

ای غلامان اگرت بار گنه سنگین شد

غم مخور چونکه حسین شافع عصیان آمد

کیمیای اشک؛ سید جلال یاسینی

تبریک

فرارسیدن ماه مبارک شعبان ،ماه ولادت ائمه ی بزرگوارشیعه و ولادت اباالفضل العباس باب الحوائج برتمامی شیفتگان وعاشقان ائمه معصومین مبارک باد 

ماه دعا وراز ونیاز به درگاه بی نیاز

دعای مخصوص ماه مبارک رجب

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

 به نام خداى بخشاینده مهربان

یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ

 اى که براى هر خیرى به او امید دارم و از خشمش

عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ یا مَنْ یُعْطِى الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ یا مَنْ یُعْطى مَنْ سَئَلَهُ یا

 در هر شرى ایمنى جویم اى که مى دهد (عطاى ) بسیار در برابر (طاعت ) اندک اى که عطا کنى به هرکه از تو خواهد اى

مَنْ یُعْطى مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَةً اَعْطِنى

 که عطا کنى به کسى که از تو نخواهد و نه تو را بشناسد از روى نعمت بخشى و مهرورزى عطا کن به من

بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَةِ وَاصْرِفْ عَنّى

 به خاطر درخواستى که از تو کردم همه خوبى دنیا و همه خوبى و خیر آخرت را و بگردان از من

بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَةِ فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ

 به خاطر همان درخواستى که از تو کردم همه شر دنیا و شر آخرت را زیرا آنچه تو دهى چیزى کم ندارد (یا کم نیاید) و

وَ زِِدْنى مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ

 بیفزا بر من از فضلت اى بزرگوار

یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا ذَاالنَّعْماَّءِ

 اى صاحب جلالت و بزرگوارى اى صاحب نعمت

وَالْجُودِ یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتى عَلَى النّار.ِ

 و جود اى صاحب بخشش و عطا، حرام کن محاسنم را بر آتش دوزخ.

روش های ساده برای زندگی

با ۹ روش ساده زندگی تان را تغییر دهید!!!!

هر فردی در مقطعی از زمان احساس می کند که برنامه  زندگی او دچار یکنواختی شده است. برای از بین بردن این یکنواختی نیازی به ایجاد تغییرات شگرف در زندگیتان ندارید. معمولاً ایجاد چند تغییر جزئی و کوچک در برنامه روزانه تان، روحیه تان را از این رو به آن رو می کند. اینجا به 9 راهکار ساده برای ایجاد نیرویی تازه در خود و تقویت شوقتان به زندگی اشاره می کنیم.

1 - یک بطری آب همراه خود داشته باشید

خیلی از ما در طول روز به اندازه کافی آب نمی نوشیم. حفظ آب بدن اهمیت بسیار زیادی دارد زیرا به بهبود عملکردهای بدن کمک کرده، پوستتان شفاف تر و صاف تر شده و ذهنتان بهتر کار می کند. برای بالا بردن مصرف آب روزانه خود، همیشه یک بطری آب همراه خود داشته باشید. بطری را انتخاب کنید که حداقل 750 میلی لیتر مایع در خود نگه دارد تا فقط یک بار در روز مجبور به پُر کردن دوباره آن باشید.

2 - زودتر از خواب بیدار شوید

به جای اینکه روزتان را با عجله شروع کنید، ساعتتان را کمی زودتر تنظیم کنید و از آن زمان اضافی برای انجام یک کار مفید و به دنبال آن یک کار لذت  بخش استفاده کنید. بعنوان مثال، با کاری مثل مرتب کردن اتاقتان به مدت 15 دقیقه شروع کنید. اگر نتوانستید آن را تمام کنید نگران نباشید، قرار نیست اتاقتان را از بالا تا پایین خانه تکانی کنید. بعد به خودتان پاداش داده و بقیه زمان را به خواندن روزنامه و نوشیدن چای یا انجام هر کار دیگری که به شما لذت می دهد دنبال کنید. اما به خاطر داشته باشید، شب ها یک ساعت زودتر به رختخواب بروید تا خوابتان کافی باشد.

  3 - لباس هایتان را از شب قبل آماده کنید

اینکار برای بهبود زندگیتان، دو فایده دارد :

اول اینکه از استرس صبح  هایتان کم می کند چون مجبور نیستید گیج جلوی کمدتان بایستید و نتوانید تصمیم بگیرید که چه بپوشید یا وقتتان را صرف اتو زدن پیراهن موردعلاقه تان کنید.

دوم اینکه انتخاب لباس در شب قبل باعث می شود وقت بیشتری داشته باشید که فکر کنید چه بپوشید و درنتیجه ظاهر مرتب تر و شیک تری خواهید داشت.

4 - یک عطر جدید انتخاب کنید

با استفاده از یک عطر جدید مطمئناً احساس تازگی، اعتماد  به  نفس و جذابیت بیشتری خواهید کرد. و از آنجا که دیگران از عطر شما برای سنجش سطح جذابیتتان استفاده می کنند، انتخاب عطرتان بنابر شیمی بدنتان می تواند به افزایش قابل ملاحظه جذابیت شما و توجه دیگران بینجامد. فقط به خاطر داشته باشید عطر شما نباید بیش از اندازه تند باشد، عطری با رایحه ای ملایم انتخاب کنید که اجازه دهد بوی طبیعی بدنتان نیز مشخص باشد.

5 - در زمان ناهار همه دستگاه های پیام رسان را خاموش کنید

تحقیقات جدید نشان می دهد که بمباران شدن مداوم با ایمیل ها و پیام های مختلف می تواند فشار زیادی به مغزتان وارد کند و باعث خستگی زود هنگام شما شده و جلوی یادگیری مهارت های تازه و به خاطر سپردن اطلاعات جدید را می گیرد. برای راه اندازی دوباره مغزتان، در زمان ناهار به طور کل همه چیز را خاموش کنید، حتی تلفن همراهتان. اگر می توانید برای صرف ناهار به محلی سرسبز در فضای باز بروید تا با انرژی بیشتری دوباره سر کار خود برگردید.

  6 - برای تعطیلات آخر هفته از اواسط هفته برنامه ریزی کنید

برای اینکه هفته را با امید به پایان برسانید و برنامه زندگیتان هم کمی تکان بخورد، سعی کنید از سه شنبه برای تعطیلات پنجشنبه و جمعه برنامه  ریزی کنید. با این روش وقتی آخر هفته می رسد، به جای اینکه بی کار و بی برنامه در خانه بنشینید، کاری لذت بخش برای انجام دادن دارید.

7 - همه وسایل الکترونیکی را یک ساعت قبل از خواب خاموش کنید

همانطور که همه ما می دانیم، تلویزیون و اینترنت وسایلی بسیار تحریک کننده هستند. وقتی درست قبل از خواب با این وسایل خودتان را سرگرم کنید، ممکن است در تولید انتقال  دهنده های عصبی که به بدنتان پیام می فرستند که زمان خواب رسیده است، اخلال ایجاد کنید. داشتن خواب خوب و با کیفیت برای داشتن ذهنی روشن، انرژی بالا و زندگی  خوب ضروری است. برای ایجاد تغییر در برنامه قبل از خواب خود، سعی کنید همه وسایل الکترونیکی را یک ساعت قبل از زمان خواب خود، خاموش کرده و یک کتاب برداشته و مطالعه کنید. 

8 - به میزان کمتر و در دفعات بیشتر غذا بخورید

ایجاد تغییر در برنامه غذایی تاثیر شگرفی بر جسم و فکر شما دارد. در ابتدا احساس سیری بیشتری خواهید داشت اما کالری مصرفیتان تغییری نکرده است یا حتی کمتر از قبل خواهد بود. یکی دیگر از فواید آن،بالا نگه داشت متابولیسم بدنتان در تمام طول روز خواهد بود و این یعنی کالری بیشتری خواهید سوزاند. همچنین احساس سرزندگی و نشاط بیشتری داشته و سطح انسولین خونتان ثابت تر بوده و درنتیجه کمتر به تنقلات مضر روی خواهید آورد. سعی کنید هر 2 تا 3 ساعت یکبار یک وعده غذای سبک میل کنید.

9 - صبح ها ورزش کنید

اگر در حال حاضر ورزش نمی کنید، این می توانید یکی از بهترین راهکارها برای ایجاد تغییر در زندگیتان باشد. می توانید از راهکار شماره 1 استفاده کرده و یک ساعتی که زودتر از خواب بیدار می شوید را به ورزش کردن اختصاص دهید. ورزش صبحگاهی سیستم بدنتان را به خوبی راه اندازی کرده، سطح اندورفین را در بدنتان بالا برده و درنتیجه تا پایان روز احساسی عالی خواهید داشت. همچنین ورزش در این ساعتچربی سوزی بسیار بهتری داشته و باعث می شود اندامی مناسب تر به دست آورید. و از اینها گذشته، تولید موادشیمیایی عالی در بدنتان، کنار آمدن با استرس های روزمره را برایتان راحت تر می کند

فرارسیدن ماه مبارک رجب برمومنین مبارک باد

اعمال ماه مبارک رجب

فضیلت و اعمال ماه مبارک رجب

ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان شرافت زیادی دارند و در فضیلت آنها روایات بسیاری وارد شده است. از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) روایت شده که: ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمى‏رسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ می‌گردد و غضب الهى از او دور می گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.

از حضرت موسى بن جعفر(علیهماالسلام) روایت شده است که: هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال، از او دور شود و هر کس سه روز از آن را روزه بگیرد بهشت بر او واجب می گردد.

و همچنین فرمود که: رجب نام نهرى است در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‏تر است. هر کس یک روز از رجب را روزه بگیرد البته از آن نهر بیاشامد.

از امام صادق(علیه السلام) روایت است که حضرت رسول اکرم( صلى الله علیه و آله) فرمود که: ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را "أصب" مى‏گویند زیرا که رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته مى‏شود پس بسیار بگوئید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ».

ابن بابویه از سالم روایت کرده است که گفت: در اواخر ماه رجب که چند روز از آن مانده بود، خدمت امام صادق(علیه السلام)رسیدم. وقتی نظر مبارک آن حضرت بر من افتاد فرمود که آیا در این ماه روزه گرفته‏اى؟ گفتم نه والله اى فرزند رسول خدا. فرمود که آنقدر ثواب از تو فوت شده است که قدر آن را به غیر از خدا کسى نمى‏داند به درستى که این ماهى است که خدا آن را بر ماه‌هاى دیگر فضیلت داده و حرمت آن را عظیم نموده و گرامی داشتن روزه دار را در این ماه بر خود واجب گردانیده است.

پس گفتم یابن رسول الله اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بعضى از ثواب روزه‏داران آن نائل مى‏گردم؟ فرمود: اى سالم هر کس یک روز از آخر این ماه را روزه بدارد خدا او را ایمن گرداند از شدت سکرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر کس دو روز از آخر این ماه را روزه بگیرد از صراط به آسانى بگذرد و هر کس سه روز از آخر این ماه را روزه بگیرد ایمن گردد از ترس بزرگ روز قیامت و از شدت‌ها و هول‌هاى آن روز و برات بیزارى از آتش جهنم به او عطا کنند. و بدان که براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده است و روایت شده که اگر شخصی قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد: سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزََّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ .

اعمال مشترک ماه مبارک رجب

اینها اعمالی است که انجام دادن آنها متعلق به همه ماه است و اختصاصى به روز معینی ندارد و آن چند مورد است :

1- در تمام ایام ماه رجب دعای ذیل را که روایت شده امام زین العابدین(علیه السلام) در حجر در غره خواندند، خوانده شود:

"یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِکُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُکَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیکَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُکَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِىَ حَوَائِجِى لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدِیرٌ ."

2- دعایی را که از امام صادق(علیه السلام) روایت شده، خوانده شود:

«خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَکَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِکَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِى هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِى اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَلا تَجْعَلْنِى مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِى یَوْمَ الدِّینِ .»

3- از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که در ماه رجب این خوانده شود:

«اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ صَبْرَ الشَّاکِرِینَ لَکَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَکَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِىُّ الْعَظِیمُ وَ أَنَا عَبْدُکَ الْبَائِسُ الْفَقِیرُ أَنْتَ الْغَنِىُّ الْحَمِیدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِیلُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاکَ عَلَى فَقْرِى وَ بِحِلْمِکَ عَلَى جَهْلِى وَ بِقُوَّتِکَ عَلَى ضَعْفِى یَا قَوِىُّ یَا عَزِیزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ اکْفِنِى مَا أَهَمَّنِى مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»

قابل توجه است که ادعیه دیگری نیز برای این ماه عزیز ذکر شده است که می‌توانید به مفاتیح الجنان مبحث اعمال ماه رجب رجوع نمایید .

4- از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) روایت شده که: هر کس در ماه رجب صد مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و آن را به صدقه ختم فرماید حق تعالى براى او به رحمت و مغفرت و کسى که چهار صد مرتبه بگوید بنویسد براى او اجر صد شهید عطا فرماید.

5- از نبی مکرم اسلام روایت است: کسى که در ماه رجب هزار مرتبه "لا إِلَهَ إِلا اللهُ" بگوید خداوند عز و جل براى او صد هزار حسنه عطا کند و براى او صد شهر در بهشت بنا فرماید .

6- روایت است کسى که در رجب در صبح هفتاد مرتبه و در شب نیز هفتاد مرتبه بگوید: "أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ" و پس از اتمام ذکر، دست‌ها را بلند کند و بگوید: "اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِى وَ تُبْ عَلَىَّ" اگر در ماه رجب بمیرد خدا از او راضى باشد و به برکت ماه رجب، آتش او را مس نکند .

7- در کل این ماه هزار مرتبه ذکر: أَسْتَغْفِرُ اللهَ ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثَامِ " گفته شود؛ تا خداوند رحمان او را بیامرزد .

8- سید بن طاووس در اقبال از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) فضیلت بسیاری براى خواندن سوره قل هو الله أحد نقل کرده است که ده هزار مرتبه یا هزار مرتبه یا صد مرتبه در این ماه تلاوت شود. و نیز روایت کرده که هر کس در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه سوره قل هو الله أحد را بخواند براى او در قیامت نورى شود که او را به بهشت بکشاند.

9- سید بن طاووس از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) روایت کرده که: هر کس در روز جمعه ماه رجب، مابین نماز ظهر و عصر، چهار رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت حمد یک مرتبه و آیة الکرسى هفت مرتبه و قل هو الله أحد پنج مرتبه بخواند، و  سپس ده مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» حق تعالى براى او از روزى که این نماز را گزارده تا روزى که بمیرد هر روز هزار حسنه به او عطا فرماید، و او را به هر آیه‌ای که خوانده شهرى در بهشت از یاقوت سرخ و به هر حرفى قصرى در بهشت از دُرّ سفید دهد و تزویج فرماید او را حورالعین و از او راضى شود .

10- سه روز از این ماه را که پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد روزه گرفته شود. زیرا که روایت شده هر کس در یکى از ماه‌هاى حرام، این سه روز را روزه بدارد حق تعالى براى او ثواب نهصد سال عبادت بنویسد.

11- از حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده است که: هر کس در یک شب از شب‌هاى ماه رجب ده رکعت نماز به این نحو که در هر رکعت حمد و قل یا ایها الکافرون یک مرتبه و توحید سه مرتبه بخواند، خداوند گناهان او را می‌آمرزد.

اعمال شب و روز اول ماه رجب

شب اول                              این شب، شب شریفى است و در آن چند عمل وارد شده است .

1- وقتی هلال ماه دیده شد فرد بگوید:

اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِیمَانِ وَ السَّلامَةِ وَ الْإِسْلامِ رَبِّى وَ رَبُّکَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ.

و از حضرت رسول صلى الله علیه و آله منقول است که چون هلال رجب را مى‏دید مى‏گفت: اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِى رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَى الصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ وَ حِفْظِ اللِّسَانِ وَ غَضِّ الْبَصَرِ وَلا تَجْعَلْ حَظَّنَا مِنْهُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ.

2- غسل.

حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) فرموده‌اند: هر کس ماه رجب را درک کند و اول و وسط و آخر آن ماه را غسل نماید، از گناهان خود پاک می‌شود مانند روزى که از مادر متولد شده است.

3- زیارت امام حسین علیه السلام .

4- بعد از نماز مغرب بیست رکعت، یعنی 10 تا دو رکعتی نماز گزارده شود. تا خود، اهل، مال و اولادش محفوظ بماند و از عذاب قبر در پناه باشد.

5- بعد از نماز عشاء دو رکعت نماز گزارده شود بدین نحو:

در رکعت اول حمد و ألم نشرح یک مرتبه و توحید سه مرتبه و در رکعت دوم حمد و ألم نشرح و توحید و معوذتین خوانده شود و پس از سلام، سى مرتبه لا إِلَهَ إِلا اللهُ بگوید و سى مرتبه صلوات بفرستد تا حق تعالى گناهان او را بیامرزد مانند روزى که از مادر متولد شده است.

روز اول رجب

این روز، روز شریفى است و برای آن چند عمل ذکر شده است:

1- روزه .

روایت شده که حضرت نوح (علیه السلام) در این روز به کشتى سوار شد و به کسانى که همراه او بودند امر فرمود روزه بگیرند که هر کس این روز را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال از او دور شود .

2- غسل .

3- زیارت امام حسین علیه السلام.

از امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت شده است که: هر کس امام حسین (علیه السلام) را در روز اول رجب زیارت کند، خداوند او را بیامرزد. البته قابل ذکر است که زیارت از راه دور هم مورد قبول است

 ان شاء الله                                                                                 برگرفته از مفاتیح الجنان

                                                     التماس دعا

یاد خدا

هیچ می دانید آخرین زنگ دنیا کی میخورد؟!

                     خدا می داند، ولی ...

آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد دیگر نه می شود تقلب کرد

 و نه می شود سر شخصی را کلاه گذاشت

 آن روز تازه می فهمیم دنیا با همه بزرگی اش از یک جلسه امتحان مدرسه هم کوچکتر بود!

 ... و آن روز تازه می فهمیم که زندگی عجب سوال سختی بود

 سوالی که بیش از یکبار نمی توان به آن پاسخ داد

 خدا کند آن روز که آخرین زنگ دنیا میخورد، روی تخته سیاه قیامت

 اسم ما را در لیست خوب ها بنویسند

 خدا کند حواسمان بوده باشد و زنگهای تفریح

 آنقدر در حیاط نمانده باشیم که حیات را از یاد برده باشیم

 خدا کند که دفتر زندگیمان را زیبا جلد کرده باشیم

 و سعی ما بر این بوده باشد که نیکی ها و خوبی ها را در آن نقاشی کنیم

 و بدانیم که دفتر دنیا چرک نویسی بیش نیست

 چرا که ترسیم عشق حقیقی در دفتری دیگر است

زنگ تفریح

1-.به هزار امید از خانمم می پرسم

از کجا بدونم منو واسه خودم دوست داری؟

برگشته میگه:

قیافه و هیکل که نداری

بچه مایه دارم که نبودی

اخلاقتم که گند دماغه

به جز خودت چیزی واسه دوست داشتن نمی مونه عزیز دلم !

2-

راهی سریعتر از نقل و انتقال پول بوسیله

سیستم الکترونیک هم وجود داره!

این

راهو

بهش میگن ازدواج!

.3-

یعنی اگه اسمت

.“میرزا پشم الدین خانِ گل کَلَمیان”

هم باشه، وقتی میخوای ایمیل درست کنی

میگه قبلا یه ایمیل با این اسم ساخته شده ..!

.

ولادت فاطمه زهرا (س)برتمام مسلمانان مبارک باد

تولد بهترین زن

ه گفته «امین الدین طبرسى‏» دانشمند بزرگ ما: «مشهور در روایات شیعه این است که حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) در سال پنجم بعثت‏بیستم جمادى الاثانى در شهر مکه متولد گردید،و هنگام وفات پیغمبر (صلى الله علیه و آله) هیجده سال و هفت ماه داشته است.

پیشواى محدثین شیعه ثقة الاسلام کلینى درکتاب شریف «کافى‏» نیز مى‏نویسد: ولادت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دختر پیغمبر (صلى الله علیه و آله) پنجسال بعد از بعثت آن حضرت اتفاق افتاد.

مؤلف «کشف الغمه‏» على بن عیس اربل دانشمند مطلع به نقل از «ابن خشاب بغدادى، متوفى به سال 567 ه در کتاب «تاریخ موالید و وفیات اهلبیت عصمت‏» به اسناد خود از امام محمد باقر (علیه السلام) روایت مى‏کند که فرمود: «فاطمه علیها السلام پنجسال بعد از آشکار شدن نبوت پیغمبر و نزول وحى، متولد گردید، در وقتى که قریش خانه کعبه را مى‏ساختند. و چون آن حضرت وفات. یافت هیجده سال و هفتادو پنج روز از سن مبارکش مى‏گذشت.

از آنجا که قریش پنجسال قبل از بعثت‏به تعمیر خانه خدا پرداختند، احتمال مى‏رود که راوى، کلمه «قبل از آشکار شدن نبوت پیغمبر » را به (بعد) اشتباه گرفته باشد،و چنانکه بعضى گفته‏اند سن حصرت هنگام وفات 23 سال بوده، ولى دردنباله حدیث که تصریح مى‏کند حضرت 18 سال بوده، ولى در دنباله حدیث که تسریح مى‏کند حضرت 18 سال و 75 روز داشته این احتمال را سست مى‏گرداند. مگر اینکه بگوئیم این نتیجه‏گیرى هم از راوى بوده است.

سن حضرت زهرا  (علیها السلام) را تا 28 سال هم گفته‏اند ولى مشهور همان قول اول است که مسطور گردید.

البته باید توجه داشت که در حدیث معتبر پیغمبر فرموده است: رشد دخترم فاطمه، هر سال آن به اندازه رشد دو سال دختران دیگر بوده است، و با این توصیف ازدواج حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) با على (علیه السلام) در سن 9 سالگى که از لحاظ تناسب اندام و عقل و درایت در حد دختر 18 ساله بوده هیچ اشکالى ایجاد نمى‏کند، بخصوص که از زندگانى کوتاه آن حضرت و شخصیت ممتازش به خوبى پیدا است که او دختر استثنائى بود، و سایر دختران را نمى‏توان به آن وجود مقدس مقایسه نمود.

شیعه و سنى روایت کرده‏اند که پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) بارها دخترش فاطمه زهرا (علیها السلام) را در حضور مهاجر و انصار «بانوى بانوان جهان از آغاز خلقت تا پایان روزگا» و «بهترین زنان جهان‏» و «بهترین زن بهشتى‏» خواند. (4) و این بزرگترین افتخارى است که به نقل شیعه و سنى نصیب یک زن در عالم شده است.

و هم در احادیث فریقین آمده است که هر وقت‏حضرت زهرا (علیها السلام) به حضور پدرش پیغمبر خدا مى‏رسید، حضرت به احترام او برمى‏خاست، و دست او را مى‏بوسید.

عایشه همسر پیغمبر (صلى الله علیه و آله) مى‏گوید: «هرگاه فاطمه وارد مى‏شد بر پیغمبر (صلى الله علیه و آله) حضرت از جا برمى‏خاست و سر او را مى‏بوسید، و در جاى خود مى‏نشانید.

در کششف الغمه از کتاب «معالم العتره‏» حافظ عبدالعزیز جنابذى دانشمند بزرگ عامه نقل مى‏کند که عایشه گفت: هیچ کس را در گفتار شبیه‏تر از فاطمه به پیغمبر ندیدم. هرگاه وارد مى‏شد بر پیغامبر(صلى الله علیه و آله) حضرت به احترام وى برمى‏خاست ودست او را مى‏گرفت و مى‏بوسید، و در جاى خود مى‏نشانید.

و هم عایشه مى‏گوید: هر وقت پیغمبر به شوق بهشت مى‏افتاد فاطمه را مى‏بوسید و مى‏بوئید و مى‏فرمود: بوى بهشت را از فاطمه استشمام مى‏کنم. و مى‏افزود: فاطمه سرآمد زنان بهشت است. فاطمه انسانى آسمانى است.!

پى‏نوشتها:

1 اعلام الورى، باب فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها

شهرباستانی شهداد دراستان کرمان

شهداد با نام کهن «‌خبیص»‌ به فاصله 100‌کیلومتری شرق کرمان در حاشیه غربی دشت لوت قرار دارد. تا سال 1846 تصور وجود تمدن‌هایی کهن در کناره‌های این دشت غیرمسکونی نمی‌رفت، ولی در این سال طی بررسی‌های گروه جغرافیایی دانشگاه تهران در شرق شهداد سفالینه‌های سطحی مشاهده شد که از وجود تمدن‌هایی در همسایگی دشت لوت خبر می‌داد.

نظر به اهمیت این موضوع گروهی از باستان‌شناسان به محل اعزام و به بررسی آن پرداختند که مطالعات این گروه به کشف تمدن‌هایی قبل از تاریخ (اواخر هزاره چهارم و اوایل هزاره سوم قبل از میلاد) منجر شد.

کاوش‌های علمی باستان‌شناختی در حاشیه غربی دشت لوت از سال 1848 تا سال 1856 ادامه یافت که حاصل هشت فصل کاوش در این منطقه منجر به کشف گورستان‌هایی مربوط به هزاره دوم و سوم قبل از میلاد و کوره‌های ذوب مس شد.

اشیاء و آثار به دست‌آمده در گورستان‌های پیش از تاریخ شهداد شامل ظروف بی‌شمار و متنوع سفالین و ظروف مفرغی است که مردمان هنرمند و صنعتگر با واردکردن سنگ مس و استحصال آن در کوره‌های ذوب مس به ساخت آنها می‌پرداختند که از لحاظ کیفیت و کمیت بسیار ارزنده و در خور تامل است.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با یک وقفه  17‌ساله، کاوش‌های دشت لوت شهداد مجددا آغاز شد. حاصل چهار فصل کاوش بعد از انقلاب، کشف مجموعه‌ای از واحدهای معماری مسکونی و کارگاهی است که نکات مبهم بسیاری را در خصوص معماری و مسکن مردمان دنیای باستان شهداد روشن می‌کند.

نظر به شواهد و آثار به دست‌آمده‌ای چون زمین‌های خیش خورده، کرت‌بندی شده و ... یکی از این واحدها را به نام محله کشاورزان و محله دیگری را به لحاظ کشف تعداد زیادی مهره‌های ساخته‌شده سالم، نیمه‌کاره و شکسته‌شده در حین انجام کار، محله جواهرسازان نامیده‌اند.

ترک خانه

آخرین بررسی‌ها و کاوش‌های باستان‌شناسی در محوطه باستانی شهداد نشان می‌دهد‌ ساکنان این محوطه شهر باستانی شهداد را به علت خشکسالی و با امید بازگشت ترک کردند، اما پنج هزار سال است که دیگر به این محوطه بازنگشته‌اند.

محوطه باستانی شهداد که به شهر کوتوله‌ها شهرت یافته، 60 کیلومتر وسعت دارد و در دل کویر لوت جای گرفته است.

این شهر یکی از مهم‌ترین شهرهای باستانی محسوب می‌شود که تاکنون طی بیش از 10 فصل کاوش در آن، باستان‌شناسان به بقایای معماری و اشیای باستانی بی‌نظیری از هزاره سوم قبل از میلاد برخورد کرده‌اند.

شهر باستانی شهداد دارای بخش‌های مختلف کارگاهی، گورستانی و محله‌های مسکونی است. کاوش‌های باستان‌شناختی در محله مسکونی شهر کوتوله‌ها نشان می‌دهد که این شهر از چندین محله تشکیل شده است و در هر یک از محلات شهر صنفی خاص نظیر جواهرسازان، صنعتگران و کشاورزان زندگی می‌کرده‌اند.

طی فصل‌های مختلف فعالیت باستان‌شناسی در شهداد تاکنون بیش از 800 قبر باستانی مورد کاوش قرار گرفته است.

آخرین بررسی‌ها و کاوش‌های باستان‌شناسی در شهر کوتوله‌ها نشان می‌دهد‌ ساکنان این محوطه تاریخی شهرشان را به علت خشکسالی و با امید به بازگشت ترک کردند، اما پنج هزار سال است که به این شهر بازنگشته‌اند.

میرعابدین کابلی، سرپرست کاوش‌های باستان‌شناسی شهداد که بخش عظیمی از تحقیقات خود را در این منطقه انجام داده است، می‌گوید: در‌جریان آخرین کاوش‌ها و بررسی‌های باستان‌شناسی در شهداد متوجه شدیم ساکنان شهداد پنج هزار سال پیش ‌هنگام ترک این شهر بسیاری از وسایل خود را در درون خانه‌ها رها کردند و بعد از خروج در خانه‌ها را با گل پوشانده‌اند.

وی با اشاره به این که گل‌گرفتن در خانه‌ها با باقی‌گذاشتن وسایل درون آن نشان‌دهنده امید به بازگشت است، می‌افزاید: با توجه به این که این محوطه با صبر و حوصله ترک شده است، به نظر می‌رسد عوامل از نوع زلزله و یا بدی شرایط اقتصادی و اجتماعی باعث ترک این شهر نبوده باشد، بلکه خشکسالی در یک دوران، دلیل اصلی ترک این شهر باستانی بوده است.

میرعابدین کابلی با اشاره به این که هنوز مشخص نیست ساکنان شهداد بعد از ترک این شهر به کدام منطقه رفته‌اند، در مورد اهمیت و شناسایی علت ترک این شهر می‌گوید: شناسایی علت اصلی ترک این شهر که تاکنون آثار بسیار مهمی از آن به دست آمده نشان‌دهنده بخش مهمی از زندگی ساکنان این شهر و مهاجرت آنها به نقاط دیگر خواهد بود.

خانه‌ای با معماری کوتوله‌ها

نکته قابل توجه درخصوص شهر قدیم شهداد نوع معماری عجیب خانه‌ها و کوچه‌های آن است. به طوری که دیوارها، سقف، تنور، تاقچه‌ها و تمام اجزای خانه‌های آن برای افرادی ساخته شده که از قامت بسیار کوتاهی برخوردار باشند و به همین دلیل شهر شهداد به شهر کوتوله‌ها شهرت یافته است.

با این حال بر سر این که آیا واقعا این شهر کوتوله‌هاست یا نه، اختلاف نظرهایی وجود دارد. به گونه‌ای که برخی از مردم محلی و کارشناسان عقیده دارند که به دلیل ساختار کوچک بناهای آن، این شهر باید برای انسان‌هایی ساخته شده باشد که دارای قامتی بسیار کوتاه هستند، زیرا دیوارها و تمامی بناهای این شهر بسیار کوتاه هستند.

از سوی دیگر برخی باستان‌شناسان نیز با رد این مساله آن را افسانه‌پنداری می‌دانند و می‌گویند ‌این شهر به‌مرور زمان و بر اثر فرسایش کوچک شده و دیوارهای آن به این دلیل کوتاه شده‌اند. پس از کشف شهر کوتوله‌ها در شهداد و بیان افسانه‌هایی در رابطه با مردمانی که در آن زندگی می‌کرده‌اند هرچند وقت یکبار خبرهایی مبنی بر کشف جنازه انسان کوتوله یا دیدن آنها توسط عده‌ای مطرح می‌شود.

آخرین نمونه این خبرها کشف جنازه مومیایی گونه انسان کوتوله 25 سانتی‌متری بود که قرار بود پس از قاچاق به آلمان، 80 میلیارد ریال فروخته شود.

خبری که به دنبال دستگیری دو قاچاقچی تحت تعقیب و کشف جنازه‌ای اعجاب‌انگیز که به مومیایی شهداد معروف شده بود، به سرعت در سطح استان کرمان پیچید و شائبه‌هایی از وجود آدم کوتوله‌ها در شهداد کرمان را دوباره بر سر زبان‌ها انداخت.  

پس از رسانه‌ای‌شدن این موضوع مسوولان سازمان میراث فرهنگی و پلیس کرمان به منظور پایان‌دادن به شبهه‌های موجود خواهان روشن‌شدن وضعیت جنازه 25 سانتی‌متری فرد 17 ساله‌ای که هنوز مشخص نیست چگونه مومیایی شده، شدند.

اکنون پس از گذشت 5 هزار سال از ترک شهر کوتوله‌ها توسط ساکنان آن در حالی اکثر این محوطه تاریخی هنوز زیر خروارها خاک است که دلیل مهاجرت کوتوله‌های شهدادی و ترک شهر کوچکی که برای انسان‌هایی با قد حداکثر 40سانتی‌متر ساخته شده بود، مبهم مانده است و هنوز مشخص نیست ‌چرا کوتوله‌های شهدادی بعد از مهاجرت در خانه‌های خود را با گل پوشاندند و دیگر برنگشتند. 

اشعارزیبا درباره ی مقام معلم

می توان در سایه آموختن                           گنج عشق  جاودان اندوختن

 

 اول از استاد، یاد آموختیم                           پس، سویدای سواد  آموختیم

 

 از پدر گر قالب تن یافتیم                            از معلم جان روشن    یافتیم

 

 ای معلم چون کنم توصیف تو                       چون خدا مشکل توان تعریف تو

 

 ای تو کشتی نجات روح ما                         ای به طوفان جهالت نوح  ما

 

 یک پدر بخشنده آب و گل است                      یک پدر روشنگر جان و دل است

 

 لیک اگر پرسی کدامین برترین                     آنکه دین آموزد و علم   یقین

 

 استاد حسین شهریار

سخنان بزرگان درباره ی معلم

معلم در کلام استاد مطهری:

 معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار او   را زنده کند؛ یعنی در واقع، کار معلم آتش گیره دادن است. فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از  بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتش گیره از خارج می آورید و آن قدر زیر این چوب ها و هیزم ها قرار می دهید که اینها کم کم   مشتعل  شود.

معلمی در کلام امام خمینی (ره):

 نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست؛ انبیا هم معلم بشر هستند. تمام ملت باید معلم باشند؛ فرزندان اسلام تمام افرادش معلم باید باشند و تمام افرادش متعلم.

  معلم در سخنان مقام معظم رهبری:

 دست توانای معلم است که چشم انداز آینده ما را ترسیم می کند. اگر می بینید که امیرمؤمنان، مولای متقیان علی (ع) می فرماید: من علمنی حرفاً فقد صیرنی عبداً؛   هرکس چیزی به من بیاموزد، مرا غلام خویش کرده است. این بیان برای ما درس است تا معلمان، قدر  خود را بدانند و تشخیص دهند که چقدر، وجود آنها در سرنوشت یک ملت مؤثر است.

داستانی زیبا از رابطه شاگرد و معلم:

 

 بهترین نوع این رابطه که سرشار از ادب و فروتنی است، در داستان حضرت موسی (ع) به عنوان شاگرد و حضرت خضر (ع) در مقام معلم ـ نمود دارد. موسی (ع) مأمور شد تا از بنده ای صالح به نام خضر (ع) کسب علم کند. قرآن آغاز گفت و گوی این معلم و شاگرد را این چنین بیان می کند:

 

 قال له موسی هل اتبعک علی ان تعلمن مما علمت رشداً  * قال انک لن تستطیع معی صبراً  * و کیف تصبرعلی ما لم تحط به خبراً  * قال ستجدنی ان شاء الله صابراً و لا اعصی لک امراً  * قال فان اتبعتنی فلا  تسئلنی عن    شی ءٍ حتی احدث لک منه ذکراً. (کهف: 66 ـ 70) موسی به او گفت: آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده که مایه رشد است به من بیاموزی؟ گفت : تو هرگز هم پای من نمی توانی صبر کنی و چگونه در مورد چیزهایی که از آن شناخت نداری، شکیبایی می کنی؟ گفت: اگر خدا بخواهد، مرا شکیبا خواهی یافت و در هیچ کاری

 نافرمانی تو نمی کنم. گفت: اگر به دنبال من آمدی، چیزی از من مپرس تا خودم از آن با تو سخن بگویم.

روزمعلم برتمامی معلمان عزیز مبارک باد

یک پدر بخشنده آب و گل است / یک پدر روشنگر جان و دل است

لیک اگر پرسی کدامین برترین / آنکه دین آموزد و علم یقین

روز و هفته معلم بر همه ی معلمان مبارک باد .

.

.

.

از پدر گر قالب تن یافتیم / از معلم جان روشن یافتیم

ای معلم چون کنم توصیف تو / چون خدا مشکل توان تعریف تو

.

.

.

اگر داری تو عقل و دانش وهوش / معلم هر چه می گوید بکن گوش !

معلم چون پدر والا مقام است معلم مستحق احترام است

معلم را مرنجان هرگز از خویش / مزن با حرف بی جا بر دلش نیش !

.

.

.

چه کسی هر دو لبم را به الف باز نمود

چه کسی جامه تقوا به تنم ساز نمود

ای معـلم کـه تـو را دانـش بسیـار بـوَد

جان شاگرد بـه فدایت که سزاوار بوَد . . .

.

.

.

اندیشه ام از تو سبز و آباد شده / از جهل وغم این فکرتم آزاد شده

در مکتب پاک و شاد استاد ببین / غم رفته زجانم ودلم شاد شده . . .

هفته معلم گرامی باد

.

.

.

در مکتب تو همیشه شاگردم من / دور از رخ تو همیشه پر دردم من

در فصل بهار و روز استاد ببین / بی نور معلم این چنین زردم من . . .

.

.

.

آموزش عشقم از همین مکتب توست

اندوخته ی سوادم از این لب توست

گفتم که مریضم و بیا بستر من

چون عامل دردم این غم و این تب توست

.

.

.

با این گچ عشق تخته ی جانم زن

خطّی ز کلام خود به ایمانم زن

صد درس در این کلاست آموخته ام

یک درس ز عشق جان ویرانم زن

دفن شبانه حضرت زهرا

دفن شبانه حضرت زهرا(س) چرا؟؟؟؟؟



چرایی تشییع شبانه حضرت زهرا(س)


 حضرت زهرا(س)زمانی که اجلشان نزدیک شد و در بسترشان به حالت احتضار بسر می‌بردند، علی(ع) بر بالای بسترشان آمدند و بعد از صحبتهایی که با همدیگر کردند،
 فاطمه (س)اجازه خواستند تا چند تا وصیّت به همسرشان علی (ع)کنند.(1)

 از جمله وصایای حضرت زهرا(س) به علی (ع) این بود که گفتند:

 ای پسرعمو! وقتی که از دنیا رفتم جنازه‌ام را شبانه تشییع کن و مراسم تشییع من را اعم از غسل و کفن و نماز خواندن و دفن کردن

 باید در محیطی مخفی و پنهان انجام دهید و فقط به کسانی اجازه در تشییع دهید که ظلم و جفا نسبت به من روا نداشته‌اند

 و حتّی به یک نقل حضرت زهرا(ع) تصریح کردند که نگذارید ابی‌بکر و عمر بر من نماز بخوانند و در تشییع جنازه من شرکت کنند.

 بعد بحث در این‌است که علّت اجازه ندادن حضرت زهرا(س) در مراسم تشییع حضرت بیانگر چیست؟
 یقیناً حضرت زهرا(س) با این کارشان می‌خواستند باری دیگر همانند جریان فدک مبارزه‌ای را تازه با وصیّت‌نامه سیاسی خویش شروع کنند که ضربه سهمگینی به حکومت وقت وارد سازند.(2)

 فاطمه اطهر(س) با وصیّت خویش افکار خفته مردم مدینه را بیدار می‌ساختند و توجه افکار عمومی را نسبت به پایمال کردن حقّ خویش جلب می‌کردند.(3)

 امیرالمؤمنین با عمل به وصیّت زهرا(س)اذهان جامعه را دچار شک و تردید کردند و مشروعیت خلیفه را زیر سؤال بردند

 و مظلومیت زهرا(س) را بیشتر آشکار ساختند و این سؤال را همیشه برای همگان مطرح کردند که چرا قبر زهرا(س) مخفی مانده است.

 بدین طریق زمانیکه حضرت زهرا(س)از دنیا رفتند مردم سراسیمه به خانه زهرا(س)می‌آمدند و منتظر بیرون آمدن جنازه بودند

 که علی (ع) به ابوذر گفتند: برو و با صدای بلند اعلام کن که برگردند چرا که تشییع جنازه دختر رسول‌خدا امشب صورت نمی‌گیرد و به تأخیر افتاده‌است.

 مردم که متفرق شدند حضرت علی (ع) با کمک اسماء بدن حضرت را غسل و کفن کردند و در نیمه شب با عده‌ای از نزدیکان و یاران خویش که البتّه اختلافی است در این‌که چه کسانی در تشییع جنازه حضرت حضور داشتند ولی آنهایی که به اتّفاق نامهای آنها آمده است

 عبارتند از: سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، عباس و زبیر و چند تن دیگرند که این‌ها به همراه امام علی(ع) جنازه دختر رسول‌خدا را شبانه تشییع کردند

 و شبانه به خاک سپردند و حضرت علی (ع) قبر فاطمه (س)را هم‌سطح زمین کردند و حتی روایت شده در چند نقطه در بقیع حضرت، قبر درست کردند تا متوجه نشوند که قبر فاطمه(س) کدام‌یک است

 و این راز مخفی ‌ماندن قبر فاطمه(س) برای همیشه مانده است و کسانی هم که حضور داشتند دیگر بعدها محل اختفاء قبر فاطمه(س) را بیان نکردند.(4)

 بنابر بعضی روایت‌ها عمر و ابو‌بکر از جمله کسانی بودند که چون صبح شد به درب خانه علی (ع) آمدند

 برای تشییع جنازه، که مقداد ندا داد که دیشب حضرت زهرا(س) به خاک سپرده شده‌است، این دو تن به شدّت خشمگین شدند و بر علی (ع) اعتراض کردند.

 به احتمال زیاد حضرت زهرا(س) که این وصیّت را کردند شاید به خاطر این بود که نخواستند این دو تن در تشییع جنازه ایشان حضور پیدا کنند(5)

اشعار فاطمی

تا زخمهای کهنه دل را دوا کنم
 با ذکر نام پاک تو ذکر خدا کنم
 یافاطمه به سجده بگویم به صد نفس
 مولای من تویی و به حاجت صدا کنم
 تا پا نهم به خاک مدینه به یاد تو
 خاکش ز بهر چشم ترم توتیا کنم
 چون آن ضریح گمشده پیدا نمی کنم
 اندر کنار قبر نبی عقده وا کنم
 من عهد بسته ام که بمیرم ز داغ تو
 عهدی دگر کنم که به عهدم وفا کنم
 غمهای آسمان که هجوم آورد به دل
 رفع غم گران به حدیث کساء‌ کنم
 مهدی کجاست تا که به امر ولایتش
 سرهای دشمنان تو از تن جدا کنم

حضرت زهرا دلش از یاس بود
 طره های اشکش از الماس بود

 داغ عطر یاس زهرا زیر ماه
 می چکانید اشک حیدر را به چاه ...

 گریه آری، گریه چون ابر چمن
 بر کبود یاس و سرخ نسترن ...

 این دل یاس است و روح یاسمین
 این امانت را امین باش ای زمین

 نیمه شب دزدانه باید زیر خاک
 ریخت بر روی گل خورشید، خاک

 مدفن این ناله غیر از چاه نیست
 جز تو کس از قبر او آگاه نیست

احمد عزیزی

 



عشق یعنی دل سپردن در الست

 از می وصل الهی مستِ مست


 عشق یعنی ذکر ناموس خدا

 یا علی گفتن به زیر دست و پا


 عشق یعنی جلوه صبر خدا

 شرم ایوب نبی از مرتضی


 عشق بر دلداده فرمان می‌دهد

 عاشق جان داده را جان می‌دهد


 عشق باعث شد که دل سامان گرفت

 پشت درب خانه زهرا جان گرفت


 عشق یعنی انقلاب فاطمه

 از کبودی چشم تار فاطمه


 عشق یعنی عشق ناب فاطمه

 بیت الاحزان خراب فاطمه


زبان حال حضرت زهرا(س) با حضرت مهدی(عج)


گل باغ امیدم، کجایی کجایی
 دعایم همه این است بیایی بیایی
 بود یاد تو هر شب، دعای سحر من
 بیا ای پسر من، بیا ای پسر من
میان در و دیوار فقط یاد تو بودم
 بیا ای گل نرگس ببین روی کبودم
 به یک ضربه جدا شد، ز شاخه ثمر من
 بیا ای پسر من، بیا ای پسر من

 غریبی علی را در خانه چو دیدم
 به مسجد بدویدم، ز دل آه کشیدم
 نبودی که ببینی، چه آمد به سر من
 بیا ای پسر من، بیا ای پسر من

 من آن یاس کبودم که در سینه ی قبرم
 فقط اشک تو ریزد شبانه روی قبرم
 ز اشک شب تارت، شده خون جگر من
 بیا ای پسر من، بیا ای پسر من

 بیا تا که ببینی، علی خانه نشین شد
 شرر ریخت به باغش، گلش نقش زمین شد
 سیه گشت از این غم، جهان در نظر من
 بیا ای پسر من، بیا ای پسر من

 دل ما چو چراغی به کاشانه ی ما سوخت
 ندیدی که چگونه، در خانه ی ما سوخت
 روان خون دل آنجا، شد از چشم تر من
 بیا ای پسر من، بیا ای پسر من

 علی بود علی بود در آن جمع گرفتار
 مرا کشت، مرا کشت، فشار در و دیوار
 به جز محسنم آنجا، نشد کس سپر من
 بیا ای پسر من، بیا ای پسر من