تجربه های لبنان

مطالب تاریخی -سیاسی-اجتماعی وجغرافیایی

تجربه های لبنان

مطالب تاریخی -سیاسی-اجتماعی وجغرافیایی

ولادت فاطمه زهرا (س)برتمام مسلمانان مبارک باد

تولد بهترین زن

ه گفته «امین الدین طبرسى‏» دانشمند بزرگ ما: «مشهور در روایات شیعه این است که حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) در سال پنجم بعثت‏بیستم جمادى الاثانى در شهر مکه متولد گردید،و هنگام وفات پیغمبر (صلى الله علیه و آله) هیجده سال و هفت ماه داشته است.

پیشواى محدثین شیعه ثقة الاسلام کلینى درکتاب شریف «کافى‏» نیز مى‏نویسد: ولادت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دختر پیغمبر (صلى الله علیه و آله) پنجسال بعد از بعثت آن حضرت اتفاق افتاد.

مؤلف «کشف الغمه‏» على بن عیس اربل دانشمند مطلع به نقل از «ابن خشاب بغدادى، متوفى به سال 567 ه در کتاب «تاریخ موالید و وفیات اهلبیت عصمت‏» به اسناد خود از امام محمد باقر (علیه السلام) روایت مى‏کند که فرمود: «فاطمه علیها السلام پنجسال بعد از آشکار شدن نبوت پیغمبر و نزول وحى، متولد گردید، در وقتى که قریش خانه کعبه را مى‏ساختند. و چون آن حضرت وفات. یافت هیجده سال و هفتادو پنج روز از سن مبارکش مى‏گذشت.

از آنجا که قریش پنجسال قبل از بعثت‏به تعمیر خانه خدا پرداختند، احتمال مى‏رود که راوى، کلمه «قبل از آشکار شدن نبوت پیغمبر » را به (بعد) اشتباه گرفته باشد،و چنانکه بعضى گفته‏اند سن حصرت هنگام وفات 23 سال بوده، ولى دردنباله حدیث که تصریح مى‏کند حضرت 18 سال بوده، ولى در دنباله حدیث که تسریح مى‏کند حضرت 18 سال و 75 روز داشته این احتمال را سست مى‏گرداند. مگر اینکه بگوئیم این نتیجه‏گیرى هم از راوى بوده است.

سن حضرت زهرا  (علیها السلام) را تا 28 سال هم گفته‏اند ولى مشهور همان قول اول است که مسطور گردید.

البته باید توجه داشت که در حدیث معتبر پیغمبر فرموده است: رشد دخترم فاطمه، هر سال آن به اندازه رشد دو سال دختران دیگر بوده است، و با این توصیف ازدواج حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) با على (علیه السلام) در سن 9 سالگى که از لحاظ تناسب اندام و عقل و درایت در حد دختر 18 ساله بوده هیچ اشکالى ایجاد نمى‏کند، بخصوص که از زندگانى کوتاه آن حضرت و شخصیت ممتازش به خوبى پیدا است که او دختر استثنائى بود، و سایر دختران را نمى‏توان به آن وجود مقدس مقایسه نمود.

شیعه و سنى روایت کرده‏اند که پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) بارها دخترش فاطمه زهرا (علیها السلام) را در حضور مهاجر و انصار «بانوى بانوان جهان از آغاز خلقت تا پایان روزگا» و «بهترین زنان جهان‏» و «بهترین زن بهشتى‏» خواند. (4) و این بزرگترین افتخارى است که به نقل شیعه و سنى نصیب یک زن در عالم شده است.

و هم در احادیث فریقین آمده است که هر وقت‏حضرت زهرا (علیها السلام) به حضور پدرش پیغمبر خدا مى‏رسید، حضرت به احترام او برمى‏خاست، و دست او را مى‏بوسید.

عایشه همسر پیغمبر (صلى الله علیه و آله) مى‏گوید: «هرگاه فاطمه وارد مى‏شد بر پیغمبر (صلى الله علیه و آله) حضرت از جا برمى‏خاست و سر او را مى‏بوسید، و در جاى خود مى‏نشانید.

در کششف الغمه از کتاب «معالم العتره‏» حافظ عبدالعزیز جنابذى دانشمند بزرگ عامه نقل مى‏کند که عایشه گفت: هیچ کس را در گفتار شبیه‏تر از فاطمه به پیغمبر ندیدم. هرگاه وارد مى‏شد بر پیغامبر(صلى الله علیه و آله) حضرت به احترام وى برمى‏خاست ودست او را مى‏گرفت و مى‏بوسید، و در جاى خود مى‏نشانید.

و هم عایشه مى‏گوید: هر وقت پیغمبر به شوق بهشت مى‏افتاد فاطمه را مى‏بوسید و مى‏بوئید و مى‏فرمود: بوى بهشت را از فاطمه استشمام مى‏کنم. و مى‏افزود: فاطمه سرآمد زنان بهشت است. فاطمه انسانى آسمانى است.!

پى‏نوشتها:

1 اعلام الورى، باب فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها

شهرباستانی شهداد دراستان کرمان

شهداد با نام کهن «‌خبیص»‌ به فاصله 100‌کیلومتری شرق کرمان در حاشیه غربی دشت لوت قرار دارد. تا سال 1846 تصور وجود تمدن‌هایی کهن در کناره‌های این دشت غیرمسکونی نمی‌رفت، ولی در این سال طی بررسی‌های گروه جغرافیایی دانشگاه تهران در شرق شهداد سفالینه‌های سطحی مشاهده شد که از وجود تمدن‌هایی در همسایگی دشت لوت خبر می‌داد.

نظر به اهمیت این موضوع گروهی از باستان‌شناسان به محل اعزام و به بررسی آن پرداختند که مطالعات این گروه به کشف تمدن‌هایی قبل از تاریخ (اواخر هزاره چهارم و اوایل هزاره سوم قبل از میلاد) منجر شد.

کاوش‌های علمی باستان‌شناختی در حاشیه غربی دشت لوت از سال 1848 تا سال 1856 ادامه یافت که حاصل هشت فصل کاوش در این منطقه منجر به کشف گورستان‌هایی مربوط به هزاره دوم و سوم قبل از میلاد و کوره‌های ذوب مس شد.

اشیاء و آثار به دست‌آمده در گورستان‌های پیش از تاریخ شهداد شامل ظروف بی‌شمار و متنوع سفالین و ظروف مفرغی است که مردمان هنرمند و صنعتگر با واردکردن سنگ مس و استحصال آن در کوره‌های ذوب مس به ساخت آنها می‌پرداختند که از لحاظ کیفیت و کمیت بسیار ارزنده و در خور تامل است.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با یک وقفه  17‌ساله، کاوش‌های دشت لوت شهداد مجددا آغاز شد. حاصل چهار فصل کاوش بعد از انقلاب، کشف مجموعه‌ای از واحدهای معماری مسکونی و کارگاهی است که نکات مبهم بسیاری را در خصوص معماری و مسکن مردمان دنیای باستان شهداد روشن می‌کند.

نظر به شواهد و آثار به دست‌آمده‌ای چون زمین‌های خیش خورده، کرت‌بندی شده و ... یکی از این واحدها را به نام محله کشاورزان و محله دیگری را به لحاظ کشف تعداد زیادی مهره‌های ساخته‌شده سالم، نیمه‌کاره و شکسته‌شده در حین انجام کار، محله جواهرسازان نامیده‌اند.

ترک خانه

آخرین بررسی‌ها و کاوش‌های باستان‌شناسی در محوطه باستانی شهداد نشان می‌دهد‌ ساکنان این محوطه شهر باستانی شهداد را به علت خشکسالی و با امید بازگشت ترک کردند، اما پنج هزار سال است که دیگر به این محوطه بازنگشته‌اند.

محوطه باستانی شهداد که به شهر کوتوله‌ها شهرت یافته، 60 کیلومتر وسعت دارد و در دل کویر لوت جای گرفته است.

این شهر یکی از مهم‌ترین شهرهای باستانی محسوب می‌شود که تاکنون طی بیش از 10 فصل کاوش در آن، باستان‌شناسان به بقایای معماری و اشیای باستانی بی‌نظیری از هزاره سوم قبل از میلاد برخورد کرده‌اند.

شهر باستانی شهداد دارای بخش‌های مختلف کارگاهی، گورستانی و محله‌های مسکونی است. کاوش‌های باستان‌شناختی در محله مسکونی شهر کوتوله‌ها نشان می‌دهد که این شهر از چندین محله تشکیل شده است و در هر یک از محلات شهر صنفی خاص نظیر جواهرسازان، صنعتگران و کشاورزان زندگی می‌کرده‌اند.

طی فصل‌های مختلف فعالیت باستان‌شناسی در شهداد تاکنون بیش از 800 قبر باستانی مورد کاوش قرار گرفته است.

آخرین بررسی‌ها و کاوش‌های باستان‌شناسی در شهر کوتوله‌ها نشان می‌دهد‌ ساکنان این محوطه تاریخی شهرشان را به علت خشکسالی و با امید به بازگشت ترک کردند، اما پنج هزار سال است که به این شهر بازنگشته‌اند.

میرعابدین کابلی، سرپرست کاوش‌های باستان‌شناسی شهداد که بخش عظیمی از تحقیقات خود را در این منطقه انجام داده است، می‌گوید: در‌جریان آخرین کاوش‌ها و بررسی‌های باستان‌شناسی در شهداد متوجه شدیم ساکنان شهداد پنج هزار سال پیش ‌هنگام ترک این شهر بسیاری از وسایل خود را در درون خانه‌ها رها کردند و بعد از خروج در خانه‌ها را با گل پوشانده‌اند.

وی با اشاره به این که گل‌گرفتن در خانه‌ها با باقی‌گذاشتن وسایل درون آن نشان‌دهنده امید به بازگشت است، می‌افزاید: با توجه به این که این محوطه با صبر و حوصله ترک شده است، به نظر می‌رسد عوامل از نوع زلزله و یا بدی شرایط اقتصادی و اجتماعی باعث ترک این شهر نبوده باشد، بلکه خشکسالی در یک دوران، دلیل اصلی ترک این شهر باستانی بوده است.

میرعابدین کابلی با اشاره به این که هنوز مشخص نیست ساکنان شهداد بعد از ترک این شهر به کدام منطقه رفته‌اند، در مورد اهمیت و شناسایی علت ترک این شهر می‌گوید: شناسایی علت اصلی ترک این شهر که تاکنون آثار بسیار مهمی از آن به دست آمده نشان‌دهنده بخش مهمی از زندگی ساکنان این شهر و مهاجرت آنها به نقاط دیگر خواهد بود.

خانه‌ای با معماری کوتوله‌ها

نکته قابل توجه درخصوص شهر قدیم شهداد نوع معماری عجیب خانه‌ها و کوچه‌های آن است. به طوری که دیوارها، سقف، تنور، تاقچه‌ها و تمام اجزای خانه‌های آن برای افرادی ساخته شده که از قامت بسیار کوتاهی برخوردار باشند و به همین دلیل شهر شهداد به شهر کوتوله‌ها شهرت یافته است.

با این حال بر سر این که آیا واقعا این شهر کوتوله‌هاست یا نه، اختلاف نظرهایی وجود دارد. به گونه‌ای که برخی از مردم محلی و کارشناسان عقیده دارند که به دلیل ساختار کوچک بناهای آن، این شهر باید برای انسان‌هایی ساخته شده باشد که دارای قامتی بسیار کوتاه هستند، زیرا دیوارها و تمامی بناهای این شهر بسیار کوتاه هستند.

از سوی دیگر برخی باستان‌شناسان نیز با رد این مساله آن را افسانه‌پنداری می‌دانند و می‌گویند ‌این شهر به‌مرور زمان و بر اثر فرسایش کوچک شده و دیوارهای آن به این دلیل کوتاه شده‌اند. پس از کشف شهر کوتوله‌ها در شهداد و بیان افسانه‌هایی در رابطه با مردمانی که در آن زندگی می‌کرده‌اند هرچند وقت یکبار خبرهایی مبنی بر کشف جنازه انسان کوتوله یا دیدن آنها توسط عده‌ای مطرح می‌شود.

آخرین نمونه این خبرها کشف جنازه مومیایی گونه انسان کوتوله 25 سانتی‌متری بود که قرار بود پس از قاچاق به آلمان، 80 میلیارد ریال فروخته شود.

خبری که به دنبال دستگیری دو قاچاقچی تحت تعقیب و کشف جنازه‌ای اعجاب‌انگیز که به مومیایی شهداد معروف شده بود، به سرعت در سطح استان کرمان پیچید و شائبه‌هایی از وجود آدم کوتوله‌ها در شهداد کرمان را دوباره بر سر زبان‌ها انداخت.  

پس از رسانه‌ای‌شدن این موضوع مسوولان سازمان میراث فرهنگی و پلیس کرمان به منظور پایان‌دادن به شبهه‌های موجود خواهان روشن‌شدن وضعیت جنازه 25 سانتی‌متری فرد 17 ساله‌ای که هنوز مشخص نیست چگونه مومیایی شده، شدند.

اکنون پس از گذشت 5 هزار سال از ترک شهر کوتوله‌ها توسط ساکنان آن در حالی اکثر این محوطه تاریخی هنوز زیر خروارها خاک است که دلیل مهاجرت کوتوله‌های شهدادی و ترک شهر کوچکی که برای انسان‌هایی با قد حداکثر 40سانتی‌متر ساخته شده بود، مبهم مانده است و هنوز مشخص نیست ‌چرا کوتوله‌های شهدادی بعد از مهاجرت در خانه‌های خود را با گل پوشاندند و دیگر برنگشتند. 

شهادت حضرت زهرا علیها السلام برشیعیان تسلیت باد

حضرت زهرا علیهاالسلام از منظر امیرالمومنین







منزلت و جایگاه رفیع حضرت زهرا علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام نشانگر اوج شخصیت زن در نگاه اوست، یک زن می‌تواند چنان بالا رود که مایه مباهات و افتخار امام (علیه السلام) گردد. اگرچه بیان عظمت مقام حضرت فاطمه علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام خود تحقیق مستقلی می‌طلبد لکن در اینجا فهرست‌وار، به ذکر پاره‌ای از موارد، پرداخته شده تا بیانگر اوج مقام و مرتبه زن در نگرش حضرت باشد.
مباهات حضرت علی به همسری فاطمه علیهماالسلام
 شخصیت بزرگی چون علی علیه السلام به همسری فاطمه علیهاالسلام افتخار می‌کند و همسری با او را برای خود فضیلت و ملاک برتری بر دیگران و شایستگی پذیرش مسئولیت‌های سنگینی چون رهبری جهان اسلام می‌داند. برخی از موارد که حضرت برای اثبات حقانیت خود به داشتن همسری فاطمه علیهاالسلام استناد فرموده‌اند عبارت است از:
 * در پاسخ نامه‌ای به معاویه از جمله فضیلت‌ها و امتیازهایی که حضرت به آن اشاره می‌فرمایند این است که «بهترین زنان جهان از ماست و حمالة الحطب و هیزم کش دوزخیان از شماست.»(1)
 حضرت علی علیه السلام در ضمن پاسخ به نامه معاویه می‌نویسد: «دختر پیامبر صلی الله علیه و آله همسر من است که گوشت او با خون و گوشت من در هم آمیخته است. نوادگان حضرت احمد(صلی الله علیه و آله)، فرزندان من از فاطمه علیهاالسلام هستند، کدامیک از شما سهم و بهره‌ای چون من دارا هستید.»

 * در جریان شورای شش نفره که خلیفه دوم برای جانشینی وی را تعیین کرده بود حضرت خطاب به سایر اعضا فرمود: «آیا در بین شما به جز من کسی هست که همسرش بانوی زنان جهان باشد؟» همگی پاسخ دادند: نه.(2)
 * حضرت علی علیه السلام در ضمن پاسخ به نامه دیگر معاویه می‌نویسد: «دختر پیامبر صلی الله علیه و آله همسر من است که گوشت او با خون و گوشت من در هم آمیخته است. نوادگان حضرت احمد(صلی الله علیه و آله)، فرزندان من از فاطمه علیهاالسلام هستند، کدامیک از شما سهم و بهره‌ای چون من دارا هستید.»(3)

 * در جریان سقیفه حضرت ضمن برشمردن فضایل و کمالات خویش و این‌ که باید بعد از پیامبر، او رهبری و هدایت جامعه اسلامی را عهده‌دار شود به ابوبکر فرمود: «تو را به خدا سوگند می‌دهم! آیا آن کس که رسول خدا او را برای همسری دخترش برگزید و فرمود خداوند او را به همسری تو [علی] در آورد من هستم یا تو؟ ابوبکر پاسخ داد: تو هستی.(4)

اصلاحات ارضی

اصلاحات ارضی وعلت مطرح شدن آن:

دوره پس از کودتای 1332تا اصلاحات ارضی دوره ایست که اقتصاد ایران طی آن به طور روزافزونی وابسته به درآمدهای ارزی حاصل از صدور نفت می گردد،به نحوی که ادامه روند مدرنیزاسیون و بودجه های عمرانی دولت تقریبا به طورکامل منوط به صدور روزافزون این ماده اولیه می شود.درواقع براثراجرای برنامه هفت ساله دوم نه تنها موازنه ارزی کشور بهبود نیافت ورشدصنعتی صورت نگرفت،بلکه درتابستان1339حجم پول درگردش بیش ازدوبرابرواعتبارات بانکی به بخش خصوصی  بیش ازسه برابرشد.این افزایش بدون افزایش مشابهی درتولیدات داخلی سبب تشدید تورم داخلی شد،وافزایش واردات نیزبه منظورکاهش تورم نه تنها کارسازنبود،بلکه ذخایرارضی کشورراهم به آخررسانید.

درحقیقت رکودآخردهه 30عبارت بوداز بروزتنگناهای توسعه سرمایه داری دریک کشورتوسعه نیافته.این تنگناها عبارت بودند از:کمبودزیرساخت های صنعتی واقتصادی ومحدودشدن روند مدرنیزاسیون به شهرها ودورماندن روستاها ازتحولات سرمایه داری.

غلبه براین موانع ساختی درست مانند خودروند مدرنیزاسیون مستلزم اقدام (ازبالا) وبه دست دولت بود.برنامه اصلاحات ارضی دهه40منظورغلبه براین موانع ساختی تدوین شد،وهدف ان تداوم بسط سرمایه داری وتسهیل روند انباشت سرمایه ومدرنیزاسیون درایران بود.

هدف اصلاحات ارضی عمدتاتخصیص هرچه بیشترامکانات وسرمایه هابه بخش صنعت ورواج خرده مالکی درروستا وگسترش بازار کالاهای مصرفی به روستاهابود.باوجوداین،برنامه اصلاحات ارضی دربرخورد باساخت تک محصولی اقتصاد ایران نتایجی متفاوت با اهداف اولیه ان به بار اورد.

سازمان کهن تولیدی درروستا فروپاشید وبه جای ان نظام جدیدی مستقرنشد.تقسیم اراضی به دهقانان صاحب نسق،حجم مازاد نسبی نیروی کار(خوش نشینان) روستایی رااضافه کرد وگسترش بازارمصرف وسیستم تعاونی روستایی براساس مالکیت زمین،باعث رواج هرچه بیشتر روابط پولی درروستا ووابستگی زارعان به پول شد.بدین ترتیب پول معیاری شد برای سنجش دستمزدهای شهری ودرامد روستایی.

هرچندجمعیت روستاهاونیزتولیدات کشاورزی به طورکلی اندکی افزایش یافت، سهم بخش کشاورزی درکل ساخت اقتصادی به شدت روبه کاهش گذارد.افزایش واردات محصولات کشاورزی دراواخراین دوره نتیجه همین درحاشیه قرارگرفتن بخش کشاورزی بود.

بدین ترتیب،نتیجه اصلاحات ارضی درروستا فروپاشی روابط سنتی تولیدوعدم جایگزینی روش ها ومناسبات جدیدتولید به جای ان بود.لذامی توان گفت روندی که ازکودتای1332 درزمینه کاهش نقش کشاورزی ومازاد ان دراقتصاد کشورو جایگزینی  مازاداقتصادی حاصل ازصادرات نفت آغازشده بوددراین دوره با اصلاحات ارضی تشدید شد وابعاد گسترده ای به خود گرفت

نتایج اصلاحات ارضی و عمرانی در ایران:

۱)درطی نزدیک به سه دهه،ترکیب جمعیت دربخش های اشتغال دچارتحول اساسی شد.اشتغال نیروی کاردربخش های صنعت وخدمات افزایش یافت ونسبت اشتغال دربخش کشاورزی روبه کاهش یافت.اشتغال دربخش کشاورزی دربرنامه سوم نسبت به برنامه  دوم 1/6درصد ودربرنامه چهارم نسبت به برنامه سوم 9/8درصد کاهش یافت که معادل آن دربخش های صنعت وخدمات افزایش یافت.

2)دینامیسم اقتصادی،از حیث مازاداقتصادی قابل سرمایه گذاری،هرچه بیشتر به صدورنفت ومنابع ارزی حاصل ازآن وابسته شد.درآمدهای ارزی حاصل ازصادرات نفت ومنبع اصلی سرمایه گذاری درامورزیرساختی (ازجمله زیرساخت های صنعتی)وخدمات بدل شدوموسسات مالی دولتی واعتبارات دولتی به عمده ترین اهرم سرمایه گذاری وتشویق بخش خصوصی تبدیل شدند.بدین ترتیب،نقش مازاد اقتصادی روستایی درتوسعه اقتصادی به طورروزافزونی کاهش یافت،واستخراج وتمرکزمازاداقتصادی روستایی درشبکه شهری دچاردرهم ریختگی کامل شد،ومازاد اقتصادی جهانی(درآمد حاصل ازصادرات نفت)غلبه قطعی خود رااعمال کرد.

3)بخش کشاورزی بارشدکم خود هرچه بیشتربه یک بخش حاشیه ای درکل اقتصاد بدل شدواولویت توسعه به سایربخش های اقتصادی داده شد.باوجوداین،بخش کشاورزی بیش از هرزمان دیگر تحت تاثیرمناسبات سرمایه داری قرارگرفت،وروابط سنتی ابتدابا رواج مبادلات پولی وسپس با اشاعه کاردستمزدی ودرموارد مکانیزه کردن دچارفروپاشی شد که حاصل آن آزاد شدن نیروی کارازبخش پیش سرمایه داری کشاورزی بود.

4)دوره پس ازاصلاحات ارضی درایران آغاز مرحله دوم صنتی شدن ایران با الگوی جایگزینی واردات وتنوع یافتن نسبی ساخت صنعت ایران است (علی رقم ناموزونی شدید صنعتی).پروژه های صنعتی دراین دوره دردوراستا قرارداشت :یکی زیرساخت های صنعتی مانند آب،برق،تلفن وغیره ودیگری جایگزینی کالاهای صنعتی وارداتی .

تغییرالگوهای مصرف جامعه که باآغازروندنوسازی (مدرنیزه کردن)شروع شد دراین دوره شدت گرفت،وزمینه برای استقرارصنایع مونتاژ وجایگزینی واردات فراهم آمد.

 منبع: شهرنشینی درایران،فرخ حسامیان،گیتی اعتماد،محمدرضا حائری 

نکاتی راجع به تاریخ باستان

نکاتی درمورد ایران با ستان

جشن مهرگان: از هزاره ی سوم پیش از میلاد ،درآسیای باختری جشن آفرینش دراوایل پاییز برگزار می شد. جشن پاییزی ،پس از درو به هنگام کشت نو برپا می شد. بنا براساطیر بابلی ،ایزد مردوک دیو پیرو تیامت را کشت ؛ آنگاه از تن دیو جهان را ساخت وآفرینش به انجام رسید ..به همین دلیل ،این جشن پاییزی جشن آفرینش به شمار می رفت.

درسرزمین ایران ، مردمان از وحشت ظلم ضحاک ماردوش روز وشب نداشتند .هرروز دو جوان را می کشتند تا از مغز آنان برای مارهای دوش ضحاک خورش سازند. این شاه بیگانه ی بی فره،برای سرزمین ایران خشکسالی وبی برکتی آورد. او پادشاهی اهریمنی بود. آن گاه کاوه ی آهنگر که از ظلم ضحاک اهریمنی به ستوه آمده بود، درفش کاویانی را برافراشت .کاوه به همراهی مردم ایران زمین ، فریدون اهورایی را پیش راندند . فریدون با یاری مردمان ،ضحاک را در کوه دماوند به بند کشید. آن هنگام ، روز مهر از ماه مهر بود. زندگی دوباره آغاز شد، زمین زنده شد ، گیاهان رشد کردند ودوباره برکت به سرزمین ایران روی آورد.

بنابراین مراسم مهرگان از آفرینش سخن می گوید وبه نوعی با برکت بخشی پیوند دارد.

جشن مهرگان درشانزدهم مهر روز مهر ازماه مهر به مدت ده تا پانزده روز برگزار می شد .ایرانیان باستان براین باور بودند که خورشید در روز مهرگان درجهان آشکار شد. به همین دلیل شاه در روز جشن مهرگان تاجی به شکل آفتاب برسر می نهاد . هنگام برآمدن آفتاب یکی از سپاهیان درحیاط قصر شاهی می ایستاد وفریاد می زد (ای ایزدان به جهان فرود آیید واهریمنان را بزنید واز دنیا برانید.)

پس از یورش اعراب به ایران ،باز هم کم وبیش مراسم جشن مهرگان برگزار می شد ،لیکن با یورش اقوام ترک ومغول ،ازاهمیت این جشن ملی کاسته شد.

آتشکده های ساسانی:

از آتشکده های شناخته شده ی در دوره ساسانیان ، سه آتشکده ی بزرگ آذرفرنبغ ،آذر گشنسب وآذربرزین مهر را می توان نام برد . برترین آتشکده ی دوره ساسانی  آذرفرنبغ بود. فرنبغ به معنای دارنده فرًه ی ایزدی است. این آتشکده که از آن موبدان وبزرگان بود، ابتدا درخوارزم وسپس درفارس جای گرفت . آذرگشنسپ دومین آتشکده ی مهم دردوره ساسانی واز آنِ ارتشتاران (سپاهیان) بود. این آتشکده درآذربایجان (درشیز) جای گرفت .گشنسپ به معنای دارنده اسب نر است. آذربرزین مهر سومین آتشکده ی مهم دوره ساسانیان واز آنِ کشاورزان بود.

برزین مهر  به معنای مهر بلند پایه است . به این ترتیب ، اهمیت ایزد مهر به عنوان ایزد طبقه ی تولیدکنندگان وکشاورزان روشن می شود .این آتشکده دردوره ی ساسانیان درخراسان جای داشت.

ادیان گوناگون دردوره ساسانیان:

به طور کلی سیاست دینی پادشاهان ساسانی یکسان نبود. برخی از آنان از سویی متاثر از تحریکات وتنگ اندیشی موبدان زردشتی واز سویی دیگر تحت تاثیر مسائل گوناگون سیاست خارجی ،با ادیان دیگر به خشونت برخورد می کردند. اما برخی از آنان بنا برمصلحت زمان وطبع سازگارشان با پیروان ادیان دیگر به مسالمت ومدارا رفتار می کردند.

دردوره ساسانیان ،براثر فشار روز افزون به توده های مردم ،زندگی بسیار سخت شده بود .درچنین وضعیتی ،جنبه های عرفانی به دین زردشت راه یافت . از سویی زمینه برای رشد دین مانی که رنگ عرفانی داشت ،فراهم شد.

مغان دین زردشتی برای مقاومت وپایداری دربرابر ادیان یکتا پرست ،اهورا مزدا را چون خدای یکتا شناساندند. بدین سان ،دو ایزد آناهیتا ومهر را دردرجه دوم اهمیت قرار دادند. آن گاه برای نگهداری دین زردشتی ،به گردآوری اوستا مشغول شدند.

کشورهای فرمانبر حکومت سا سا نی ، بیش تر پیرو آیین زردشت بودند. اما برخی نیز از ادیان عیسوی ،یهودی ومانوی  پیروی می کردند.

عیسویان دردوره ساسانی :

تا زمانی که امپراتوری روم دین رسمی نداشت ،عیسویان ایران درآرامش می زیستند. اما چون قسطنطین یکم (337-228م) امپراتور روم شرقی یا بیزانس ،به دین مسیحی گروید،وضع دگرگون شد. عیسویان ایران شیفته وفریفته ی دولت بیزانس شدند.از آن پس ،دولت ایران به پیروان مذهب مسیح به دیده ی گروهی طرفدار بیگانه می نگریست وهمواره مراقب رفتار آنان بود.. از روزگار شاپور دوم ،کشتار وتبعید عیسویان به علل سیاسی آغاز شد . هر گاه نیز حکومت ساسانی با امپراتوری روم مناسبات خوبی داشت ،روش ملایمی را با عیسویان پی گرفت.

ارژنگ کتاب معروف مانی:

مانی نگارگر ماهری بود. او درمقام نگارگری زبردست ،آموزه های عرفانی را  برپرده های شگفت انگیز نقش می زد.از قلم موی سحر آمیز ش برای توصیف جهان روشنی وقلمرو تاریکی سود می برد. او کتابی به نام آردهنگ داشت که درفارسی ارتنگ  وارژنگ خوانده می شود. ارژنگ مانی ،شرح نگارین اسطوره نور وتاریکی است. مانی برای آفریدن ارژنگ،یک سال در غاری مسکن  گزید.سرانجام در پایان سال از شکاف کوه بیرون آمد . دردستش طومارهای تصویری بود که همه را شگفت زده کرد.

نگارگری مانی برای چه بود؟ نگارگری ابزاری بود که مانی با آن به توجیه وتشریح اسطوره افرینش می پرداخت . زیرا اسطوره آفرینش ، پیچیده ونمادین بود . هدف مانی از نگارگری کتابهایش این بود که درک پیامها را برای دیگران ساده تر کند .بدین سان مانی برای گسترش آموزه های خود ، راه قابل فهم وآسان کاربرد تصویر را برگزید تا نشانه برتری دینش بردیگر دین ها باشد . درکتابهای مانی ،پیوند بسیار نزدیکی بین نوشته وتصویر وجود دارد . کتابهای مانوی نه تنها با دقت نوشته وبه زیبایی مصور می شدند ،بلکه در دیگر موارد نیز به شکلی ممتاز فراهم می آمدند .

مکتب هنری ای که مانی وابسته به آن بود همان شیوه ی پارتی ، یعنی نقاشی دیواری دوره اشکانی است . آثار باقی مانده مانوی ،مربوط به دوران تبارنشین قبیله ترک اویغور است .

زیرا آیین مانی ،دین رسمی تبار اویغوری ها بود. بنابراین ،کتابهای مانوی و نقاشی های آن ،هنر ویژه دربار اویغوری ها بود که درآن دربار از اهمیت ویژه برخوردار بوده است .هوای خشک آسیای مرکزی سبب سالم ماندن این آثار شد. هیچ اثر دست نوشته ای از مانی باقی نمانده است . کتابهای باقی مانده ی مانوی را می توان از آن سده ی ششم یا هفتم میلادی یا پس از آن دانست.

دریکی از تصا ویر برجای مانده از هنرمندان مانوی ،تصویری از بر گزیدگان است که درغاری آن را یافته اند. دراین تصویر،گرداگرد سرکاهن بزرگ ،هاله ای از قرص خورشید ودور آن هلال ماه قرار دارد. بدون شک این تصویر مانی است . زیرا مانی درنزد ایغوری ها به عنوان خورشید- ماه خدا پرستش می شد. چهره ی مانی دراین تصویر ،شبیه مردمان آسیای خاوری نشان داده شده است . بقیه ی شکل های این نقاشی ، بسیار کوچک اند که نشان دهنده ی مقام پایین تر دیگران نسبت به تصویر مانی است . تصویر دیگری از برگزیدگان  درغاری دیگر بدست آمده که درآن چهره ی مانی شبیه مردمان آسیای باختری است . بدین سان ،درهر منطقه ی جغرافیا یی ،پیروان آیین مانوی ،مانی را به شکل خود تصویر می کردند .

زندیه

زندیه :

زند بخش کوچکی از ایل لک جزء طوایف لر بودند ، که درنواحی ملایر ساکن بودند . نادرشاه آنها را به دره گز خراسان درمقابل ترکمانان قرار داد.

ایل زند پیرو آیین تشیع بودند ؛ وکریم خان مردی متدین  ومقید به حفظ آداب وسنن مذهبی بود . کریم خان در زور بازو ، بهره گیری از ابزار وآلات جنگی و تیراندازی بی همتا بود . در راستای حفظ آرامش  وامنیت عمومی وجود سپاهی منظم را امری اجتناب ناپذیر می دانست . لشکر او در شیراز تعداد 455 هزار نفر بودند . علاوه برسپاه فوق 1400 تفنگچی دارای تفنگ های چخماقی وشمشیر های مرغوب بودند؛ وآنها را غلام چخماقی می گفتند . 1000 نفر از زبدگان سپاه به نام (فوج یساول ) و1000 نفر (نسقچی) و700 نفر (فراش) و300 نفر (شاطر) وروی هم رفته حدود شش هزار نفر از (ده باشی) تا سردار کل خدمت می کردند .

سپاه زند پس از کریم خان وبعد از فوت او فرو ریخت .

کریم خان خود را اسیر لذت های دنیوی نکرد . او هنگام مرگ فقط شش هزار تومان دارایی داشت . او بسیار قوی هیکل وتنومند بود وبین پیروان مذاهب گوناگون هیچ تفاوتی قائل نبود . هیچ گاه از زیورآلات وجواهر استفاده نمی کرد و هیچ گاه در لهو ولعب مستغرق نمی گردید.

کریم خان خواندن ونوشتن نیاموخته بود ولی به دانشمندان وعلما توجه خاصی نشان می داد .

تاریخ مذاهب

1)کاتولیک:

پاپ درراس کلیسای کاتولیک است. آنها عقیده دارندعیسی (ع)انجمن مرئی را که عبارت از همین کلیساست،تاسیس کرده است.وپاپ جانشین پطرس مقدس است. آنها خود را نماینده ی حقیقی کلیسای مسیح می دانند وبرای خود تقدس وولایت قائلند .به تظاهر ورعایت آداب مذهبی اهمیت می دهند.

مراسم مذهبی آنان: تعمید،قربانی،توبه،اعتراف ،تناول ،ازدواج و مسح بیماران درحال مرگ.

2)ارتدوکس:

براثر اختلافات عقیدتی روم غربی وشرقی جدا شدند. معتقد به بارداری مریم وخطا پذیری مقامات کلیسا می باشند. سنت گرا هستند و عقاید برزخ ،مفهوم بی آلایش ،برائت از گمراهی وعدم امکان اشتباه پاپ را قبول ندارند.

کشیشان این فرقه ازدواج می کنند ومراسم عبادی را به زبان منطقه ای انجام می دهند. آنها می کوشند عقاید سنتی وقدیمی خود را بدون هر گونه تغییری حفظ کنند.               

  مراسم مذهبی: تعمید،ادای شهادت ،مسح روغن مقدس،تناول ،توبه ،مسح بیماران وازدواج

3)پروتستان:

اعتراض لوتر- با قدرت الهی پاپ مخالفند .دارای تشکیلات دموکراسی هستند.برای ارتباط با خدا احتیاجی به روحانی ندارند.اعتراف به گناه اجباری نیست. به دوشیزه بودن حضرت مریم ومقدسین وبرزخ عقیده ندارند .

مراسم مذهبی: تعمید،اعتراف غیر اجباری ،تناول وافطار ،تلاوت کتاب مقدس،قرائت ادعیه لوتر وازدواج.

درزمان لوتر عقیده ی پاپ وکلیسا براین بود که انسان جانور معصیت کاری است که باید توبه کند و کفاره بدهد . کلیسا از همان آغاز نه فقط صداقت ظاهری گنهکاران اصلاح شده ، بلکه  همچنین دلایل عینی توبه آنان  از قبیل زیارت ، اهدای پول به جای زیارت  وسایر نذورات پولی را درنظر می گرفت .

در قرن پانزدهم نیاز رشد یابنده ی کلیسا به وجوهات ، به موضعی زننده درمورد فروش (عضو ) انجامید . فروش برعهده ی نمایندگان پاپ بود . علت حمایت شاهزاده ها  از لوتر هم به خاطر این بود که سازمانی را که طالب وفاداری بود و پول را به خارج می فرستاد ،منحل می کرد  وبه جای آن  سازمانی دیگر می نشاند  که کوچکتر و مطیع تر بود و وجوه اضافی را به خزانه ی شاهزاده  رد می کرد .

4)عقاید یهود:

ü     ازدواج با غیر یهودی را حرام می دانند.

ü     ختنه واجب است وهشت روز پس از تولد طفل انجام می گیرد.

ü     تکالیف از سیزده سالگی آغاز می شود.

ü     محل عبادت کنیسه گویند؛که به زبان یونانی سیناگوگ گویند.

ü     جمعه عصر برای عبادت می روند.

ü     خوردن گوشت خوک وذبیحه ی غیر یهودی را نمی خورند.

بر یهودی واجب است که سالی دوبار بیت المقدس را زیارت کند؛ویک هفته درآنجا بماند. یهودیان روحانی خود را (ربن)یا (ربی) گویند؛که به عنوان خاخام مشهورند. کارعمده ی ربن ها رسیدگی به امور حقوقی وقضایی یهود است؛واحکام تورات را با مقتضیات عصر خویش تطبیق می دهند. کلمه ی تورات در زبان عبری به معنی شریعت یا ناموس است . تورات اصلی درجریان جنگ های فلسطین ازبین رفت . البته بعدها توسط عزیر پیامبر وبه کمک ذکریا که از پیامبران بودند ،دوباره تدوین شد . ولی آن تورات نیز ازبین رفت .

مجموعه ای که اکنون دردست یهود است ، عبارتند از پنج سفر که به اسفار خمسه معروفند.

  اسفار خمسه ا- سفر پیدایش 2- سفر خروج 3- سفرلاویان 4- سفراعداد 5- سفر تثنیه

دراین سفرها درباره ی آفرینش جهان وآدم وحوا درشش روز بحث می کند.سپس درباره ی بیرون آمدن عبرانیان به قیادت موسی از مصر است . ودر سفر لاویان در باره ی اعقاب لاوی از اسباط بنی اسرائیل است ؛ و از احکام و شرایع یهود و وظایف لاویان و قضات سخن رفته است . و سفر اعداد که از سفر های بنی اسرائیل دربیابان تیه وفتح سرزمین کنعان گفتگو می کند .در سفر تثنیه که به معنای دوباره شدن چیزی است که همه ی مقررات و شرایع از نوتکرار می شود و به مرگ موسی (ع) و دفن او در کوهای موآب پایان می پذیرد.

5)مذهب حنفی:

ابو حنیفه 150ﻫ-80 ﻫ از اهل حدیث دوری می کرد و اصل قیاس و استحسان را در آراء خود پذیرفت و لذا پس از قران ، سنت و اجماع اصل چهارم گردید.

پایه و اساس فقه ابو حنیفه بر هفت اصل است . 1- قران 2-سنت 3-اقوال صحابه 4- قیاس      5- استحسان 6- اجماع  7- عرف

6)مالکیه: 

مالک بن انس احکام و عبادات را بر پایه ی موازین قران و حدیث تواما قرار داد و در مواردی که این دو منبع ساکت بودند ، (قاعده ی اجماع )را پیروی کرد.

7)شافعی: عبداله بن ادریس شافعی

ایمان درعقیده ی شافعی سه شرط دارد .1- اقرار به لسان 2- تصدیق جنان 3- عمل به ارکان

برای حدیث اهمیت زیاد قائل بود ؛واگر تعارض بین حدیث وقرآن بود ،اصل حدیث را ارجح می دانست. شافعی ها می گویند :مامومن هستیم ،اگر خدا خواهد. ولی حنفی ها گویند ما حقیقتا مومن هستیم .

بسیاری از مسلمانان فلسطین ،اردن ،سوریه ،لبنان ،عراق ،حجاز ،پاکستان،مصر ،هند،چین،اندونزی ،کردهای ایران وسنیان فارس ویمن شافعی هستند. شافعی از نظر فقهی به شیعه نزدیک تر است .

8)حنبلی:

از مکاتب دیگر ظاهری تر وخشک تر است ؛وبه نص ظاهر الفاظ وآیات قرآن واحادیث معتقدند وهیچ گونه تفسیری را جایز نمی دانند.

احمدبن حنبل با اینکه کلام خدا را مرکب از اصوات وحروف می دانست باز هم براین باور بود که ترکیب حروف واصوات به همین شکل درعالم ازل ثابت وبه ذات پروردگار قائم بوده وصوتی که از قاریان شنیده می شود ومشاهده ای که از خطوط قرآن به چشم می آید،همان کلام ازلی وقدیمی یزدانی است. احمد بن حنبل درمقابل معتزله که قائل به مخلوق بودن وحادث بودن قرآن بودند ،به شدت اصرار می ورزید که قرآن قدیم وازلی است . حنبلی ها به معاویه احترام می کردند.

9)صوفی:

صوف(پشم)جامه ای که برتن می کردند.

تصوف : نام مکتبی است یا روشی خاص درتربیت روحانی نفس که بوسیله ی آن می توان به مطلوب اصلی که آن حقیقت باشد رسید .به پیروان این مکتب صوفی گویند . به هر حال مبادی توحید محض وایمان به الوهیت مطلقه هستی رکن اساسی تعلیم صوفیه است . تمام فرق متصوفه درهر کسوت که باشند ،علی (ع) را مولای خود می دانند.

آغاز تصوف را باید قرن اول ودوم هجری دانست . از صوفیان بنام ایران حسین بن منصور حلاج که از بیضاء فارس بود می توان نام برد .

10) مزدک:

برعکس مانی می خواست عقاید دینی را برای اصلاح جامعه به کار برد . از نظر او توده مردم درمقابل طبقات حاکمه تنها با داشتن عقیده دینی نمی توانستند از فقر وبردگی وبیچارگی نجات پیدا کنند ؛مگر اینکه براساس برنامه ی اقتصادی صحیحی با مشکلات زندگی وکشمکش های طبقاتی مبارزه کنند وجامعه ای بی طبقه ایجاد کنند .

جوهر انقلاب مزدک دراشتراک مالکیت بوده است . مزدک می گفت : نابرابری درزن ومال ،تعصب ومالکیت احتیاج را به وجود می آورد ودر نتیجه خشم وانتقام بین مردم پدید می آید . او می گفت کسی حق ندارد که برپایه ی ثروت ونیرو ، زنان را مثل حیوان درقفس حرمسرا بیفکند و دیگران را از داشتن یک زن محروم سازد .بلکه زن وتمتع او حق همه ی مردان است .

وجه اشتراک بین مزدک وافلاطون : افلاطون معتقد بود سبب نابرابری دراجتماع حرص وآز مردم  وتجمل پرستی ایشان است . مردم به زندگی ساده قناعت نمی کنند وسود پرست وجاه طلب وحسود هستند . ازآنچه خود دارند زود سیر می شوند  ودرآتش حسرت آنچه ندارند،   می سوزند . آنان به ندرت چیزی را طلب می کنند که متعلق به دیگران نباشد ؛ درنتیجه     طایفه ای به زمین ومال دیگران حمله می کنند وجنگ در می گیرد.

بودا:

در دین بودا خدایان هم مثل بشر دارای زوال اند . خدایان جاویدان نیستند . پس چون دراین دین خدایی وجود ندارد ، مراسمی هم برای آن نیست وآداب دینی چیزی جز یادبود        نمی باشد.

بودا شخصیتی است که به نیروانا رسیده است؛ ودرقلب نجات یافتگان حاضر است. بیشتر بودائیان به جای عبادت درمقابل مجسمه ی استاد گل پرتاب می کنند.

بودا معتقد است همه چیز دراین جهان دو مرز افراطی وتفریطی دارد .مرد سالک یا (تاتاگاتا)باید از دو طرف بپرهیزد وراه میانه را برگزیند.  قاعده ی اساسی این است که برای تربیت نفس شخص باید درحال توجه قلبی چهار زانو ومربع بنشیند وچشم ها را بسته ودر اعماق قلب خود پرتو محبت عام دوستی مطلق جهان را که شامل سراسر موجودات باشد بطلبد وبکوشد که دل او از محبت شدیدی نسبت به عالم وجود آکنده گردد.

ادامه مطلب ...

آشنایی با قرارداد 1907 میلادی

آشنایی با قرارداد 1907م 

قرارداد 1907 (در تاریخ ۳۱ اوت ۱۹۰۷م/ ۲۱رجب ۱۳۲۵ قمری/ ۹ شهریور ۱۲۸۶)، در   سن‌پطرزبورگ پایتخت روسیه بین دولت‌های
روس و انگلیس در مورد تقسیم ایران به امضا رسید

به موجب این قرارداد ایران به سه منطقه تقسیم شد. قسمت شمال تحت نفوذ روسیه، قسمت جنوب تحت نفوذ بریتانیا و یک منطقه هم بی‎طرف.

حوزۀ نفوذ روسیه در ایران از قصر شیرین و اصفهان و یزد و خواف می‎گذشت و به برخوردگاه مرز ایران و روسیه و افغانستان می‌رسید.

حوزۀ نفوذ انگلستان شامل جنوب شرقی ایران در شرق خطی که از بندر عباس به کرمان و بیرجند می‎رسید، قرار داشت. منطقه بی‎طرفی نیز تحت نفوذ حکومت مرکزی ایران بود.

دولت‌های انگلستان و روسیه قرار گذاشتند که هیچ‌کدام در حوزۀ نفوذ دیگری امتیازی نگیرند ولی شهروندان‌شان می‎توانستند در منطقه بی‎طرف هم امتیاز بگیرند.

پس از آغاز جنگ جهانی اول به سبب نفوذ آلمان در ایران کشورهای انگلستان و روسیه منطقه بی‎طرف را هم با بستن قرارداد 1915 بین خود تقسیم کردند. ولی بعد از انقلاب اکتبر 1917 روسیه و سقوط حکومت تزاری رژیم جدید در سال 1918 قرارداد 1915 را رسماً لغو کرد.

این قرارداد در زمان نخست‌وزیری امین‌السلطان اتابک در سن‌پطرزبورگ، پایتخت روسیه، به امضای ایزولسکی وزیر خارجه روسیه و نیکلسون سفیر کبیر انگلستان در روسیه رسید.

انعقاد قرارداد 1907 خدشه‏‌ای جبران‏‌ناپذیر بر استقلال ایران وارد آورد و زمینه‏‌ساز توافقاتی شد که در سال‌های بعد میان انگلستان و روسیه صورت گرفت.

این قرارداد مربوط به اساسی‌ترین موارد اختلاف دو قدرت روسیه و انگلیس در آسیا، یعنی تبت، افغانستان و ایران می‌شد. بر اساس این قرارداد، استعمارگران برای جلوگیری از اصطکاک منافع و درگیری، مناطقی از آسیا را همچون ملک شخصی خویش تقسیم کردند. در این جهت، تبت زیر نفوذ انگلستان و افغانستان زیر نفوذ روسیه قرار گرفت و ایران به دو منطقه نفوذ و یک منطقه بی‌طرف تقسیم شد.

یکی از موارد بهت‌آور در مورد این معاهده این است که دو کشور در مورد کشور سومی تصمیم می‌گیرند و تمام آب و خاک و منابع آن را همچون ملک شخصی بین خویش تقسیم می‌کنند، بدون آنکه حتی به این کشور اطلاع دهند.

این قرارداد یکی از وقیحانه‌ترین سیاست‌های استعماری روس و انگلیس را به نمایش می‌گذارد که چگونه حاکمیّت سیاسی، استقلال و تمامیّت ارضی یک کشور را نادیده گرفته و بر آن چنگ می‌اندازند.

متن این قرارداد شامل یک مقدمه و 5 ماده است. 2 ماده مهم و اساسی قرارداد 1907 به شرح زیر است:

ماده اول

دولت بریتانیا متعهد می‌شود در ماورای خطی که از قصر شیرین، اصفهان، یزد و کاخک گذشته و به نقطه‌ای از مرز ایران در محل تقاطع مرز روسیه و افغانستان منتهی می‌شود، برای خود امتیازی، خواه سیاسی باشد و خواه تجاری از قبیل امتیاز راه آهن، بانک، تلگراف، راه‌های شوسه، حمل‌و‌نقل، بیمه و غیره تحصیل ننماید و از اتباع انگلیس یا دولت ثالث در تحصیل این امتیازات پشتیبانی نکند و در صورتی که دولت روسیه در صدد تحصیل این قبیل امتیازات در این ناحیه باشد، دولت انگلیس خواه مستقیم و خواه غیرمستقیم مخالفتی ابراز نکند. بدیهی است محل‌های تعیین شده فوق قطعه‌ای است که دولت بریتانیا متعهد می‌شود در صدد تحصیل امتیازات فوق‌الذکر در آنجا نباشد.

ماده دوم

دولت روسیه از جانب خود متعهد می‌شود در ماورای خطی که از مرز افغانستان از گزیک شروع شده و از بیرجند و کرمان گذشته و به بندر عباس منتهی می‌شود، برای خود و اتباع خود و همچنین به نفع اتباع دولت دیگری، امتیازی خواه سیاسی باشد و خواه تجاری از قبیل امتیاز راه آهن، بانک، تلگراف، راه شوسه، حمل و نقل، بیمه و غیره تحصیل نکند و در صورتی که دولت انگلیس در صدد کسب این امتیازات برآید، دولت روسیه مستقیماً یا به طور غیرمستقیم مخالفتی با آن ننماید. بدیهی است محل تعیین شده فوق قطعه‌ای است که دولت روسیه متعهد می‌شود در آنجا در صدد تحصیل امتیازات فوق‌الذکر بر نیاید.

  •  

زردشت

زردشت از پیامبران الهی است. کتاب وی اوستا در زمان حمله اسکندر سوزانده شد .وقرنها بعد درزمان ساسانیان موبدان زردشتی اوستای کنونی را از قطعات پراکنده وروایات کهن پدید آوردند .اوستای کنونی حدود هشتصد سال پس از زردشت نوشته شد .وطبیعتا درآن تغییراتی پدید آمد .


بخش های اوستا 1- یسنا حاوی گاتها وسروده های پاک است.2- ویسپرد دعا ها وستایش 3- وندیداد مجموعه قوانین شرعی وعرفی 4- خرده اوستا درمدح خداوند

دانستنی های تاریخی

دانستنیهای معلم (تاریخ سوم راهنمایی)

شاه اسماعیل اول صفوی: (نخستین اقدام ها )

نخستین اقدام مهم شاه اسماعیل اول ، اعلام مذهب شیعه دوازده امامی ، به عنوان دین رسمی ایران بود . این اقدام ، درحالی صورت گرفت که بیشتر جمعیت ایران سنی بودند  ودو حکومت قدرتمند سنی مذهب  ،هم درشرق وهم در غرب کشور حضور داشتند . ابتدا ،شاه اسماعیل به کمک قزلباش های جانسپار ،مدعیان حکومت را برکنار کرد وتمام ایران را زیر حکومت خود برد . آن گاه درگیر جدال سخت با ازبکان  وعثمانیان شد . علت اصلی این رویارویی ،رسمی شدن تشیع در ایران وحمایت صفویه  از شیعیان بود . وی توانست بر ازبکان پیروز شود ، ولی درنبرد معروف چالدران (در920 ه ق ) از عثمانی ها شکست خورد . بعد از شاه اسماعیل ، سلطنت به شاه طهماسب اول رسید . درزمان وی جنگ با ازبکان وعثمانیان ادامه یافت . بعد از مدتی (962 ه ق ) میان صفویان وعثمانیان قرار داد صلح بسته شد . پس از این طهماسب فرصت یافت که به تثبیت حکومت صفویان بپردازد .

اوج اقتدار صفویان درزمان شاه عباس اول صورت گرفت .وی با تدبیر وبکار گیری افراد کار آمد توانست حکومت مقتدر ومتمرکز ،تشکیلات اداری منسجم  وسپاه منظم ومجهز به سلاح های آتشین ایجاد کند. شاه عباس پایتخت را از قزوین به اصفهان منتقل کرد. او شهر جدید را با بناهای متعددی مانند مسجد شاه ،کاخ چهلستون ،سی وسه پل ومدرسه چهار باغ ، به شکوه شایانی رساند . دیگر نکته های  برجسته دوران 24 ساله حکومت شاه عباس اول عبارتند از : درپیش گرفتن سیاست تساهل ومدارا نسبت به مسیحیان وخارجیان (به منظور گسترش بازرگانی وافزایش روابط بین المللی ) جایگزین کردن نیروهای گرجی به جای قزلباشان خودسر ؛واگذاری امور کشوری ولشکری بر مبنای شایستگی ؛و برقراری امنیت درجاده ها  وتمام مناطق کشور . اما یک نکته منفی وبارز در دوران وی ، بدبینی وقساوت درحق شاهزادگان وفرزندان خود بود .درنتیجه این امر  اداره کشور بدست افراد بی کفایت افتاد .

رسمیت تشیع :

زمانی که صفویان به قدرت رسیدند ، مذهب بیشتر مردم ایران تسنن بود . شیعیان بیشتر در شهرهای مشهد ،سبزوار ، قم ،کاشان و مناطق شمالی ایران ساکن بودند . با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل و   اعلام رسمیت تشیع ، بیشتر مردم ایران به این مذهب پیوستند وتسنن بیشتر به مناطق مرزی محدود شد . از دلایل رسمی کردن مذهب تشیع بوسیله صفویان ، ایجاد وحدت ویگانگی بین مردم ، مشخص کردن ایران از دیگر کشورهای اسلامی وتامین استقلال کشور بود . یکی از پیامدهای این اقدام ، دشمنی حکومت های سنی مذهب عثمانی (درغرب) وازبکان (درشرق) با صفویان وبروز جنگهای طولانی وسخت میان طرفین بود . از دیگر نتایج این کار افزایش قدرت علمای مذهبی بود . از نظر شاهان صفوی "مجتهد"   نایب امام زمان عج بود وبر جان ومال مردم تسلط داشت . دراین دوره ، افراد زیادی به تحصیل علوم دینی پرداختند . فقط درزمان شاه عباس اول تا حدی از قدرت ونفوذ آنان کاسته شد .

هنر در دوره صفوی :

موسیقی : به خاطر حرام بودن موسیقی  دراین دوره ، این هنر پیشرفت زیادی نکرد . سازندگان ساز  ونوازندگان ، افرادی تهیدست بودند  .به خاطر عدم استقبال از موسیقی ،عده ای از موسیقی دانان ونوازندگان به دربار شاه هند رفتند . دراین دوره ،مقام ومنزلت موسیقیدانان بسیار کاهش یافت . با وجود این موسیقی از ایران رخت برنبست ، دلیکن در مراسم رسمی و نقاره خانه ها پابرجا ماند . گذشته از این موسیقی بخشی از زندگی اجتماعی قبایل ومردم به حساب می آمد . درمراسم عروسی واعیاد ، سازها به صدا درمی آمدند ومردم با کف زدن ورقص وآواز در آن مراسم شرکت می کردند . درمهمانی های دربار ودر حضور سفیران نیز موسیقی ورقص مورد توجه بود . ساز ها وابزار های موسیقی این دوره عبارت بودند از : نی،عود ،کرنا ،چنگ ،طبل ،قاشقک ، دایره زنگی وسنتور.

نقاشی : صفویان دربسیاری از موارد  به ویژه هنر نقاشی وارث هنر تیموریان هستند . دردوران سلطنت شاه طهماسب  یکی از جنبه های هنر نقاشی یعنی کتاب سازی به حد کمال رسید . خود شاه اوقات زیادی را برای آموختن نقاشی صرف می کرد .بیش تر هنرمندان برجسته آن عصر ،از دوستان وندیمان شاه محسوب می شدند . شاه طهماسب درتذهیب سرلوحه مهارت زیادی داشت . شاه عباس اول ،چنین دلبستگی به نقاشی نداشت درعوض توجه زیادی به معماری وشهرسازی داشت . از نظر ویژگیهای فنی ،هنر نقاشی درطول حکومت صفویان تغییراتی کرد . به عنوان مثال ، به جای تصویر قهرمانان واسطوره ها ،به واقعیتها وشرح زندگی مردان وزنان عادی توجه زیادی شد . دراین دوره دو مکتب نقاشی ظهور کردند : مکتب اول به مکتب بهزاد نقاش معروف است ودر تبریز شکل گرفت . این نقاش بزرگ مدیریت کتابخانه سلطنتی (انجمن کتاب نویسی ) را به عهده داشت که درآن هنرمندان به تهیه نسخه های  بسیار زیبا مشغول بودتد . دراین کارگاه مهمترین فنون هنرهای کتاب سازی ،خوشنویسی ،تذهیب ،صحافی وتصویر نگاری  مورد توجه بود . تعداد قابل توجهی نقاش ،خطاط وتذهیب کار زیر نظر بهزاد بکار اشتغال داشتند .

نقاشی درکتابها ونسخه های خطی درزمان شاه عباس اول از رونق افتاد ونقاشان به کشیدن تصویر ثروتمندان وشاهزادگان روی آوردند . به این ترتیب مکتب دوم نقاشی دوره صفویه معروف به مکتب رضا عباسی بوجود آمد . درزمان این شاه روابط ایران با دیگر کشورهای اروپایی افزایش یافت وسفیران ،سیاحان وهنرمندان این کشورها به اصفهان رفت وآمد می کردند . این امر درهنر نقاشی ایران تاثیر بسزایی داشت . درزمان شاه عباس یک مدرسه نقاشی تاسیس شد که استادان ایرانی وخارجی درآن به آموزش نقاشی پرداختند . دراین دوره کشیدن تصویر با رنگهای ساده بر دیوارها وبناها  واستفاده از نقاشی برای تزیین بناها متداول شد . شاه عباس دوم به خاطر علاقه زیادی که به نقاشی غربی داشت یکی از نقاشان را برای تکمیل هنر نقاشی به رم فرستاد . بعدازاین برخی نقاشا ن ایرانی از روش غربی تقلید کردند .

تذهیب :

تذهیب درایران رواج زیادی داشت . تذهیب کاران پس از خوشنویسان ، از اعتبار بالایی برخوردار بودند . ابتدا خطاطان کتابهای مورد نظر را می نوشتند . سپس تذهیب کاران به تذهیب صفحات آن ها می پرداختند . این کار بیش تر درنسخه های قرآن  ودیوان اشعار انجام می شد .این هنر پر هزینه بود ،زیرا درتذهیب از طلا وسنگ لاجورد استفاده می شد .( تذهیب  آراستن وزیبا ساختن صفحه های کتاب های خطی وپبا نقاشی ورنگ "آب طلا" راگویند.)

خوشنویسی : 

دردوره صفویه هنر خطاطی به کمال رسید ، به خصوص خط نسخ ،به خاطر توسعه علوم دینی بسیار رایج شد. دردوره شاه عباس خوشنویسی پیشرفت زیادی کرد.علی رضا عباسی (تبریزی) ومیر عماد ،از خوشنویسان بزرگ آن زمان بودند .

باغ ها وکاخ ها :

به دستور شاه عباس اول درپایتخت خیابان پر درخت  وعریض وطویلی احداث شد. این خیابان گردشگاه خاندان سلطنت ،درباریان  ودیگر اهالی بود. چون چهارباغ بزرگ درمجاورت این خیابان قرار داشت، این خیابان به چهارباغ معروف شد . شاهان صفوی دراطراف این خیابان وکنارزاینده رود  30 باغ زیبا ووسیع داشتند.

از دیگر آثار مهم اصفهان ،عمارت چهلستون است که برای پذیرایی های رسمی استفاده می شد . معماری وتزیینات این کاخ ،تلفیقی از معماری ایران ،اروپا وچین است . این کاخ دارای 20 ستون است. ولی به دلیل بازتاب تصویر این ستون ها دراستخر مقابل آن ، ساختمان را چهلستون می خوانند. برخی دیگر از آثار اصفهان  دردوره صفویه ، عبارتند از :عمارت آینه خانه ، عمارت نمکدان ، کاخ هشت بهشت ،مدرسه چهارباغ ، مسجد حکیم ،مدرسه جلالیه و مدرسه مریم بیگم.

جشن ها :

جشن های مذهبی وملی هم درآن زمان برگزار می شد. به خصوص ، مراسم جشن ولادت امام دوازدهم (عج) وعید نوروز مفصل بود .  هنگام جشن بزرگان به دیدن شاه می رفتند وهدایای گرانبها تقدیم شاه می کردند. جشن چهارشنبه سوری وجشن سده نیز متداول بود .

دوره صفویه دوره عقب افتادن از اروپا:

دوره صفویه  با وجود اقدامات صورت گرفته مقطع عقب ماندن ایران وپیشی گرفتن اروپاییان محسوب می شود، زیرا شاهان صفوی به اندازه کافی زمینه را برای استفاده از تجربه کشورهای دیگر وبه روز کردن پیشرفت های علمی وصنعتی هموار نکردند . دراین دوره فقط دربرخی از صنایع غیر نظامی اروپا مانند ساعت سازی ، گام های کوچکی برداشته شد. از میان صنایع نظامی غرب هم به ساخت توپ وتفنگ توجه شد. دلیل روی آوردن به این ها هم ،ضرورت مقابله با امپراتوری عثمانی بود . از نظر مقایسه تطبیقی ، دوره صفویه را باید زمان عقب افتادن ایران وپیش افتادن اروپا دانست .

تصوف:

از کلمه صوفی به معنی پشمینه پوش است .منشا این نامگذاری آن بود که عده ای از مسلمانان برای ارتباط نزدیک تر با خدا از مردم دوری می گزیدند  وبیش تر ایام را به عبادت وذکر خدا  می گذرانیدند  این افراد برای نزدیک ساختن خود به مقصود ،دوری جستن از دنیا ووابستگی های آن سختی ورنج بسیاری متحمل می شدند . پوشیدن لباس ضخیم وخشن وپشمی هم به این منظور بود. به مرور سالکان ورهروان این شیوه ،از تقوا ،اندیشه وتفکر نقطه نظرات خاصی ارایه دادند وپس از مدتی صاحب مکتب خاص فکری واعتقادی شدند . از نظر تاریخی منشا پیدایش صوفیان را به اوایل ظهور اسلام می رسانند. درایران صوفیان با روی کار آمدن خاندان صفوی ،نه تنها ارتقا نیافتند، بلکه موقعیتشان متزلزل هم شد .

مکتب :

مکتب سبک هنری خاصی که یک هنرمند دریک شهر ودرموضوعی مانند نقاشی یا معماری متداول می کند همچنین به رویه های فکری ایجاد شده درعلوم گوناگون مکتب می گویند .

تهیه کننده موسی اسدی شهید چمران بیروت

نصایح لقمان حکیم


نصایح لقمان حکیم به فرزندش


لقمان حکیم، غلام سیاهی بود که در سرزمین سودان چشم به جهان گشود. گرچه او چهره ای سیاه و نازیبا داشت، ولی از دلی روشن، فکری باز و ایمانی استوار برخوردار بود. او که در آغاز جوانی برده ای مملوک بود، به دلیل نبوغ عجیب و حکمت وسیعش آزاد شد و هر روز مقامش اوج گرفت تا شهره ی آفاق شد. او مردی امین بود، چشم از حرام فرو می بست، از ادای حرف ناسزا و بی مورد پرهیز می کرد و هیچگاه دامن خود را به گناه نیالود و همواره در امور زندگی شرط عفت و اخلاص را رعایت می کرد. بیشتر وقت خود را در همنشینی با فقها و دانشمندان و پادشاهان می گذراند و مسئولیت خطیر آنها را گوشزد می کرد و آنها را از کبر و غرور برحذر می داشت و خود نیز از احوال ایشان عبرت می گرفت و در این میان فرزند برومند لقمان که نظر پدر را به خود معطوف داشته بود، بیشتر مورد خطاب او قرار می گرفت. هرچند نصایح لقمان بیشتر جنبه عمومی داشت و سعی لقمان بر این بود که در مناسبت های مختلف فرزندش و همچنین سایر مردم را پند و اندرز دهد که در این رابطه گوشه ای از این پندها را در این ایمیل مرور می کنیم :

۱. فرزندم هیچ کس و هیچ چیز را با خداوند شریک مکن.

۲. با پدر و مادرت بهترین رفتار را داشته باش.

۳. بدان که هیچ چیز از خداوند پنهان نمی ماند.

۴. نماز را آنگونه که شایسته است بپادار.

۵. اندرز و نصیحت دیگران را فراموش مکن.

۶. از بدان انتظار مردانگی و نیکی نداشته باش.

۷. از مردم روی مگردان و با آنها بی اعتنا مباش.

۸. با غرور و تکبر با دیگران رفتار مکن.

۹. در مقابل پیش آمدها شکیبا باش.

۱۰. بر سر دیگران فریاد مکش و آرام سخن بگو.

۱۱. از طریق اسماء و صفات خداوند او را بخوبی بشناس.

۱۲. به آنچه دیگران را اندرز می دهی خود پیشتر عمل کن.

۱۳. سخن به اندازه بگو.

۱۴. حق دیگران را به خوبی ادا کن.

۱۵. راز و اسرارت را نزد خود نگاه دار.

۱۶. به هنگام سختی دوست را آزمایش کن.

۱۷. با سود و زیان دوست را امتحان کن.

۱۸. با بدان و جاهلان همنشینی مکن.

۱۹. با اندیشمندان و عالمان همراه باش.

۲۰. در کسب و کار نیک جدّی باش.
۲۱. بر کوته فکران و ضعیف عنصران اعتماد مکن.

۲۲. با عاقلان ایماندار مدام مشورت کن.

۲۳. سخن سنجیدۀ همراه با دلیل را بیان کن.

۲۴. روزهای جوانی را غنیمت بدان.

۲۵. هم مرد دنیا و هم مرد آخرت باش.

۲۶. یاران و آشنایان را احترام کن.

۲۷. با دوست و دشمن، خوش اخلاق باش.

۲۸. وجود پدر و مادر را غنیمت بشمار.

۲۹. معلم و استاد را همچون پدر و مادر دوست بدار.

۳۰. کمتر از درآمدی که داری خرج کن.

۳۱. در همۀ امور میانه رو باش.

۳۲. گذشت و جوانمردی را پیشه کن.

۳۳. هر چه که می توانی با مهمان مهربان باش.

۳۴. در مجالس و معابر چشم و زبان را از گناه باز دار.

۳۵. بهداشت و نظافت را هیچگاه فراموش مکن.

۳۶. هیچگاه دوستان و هم کیشان خود را ترک مکن.

۳۷. فرزندانت را دانش و دینداری بیاموز.

۳۸. سوارکاری و تیراندازی و ... را فراگیر.

۳۹. در هر کاری از دست و پای راست آغاز کن.

۴۰. با هر کس به اندازۀ درک او سخن بگو.

۴۱. به هنگام سخن متین و آرام باش.

۴۲. به کم گفتن و کم خوردن و کم خوابیدن خود را عادت بده.

۴۳. آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند.

۴۴. هر کاری را با آگاهی و استادی انجام بده.

۴۵. نا آموخته استادی مکن.

۴۶. با ضعیفان و کودکان سرّ خود را در میان نگذار.

۴۷. چشم به راه کمک و یاری دیگران مباش.

۴۸. از بدان انتظار مردانگی و نیکی نداشته باش.

۴۹. هیچ کاری را پیش از اندیشه و تدبر انجام مده.

۵۰. کار ناکره را کرده خود مدان.

۵۱. کار امروز را به فردا مینداز.

۵۲. با بزرگتر از خود مزاح مکن.

۵۳. با بزرگان سخن طولانی مگو.

۵۴. کاری مکن که جاهلان با تو جرأت گستاخی پیدا کنند.

۵۵. محتاجان را از مال خود محروم مگردان.

۵۶. دعوا و دشمنی گذشته را دوباره زنده مکن.

۵۷. کار خوب دیگران را کار خود نشان مده.

۵۸. مال و ثروت خود را به دوست و دشمن نشان مده.

۵۹. با خویشاوندان قطع خویشاوندی مکن.

۶۰. هیچگاه پاکان و پرهیزکاران را غیبت مکن.

۶۱. خودخواه و متکبر مباش.

۶۲. در حضور ایستادگان منشین.

۶۳. در حضور دیگران دندان پاک مکن.

۶۴. با صدای بلند آب دهان و بینی را پاک مکن.

۶۵. به هنگام خمیازه دست بر دهان خویش بگذار.

۶۶. حالت خستگی را در حضور دیگران ظاهر مکن.

۶۷. در مجالس انگشت در بینی مینداز.

۶۸. کلام جدی را با مزاح آمیخته مکن.

۶۹. هیچکس را پیش دیگران خجل و رسوا مکن.

۷۰. با چشم و ابرو با دیگران سخن مگو.

۷۱. سخن گفته شده را تکرار مکن.

۷۲. از شوخی و مزاح خود کمتر کن.

۷۳. از خود و خویشاوندان نزد دیگران تعریف مکن.

۷۴. از پوشیدن لباس و آرایش زنان پرهیز کن.

۷۵. از خواسته های نابجای زن و فرزندان پیروی مکن.

۷۶. حرمت هر کس را در حد خود نگاه دار.

۷۷. در بد کاری با اقوام و دوستان همکاری مکن.

۷۸. از مردگان به نیکی یاد کن.

۷۹. از خصومت و جنگ افروزی جدّا پرهیز کن.

۸۰. با چشم احترام به کار دیگران نگاه کن.

۸۱. نان خود را بر سفره ی دیگران مخور.

۸۲. در هیچ کاری شتاب مکن.

۸۳. برای جمع آوری بیش از حد مال و ثروت حرص مخور.

۸۴. به هنگاه خشم شکیبا باش و سخن سنجیده بگو.

۸۵. از پیش دیگران غذا و میوه بر مدار.

۸۶. در راه رفتن از بزرگان پیشی مگیر.

۸۷. سخن و کلام دیگران را قطع مکن.

۸۸. به هنگام راه رفتن جز به ضرورت چپ و راست خود را نگاه مکن.

۸۹. در حضور مهمان بر کسی خشم مگیر.

۹۰. مهمان را به هیچ کاری دستور مده.

۹۱. با دیوانه و مست سخن مگو.

۹۲. برای کسب سود و دوری از زیان آبروی خود را مریز.

۹۳. در کار دیگران کنجکاوی و جاسوسی مکن.

۹۴. در اصلاح میان مردم هیچ گاه کوتاهی مکن.

۹۵. ادب و تواضع را هیچگاه فراموش مکن.

۹۶. با خداوند صادق و با مردم با انصاف باش.

۹۷. بر آرزو ها و خواسته های خود غالب باش.

۹۸. خدمتکاری بزرگان و همکاری با مستمندان را فراموش مکن.

۹۹. با بزرگان با ادب و با کودکان مهربان باش.

۱۰۰. با دشمنان مدارا کن و در مقابل جاهلان خاموش باش.

۱۰۱. در مال و مقام دیگران طمع مکن.

۱۰۲. از رفت و آمد و مال و مرام و مسلک خویش کمتر بگو.

۱۰۳. بجز خداوند هیچ کس و هیچ چیز را فرمانروا و فریادرس خویش مشمار.

۱۰۴. عمر و روزی با حساب و کتاب است، پس مترس و طمع مکن.

۱۰۵. عمر را برای عمل و عبادت و پاکی و پرهیزکاری غنیمت بدان.

۱۰۶. اگر بهشت را می طلبی از فساد و ستم و گردن کشی پرهیز کن.

۱۰۷. سرچشمه ی زشتی ها را دنیا پرستی و مستی و نادانی بدان.

۱۰۸. بجز در حق و راستی بندگان خدا را بندگی و فرمانبری مکن.

۱۰۹. خود را با ستم سلاطین شریک مگردان.

۱۱۰. دنیای دیگر را به دست فراموشی مسپار.







کورش کبیر

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دشوارترین قدم، همان قدم اول است .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید .

****************************************************

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

*********************************************

شهریاری که نداند شب مردمانش چگونه به
صبح میرسد
گورکن گمنامی است که دل به دفن دانایی
بسته است
مردمان من امانت آسمانند بر این خاک تلخ
مردمان من خان و مان من اند

(کوروش بزرگ)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

باورها و هر آنچه از دیدگان اندیشه هایمان می گذرد را به زنجیر می کشند..

روز جهانی کوروش بزرگ، مردی که زنجیرها را پاره کرد، شاد و خجسته باد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است
(کوروش بزرگ)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیادتان مى آورم تا همیشه بدانید که زیباترین منش آدمى ، محبت اوست پس ؛محبت کنید چه به دوست ، چه به دشمن! که دوست را بزرگ کند و دشمن را دوست

عتبات عالیات

اماکن مقدس عراق به ترتیب شهرها چنین است:الف) کربلا
1-
مرقد مطهر حضرت امام حسین و حضرت علی اکبر علیه السلام.
2-
مرقد 72 تن شهدا کربلا.
3-
مرقد حبیب ابن مظاهر رحمه الله علیه.
4-
گودال قتلگاه ، محل شهادت حضرت امام حسین علیه السلام.
5-
مرقد مطهر ابراهیم مجاب ابن محمد عابد ابن امام کاظم علیه السلام.
6-
مرقد مطهر حضرت ابا الفضل العباس علیه السلام.
7-
نهر علقمه.
8-
محل قطع دست راست حضرت ابا الفضل علیه السلام.
9-
محل قطع دست چپ آن حضرت.
10-
تل زینیبه.
11-
خیمه گاه.
12-
مقام علی اکبر علیه السلام.
13-
مقام علی اصغر علیه السلام.
14-
محل ملاقات امام حسین (ع) با عمر سعد در روز عاشورا.
15-
مقام امام زمان(عج).
16-
باغ امام صادق علیه السلام.
17-
مرقد حضرت حر بن یزید ریاحی.
18-
مرقد حضرت عون ابن عبدالله ابن جعفر.
19-
شط فرات.ب) اطراف کربلا.
20-
مرقد طفلان مسلم بن عقیل(محمد و ابراهیم).
21-
مرقد قاسم بن حسن ابوالجاسم.ج) نجف و اطراف آن.
22-
مرقد مطهر حضرت امام علی علیه السلام.
23-
مرقد مطهر حضرت آدم علیه السلام.
24-
مرقد مطهر حضرت نوح علیه السلام.
25-
مرقد صافی صفا یمانی.
26-
مقام حضرت علی علیه السلام.
27-
مقام امام زین العابدین علیه السلام.د) وادی السلام.
28-
مرقد مطهر حضرت هود علیه السلام.
29-
مرقد مطهر حضرت صالح علیه السلام.
30-
مقام امام زمان علیه السلام.
31-
مقام امام صادق علیه السلام.هـ) اطراف نجف.
32-
مسجد حنانه، موضع راس الحسین علیه السلام.
33-
مرقد حضرت کمیل بن زیاد نخعی.و) کوفه.
34-
مسجد کوفه.
35-
محراب مسجد، محل ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام.
36-
مصلای نوافل آن حضرت.
37-
مقام حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله.
38-
مقام حضرت آدم علیه السلام.
39-
مقام حضرت جبرئیل علیه السلام.
40-
مقام حضرت نوح علیه السلام.
41-
مقام حضرت ابراهیم علیه السلام.
42-
مقام حضرت خضر علیه السلام.
43-
تنور طوفان علیه السلام.
44-
محل ساختن کشتی حضرت نوح.
45-
دکه القضاء محل قضاوت حضرت علی علیه السلام.
46-
بیت الطشت.
47-
مقام امام صادق علیه السلام.
48-
مرقد مطهر حضرت مسلم بن عقیل.
49-
مرقد مطهر حضرت مختار.
50-
مرقد مطهر حضرت هانی ابن عروه.
51-
اطراف مسجد کوفه.
52-
خانه امام علی علیه السلام.
53-
کتابخانه امام حسن وامام حسین علیه السلام.
54-
اطاق ام البنین.
55-
محل وصیت آن حضرت در موقع شهادت.
56-
محل غسل و کفن آن حضرت.
57-
چاه خانه حضرت علی علیه السلام.
58-
مرقد میثم تمار.
59-
مرقد حضرت خدیجه خواهر حضرت اباالفضل العباس علیه السلام.
60-
دارالاماره ابن زیاد لعنة الله علیه.ز) حله.
61-
مرقد حضرت ذوالکفل پیغمبر.
62-
مرقد یوسف ربان.
63-
مرقد یوشع.
64-
مرقد "خون" ناقل تورات.
65-
مرقد یوحنا.
66-
مرقد باروخ.
67-
مقام حضرت خضر.
68-
مرقد حضرت ایوب پیغمبر.
69-
مرقد رشید حجری.
70-
مرقد حضرت زید ابن امام زین العابدین.
71-
مرقد بکربن امام علی.
72-
مرقد قاسم بن امام کاظم علیه السلام.
73-
مرقد حمزه ابن الحسن ابن حضرت عباس علیه السلام.
74-
محل رد شمس.
75-
مقام امام علی علیه السلام.ح) مسجد سهله.
76-
مقام حضرت امام صادق علیه السلام.
77-
مقام حضرت ابراهیم علیه السلام.
78-
مقام حضرت ادریس علیه السلام.
79-
مقام حضرت خضر علیه السلام.
80-
مقام امام زین العابدین علیه السلام.
81-
مقام 000/124 پیامبران الهی.ط) مسجد صعصعه.
82
ـ مسجد زید.ی) کاظمین و بغداد.
83-
مرقد مطهر امام موسی بن جعفر علیه السلام.
84-
مرقد مطهر امام جواد علیه السلام.
85-
مرقد شیخ مفید علیه الرحمة.
86-
مرقد خواجه نصیر الدین طوسی.
87-
مرقد سید مرتضی علم الهدی.
88-
مرقد سید رضی.
89-
مسجد جامع براثا.
90-
مقام حضرت علی علیه السلام.
91-
نواب اربعه امام زمان.
92-
مقام حضرت یوشع بن نون پیغمبر.
93-
مرقد بهلول کوفی.
94-
مرقد شیخ قنبر علی.ک) مدائن.
95-
مرقد سلمان فارسی.
96-
مرقد عبدالله بن جابر ابن عبداالله انصاری.
97-
مرقد حذیفه یمانی.
98-
مرقد حضرت طاهر ابن امام باقر علیه السلام.
99-
طاق کسری یا قصر انوشیروان.ل) سامراء.
100-
مرقد مطهر امام هادی علیه السلام.
101-
مرقد مطهر امام حسن عسکری علیه السلام.
102-
مرقد مطهر نرجس خاتون دختر امام جواد علیه السلام.
103-
مرقد مطهر سید حکیمه خاتون دختر امام جواد علیه السلام.
104-
سرداب محل غیبت صغرای امام زمان.
105-
پادگانی که امام هادی و امام حسن عسکری در آن زندانی بودند.
106-
مرقد مطهر حضرت سید محمد ابن امام هادی.

تاریخ صفویه

دانستنیهای معلم (تاریخ سوم راهنمایی)

شاه اسماعیل اول صفوی: (نخستین اقدام ها )

نخستین اقدام مهم شاه اسماعیل اول ، اعلام مذهب شیعه دوازده امامی ، به عنوان دین رسمی ایران بود . این اقدام ، درحالی صورت گرفت که بیشتر جمعیت ایران سنی بودند  ودو حکومت قدرتمند سنی مذهب  ،هم درشرق وهم در غرب کشور حضور داشتند . ابتدا ،شاه اسماعیل به کمک قزلباش های جانسپار ،مدعیان حکومت را برکنار کرد وتمام ایران را زیر حکومت خود برد . آن گاه درگیر جدال سخت با ازبکان  وعثمانیان شد . علت اصلی این رویارویی ،رسمی شدن تشیع در ایران وحمایت صفویه  از شیعیان بود . وی توانست بر ازبکان پیروز شود ، ولی درنبرد معروف چالدران (در920 ه ق ) از عثمانی ها شکست خورد . بعد از شاه اسماعیل ، سلطنت به شاه طهماسب اول رسید . درزمان وی جنگ با ازبکان وعثمانیان ادامه یافت . بعد از مدتی (962 ه ق ) میان صفویان وعثمانیان قرار داد صلح بسته شد . پس از این طهماسب فرصت یافت که به تثبیت حکومت صفویان بپردازد .

اوج اقتدار صفویان درزمان شاه عباس اول صورت گرفت .وی با تدبیر وبکار گیری افراد کار آمد توانست حکومت مقتدر ومتمرکز ،تشکیلات اداری منسجم  وسپاه منظم ومجهز به سلاح های آتشین ایجاد کند. شاه عباس پایتخت را از قزوین به اصفهان منتقل کرد. او شهر جدید را با بناهای متعددی مانند مسجد شاه ،کاخ چهلستون ،سی وسه پل ومدرسه چهار باغ ، به شکوه شایانی رساند . دیگر نکته های  برجسته دوران 24 ساله حکومت شاه عباس اول عبارتند از : درپیش گرفتن سیاست تساهل ومدارا نسبت به مسیحیان وخارجیان (به منظور گسترش بازرگانی وافزایش روابط بین المللی ) جایگزین کردن نیروهای گرجی به جای قزلباشان خودسر ؛واگذاری امور کشوری ولشکری بر مبنای شایستگی ؛و برقراری امنیت درجاده ها  وتمام مناطق کشور . اما یک نکته منفی وبارز در دوران وی ، بدبینی وقساوت درحق شاهزادگان وفرزندان خود بود .درنتیجه این امر  اداره کشور بدست افراد بی کفایت افتاد .

رسمیت تشیع :

زمانی که صفویان به قدرت رسیدند ، مذهب بیشتر مردم ایران تسنن بود . شیعیان بیشتر در شهرهای مشهد ،سبزوار ، قم ،کاشان و مناطق شمالی ایران ساکن بودند . با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل و   اعلام رسمیت تشیع ، بیشتر مردم ایران به این مذهب پیوستند وتسنن بیشتر به مناطق مرزی محدود شد . از دلایل رسمی کردن مذهب تشیع بوسیله صفویان ، ایجاد وحدت ویگانگی بین مردم ، مشخص کردن ایران از دیگر کشورهای اسلامی وتامین استقلال کشور بود . یکی از پیامدهای این اقدام ، دشمنی حکومت های سنی مذهب عثمانی (درغرب) وازبکان (درشرق) با صفویان وبروز جنگهای طولانی وسخت میان طرفین بود . از دیگر نتایج این کار افزایش قدرت علمای مذهبی بود . از نظر شاهان صفوی "مجتهد"   نایب امام زمان عج بود وبر جان ومال مردم تسلط داشت . دراین دوره ، افراد زیادی به تحصیل علوم دینی پرداختند . فقط درزمان شاه عباس اول تا حدی از قدرت ونفوذ آنان کاسته شد .

هنر در دوره صفوی :

موسیقی : به خاطر حرام بودن موسیقی  دراین دوره ، این هنر پیشرفت زیادی نکرد . سازندگان ساز  ونوازندگان ، افرادی تهیدست بودند  .به خاطر عدم استقبال از موسیقی ،عده ای از موسیقی دانان ونوازندگان به دربار شاه هند رفتند . دراین دوره ،مقام ومنزلت موسیقیدانان بسیار کاهش یافت . با وجود این موسیقی از ایران رخت برنبست ، دلیکن در مراسم رسمی و نقاره خانه ها پابرجا ماند . گذشته از این موسیقی بخشی از زندگی اجتماعی قبایل ومردم به حساب می آمد . درمراسم عروسی واعیاد ، سازها به صدا درمی آمدند ومردم با کف زدن ورقص وآواز در آن مراسم شرکت می کردند . درمهمانی های دربار ودر حضور سفیران نیز موسیقی ورقص مورد توجه بود . ساز ها وابزار های موسیقی این دوره عبارت بودند از : نی،عود ،کرنا ،چنگ ،طبل ،قاشقک ، دایره زنگی وسنتور.

نقاشی : صفویان دربسیاری از موارد  به ویژه هنر نقاشی وارث هنر تیموریان هستند . دردوران سلطنت شاه طهماسب  یکی از جنبه های هنر نقاشی یعنی کتاب سازی به حد کمال رسید . خود شاه اوقات زیادی را برای آموختن نقاشی صرف می کرد .بیش تر هنرمندان برجسته آن عصر ،از دوستان وندیمان شاه محسوب می شدند . شاه طهماسب درتذهیب سرلوحه مهارت زیادی داشت . شاه عباس اول ،چنین دلبستگی به نقاشی نداشت درعوض توجه زیادی به معماری وشهرسازی داشت . از نظر ویژگیهای فنی ،هنر نقاشی درطول حکومت صفویان تغییراتی کرد . به عنوان مثال ، به جای تصویر قهرمانان واسطوره ها ،به واقعیتها وشرح زندگی مردان وزنان عادی توجه زیادی شد . دراین دوره دو مکتب نقاشی ظهور کردند : مکتب اول به مکتب بهزاد نقاش معروف است ودر تبریز شکل گرفت . این نقاش بزرگ مدیریت کتابخانه سلطنتی (انجمن کتاب نویسی ) را به عهده داشت که درآن هنرمندان به تهیه نسخه های  بسیار زیبا مشغول بودتد . دراین کارگاه مهمترین فنون هنرهای کتاب سازی ،خوشنویسی ،تذهیب ،صحافی وتصویر نگاری  مورد توجه بود . تعداد قابل توجهی نقاش ،خطاط وتذهیب کار زیر نظر بهزاد بکار اشتغال داشتند .

نقاشی درکتابها ونسخه های خطی درزمان شاه عباس اول از رونق افتاد ونقاشان به کشیدن تصویر ثروتمندان وشاهزادگان روی آوردند . به این ترتیب مکتب دوم نقاشی دوره صفویه معروف به مکتب رضا عباسی بوجود آمد . درزمان این شاه روابط ایران با دیگر کشورهای اروپایی افزایش یافت وسفیران ،سیاحان وهنرمندان این کشورها به اصفهان رفت وآمد می کردند . این امر درهنر نقاشی ایران تاثیر بسزایی داشت . درزمان شاه عباس یک مدرسه نقاشی تاسیس شد که استادان ایرانی وخارجی درآن به آموزش نقاشی پرداختند . دراین دوره کشیدن تصویر با رنگهای ساده بر دیوارها وبناها  واستفاده از نقاشی برای تزیین بناها متداول شد . شاه عباس دوم به خاطر علاقه زیادی که به نقاشی غربی داشت یکی از نقاشان را برای تکمیل هنر نقاشی به رم فرستاد . بعدازاین برخی نقاشا ن ایرانی از روش غربی تقلید کردند .

تذهیب :

تذهیب درایران رواج زیادی داشت . تذهیب کاران پس از خوشنویسان ، از اعتبار بالایی برخوردار بودند . ابتدا خطاطان کتابهای مورد نظر را می نوشتند . سپس تذهیب کاران به تذهیب صفحات آن ها می پرداختند . این کار بیش تر درنسخه های قرآن  ودیوان اشعار انجام می شد .این هنر پر هزینه بود ،زیرا درتذهیب از طلا وسنگ لاجورد استفاده می شد .( تذهیب  آراستن وزیبا ساختن صفحه های کتاب های خطی وپبا نقاشی ورنگ "آب طلا" راگویند.)

خوشنویسی : 

دردوره صفویه هنر خطاطی به کمال رسید ، به خصوص خط نسخ ،به خاطر توسعه علوم دینی بسیار رایج شد. دردوره شاه عباس خوشنویسی پیشرفت زیادی کرد.علی رضا عباسی (تبریزی) ومیر عماد ،از خوشنویسان بزرگ آن زمان بودند .

باغ ها وکاخ ها :

به دستور شاه عباس اول درپایتخت خیابان پر درخت  وعریض وطویلی احداث شد. این خیابان گردشگاه خاندان سلطنت ،درباریان  ودیگر اهالی بود. چون چهارباغ بزرگ درمجاورت این خیابان قرار داشت، این خیابان به چهارباغ معروف شد . شاهان صفوی دراطراف این خیابان وکنارزاینده رود  30 باغ زیبا ووسیع داشتند.

از دیگر آثار مهم اصفهان ،عمارت چهلستون است که برای پذیرایی های رسمی استفاده می شد . معماری وتزیینات این کاخ ،تلفیقی از معماری ایران ،اروپا وچین است . این کاخ دارای 20 ستون است. ولی به دلیل بازتاب تصویر این ستون ها دراستخر مقابل آن ، ساختمان را چهلستون می خوانند. برخی دیگر از آثار اصفهان  دردوره صفویه ، عبارتند از :عمارت آینه خانه ، عمارت نمکدان ، کاخ هشت بهشت ،مدرسه چهارباغ ، مسجد حکیم ،مدرسه جلالیه و مدرسه مریم بیگم.

جشن ها :

جشن های مذهبی وملی هم درآن زمان برگزار می شد. به خصوص ، مراسم جشن ولادت امام دوازدهم (عج) وعید نوروز مفصل بود .  هنگام جشن بزرگان به دیدن شاه می رفتند وهدایای گرانبها تقدیم شاه می کردند. جشن چهارشنبه سوری وجشن سده نیز متداول بود .

دوره صفویه دوره عقب افتادن از اروپا:

دوره صفویه  با وجود اقدامات صورت گرفته مقطع عقب ماندن ایران وپیشی گرفتن اروپاییان محسوب می شود، زیرا شاهان صفوی به اندازه کافی زمینه را برای استفاده از تجربه کشورهای دیگر وبه روز کردن پیشرفت های علمی وصنعتی هموار نکردند . دراین دوره فقط دربرخی از صنایع غیر نظامی اروپا مانند ساعت سازی ، گام های کوچکی برداشته شد. از میان صنایع نظامی غرب هم به ساخت توپ وتفنگ توجه شد. دلیل روی آوردن به این ها هم ،ضرورت مقابله با امپراتوری عثمانی بود . از نظر مقایسه تطبیقی ، دوره صفویه را باید زمان عقب افتادن ایران وپیش افتادن اروپا دانست .

تصوف:

از کلمه صوفی به معنی پشمینه پوش است .منشا این نامگذاری آن بود که عده ای از مسلمانان برای ارتباط نزدیک تر با خدا از مردم دوری می گزیدند  وبیش تر ایام را به عبادت وذکر خدا  می گذرانیدند  این افراد برای نزدیک ساختن خود به مقصود ،دوری جستن از دنیا ووابستگی های آن سختی ورنج بسیاری متحمل می شدند . پوشیدن لباس ضخیم وخشن وپشمی هم به این منظور بود. به مرور سالکان ورهروان این شیوه ،از تقوا ،اندیشه وتفکر نقطه نظرات خاصی ارایه دادند وپس از مدتی صاحب مکتب خاص فکری واعتقادی شدند . از نظر تاریخی منشا پیدایش صوفیان را به اوایل ظهور اسلام می رسانند. درایران صوفیان با روی کار آمدن خاندان صفوی ،نه تنها ارتقا نیافتند، بلکه موقعیتشان متزلزل هم شد .

مکتب :

مکتب سبک هنری خاصی که یک هنرمند دریک شهر ودرموضوعی مانند نقاشی یا معماری متداول می کند همچنین به رویه های فکری ایجاد شده درعلوم گوناگون مکتب می گویند .

تهیه کننده موسی اسدی شهید چمران بیروت

تاریخ معاصر

آشنایی با سه مورد از شخصیت های تاریخ معاصر:

عبدالحسین تیمورتاش

تولد:1258ه ش درخراسان

مردی باهوش ،باسواد واز سیاست چیزی کم نداشت؛ودر عین حال فوق العاده عیاش وشهوتران بود. زن نقطه ی ضعف زندگی او بود.به همین جهت سرویس اینتلیجنت سرویس ازاین ضعف وی استفاده کرد. وی با گرفتن رشوه امتیازاتی به بعضی افراد می داد ازجمله دادن امتیاز انحصار صدور تریاک به میرزا حبیب السلطان امین التجارکه بعدها دردادگاهی که برای اوگرفته شد معلوم شد او مبلغ نه هزارلیره انگلیسی به عنوان رشوه دریافت داشته است؛وجاسوسی برای شوروی که همین پشت کردن به انگلیس  ورفتن به طرف روسها سبب کشته شدن وی گردید .درمورد جاسوسی وی برای روسها مطالب بیشماری آمده است،که موجب طولانی شدن مطلب می شود؛ولی چنان به نظر می رسد که روسها ازضعف شخصیتی وی نسبت به زنان استفاده زیادی کرده اند.

سید احمد کسروی:

تولد:1269ه ش درتبریز

پدر وی روحانی بود وتاجر وی به صف مشروطه خواهان پیوست وهمراه خیابانی هم بود .ولی به علت اختلاف نظر با وی ازاوجداشد.

هنگامی که دانشگاه تهران پاگرفت وی به سمت استاد تاریخ وزبان مشغول تدریس شد. وی مذهب تشیع ،اشعار حافظ ومولانا ،عرفان ودیانت رابه عنوان خرافات  وموهومات که دست وبال جامعه را برای رسیدن به تمدن امروزی می بندد،به تازیانه ناسزا گرفت وکار را به مراسم کتاب سوزانی نیز رساند.آتش زدن دیوان حافظ،مثنوی معنوی ودراواخر مفاتیح الجنان اما جرات به آتش کشیدن قرآن رانیافت.این اقدامات سبب شد حکم تکفیر وارتداد اوتوسط علما صادرشد.

امیر عباس هویدا:

پدروی حبیب اله هویدا ملقب به عین الملک وزیر مختار ایران درحجاز بوده است. امیرعباس هویدا ازدانشگاه بروکسل دانشنامه علوم سیاسی گرفت ،وی 13 سال نخست وزیر ایران بود.پس از کودتای 28 مردادکه  آمریکایی ها سعی در به سازش کشیدن جبهه ملی هستند وموفق نمی شوند؛یک حزب جدید را دربرابر جبهه ملی  به راه می اندازند که (کانون ترقی )نام داشت.مغز متفکر حزب مترقی همان هویدا است.

هویدا درزمره رجال خائن کشور ومی توان او را از نسل عبدالحمید غفاری یمین نظام کاشی که مملکت را درمقابل ده هزار لیره انگلیسی  به انگلیسی ها فروخت، ودیگر رجال خائن به حساب آورد. جشن های 2500 ساله که خرج های زیادی بردوش مملکت گذاشت؛درزمان وی بود.

خرج که ازکیسه مهمان بود                                    حاتم طایی شدن آسان بود

تشکیل حزب رستاخیز ملت ایران درزمان وی بود.امیر عباس هویدا درتاریخ 15 مرداد 56 ازنخست وزیری کنار گذاشته شد.                                                                    موسی اسدی شهید چمران بیروت

زردشت

مطالبی درموردآیین زردشت(تاریخ ایران وجهان 1)

بنا به اعتقادات زردشت،روان آدمی پس از مرگ سه روز در اطراف جسد به سر می برد وسپس براثر وزش بادبه جایگاهی که باید حساب اعمال خاکی خود را درآنجا بدهد ومورد قضاوت واقع گردد برده می شود.جسد اورا باید دور از مردم بربالای کوه درجاهایی که آن را برج خاموشان گویند بیفکنند تا طعمه مرغان وجانوران لاشخوار گردد. پس از مدتی آن استخوانهای پراکنده را درون چاهی بنام استودان می ریزند.زیرا آب وخاک وآتش مقدس اند وآلودن آنها جایز نیست.

دخمه:زردشتیان به زبان خودشان آن را دادگاه می نامند وپارسیان هندوستان آن را (دخو) ودرکتابهای انگلیسی آن را (برج سکوت) می نامند.

محوطه ای است مدور دربالای کوه بلندی واقع شده،وغالبا ازآبادیهای اطراف چندین فرسخ فاصله دارد.محیط دخمه حدود صدمتر است.سطح داخلی آن از دیواربه طرف مرکز سراشیب است ودر وسط دخمه چاه عمیق ووسیعی حفر شده ودراطراف چهارگوشه خارجی آن چهار چاه عمیق ترحفر شده وبه چاه وسط دخمه راه دارد ؛عمق چاهها یک متر با شن وماسه پرشده است.چاه وسط دخمه را زردشتیان ایران (سراده)یا (استه دان)می نامند.

دخمه گورستان زردشتیان است.قسمت داخلی دخمه سه قسمت است که قسمت اول جسد مردان و وسط برای زنان وقسمت سوم برای بچه هاست.

اگر مرده شخصی نیکوکار بوده وجدان یا نتیجه اعمال او به صورت دختری نورانی که  نماینده تقوا وپارسایی شخص است ظاهر می گردد. واگر گناهکار باشد،این وجدان به صورت پیرزنی جادوگر ودیوی وحشت بار که مظهر تبه کاری فرد است به سراغ وی خواهد آمد.

دردوزخ زردشتیان از شعله های آتش فروزان خبری نیست؛زیراآتش مقدس است وهرگز نباید به لوث وجود گناهکاران آلوده گردد.آنچه دوزخیان راشکنجه می دهد نبودن آتش  ووجود سرمای سخت وظلمات محض است.

جسد مردگان را درون خاک نمی برند زیرا خاک مقدس است وآنرا درون دخمه سرباز می گذارند تا جسد طعمه مرغان هوا وحشرات زمین شود.البته امروز از دخمه ها استفاده نمی شود وبه جهت حفظ بهداشت آنرا دفن می کنند.

سدره: پارچه  یا جامه دینی است که ازنه پارچه سفید ونازک دوخته شده است،ودر زیر پیراهن چسبیده  به بدن پوشیده می شود.

کشتی:کمربند  باریکی از پشم گوسفند که نشانه پاکی وبی آزاری است.

سدره وکشتی بستن  که نشانه خداپرستی زردشتیان است ،پوشیدن آن برهر زردشتی که به سن پانزده سالگی رسیده باشد،واجب است.

هرزردشتی مانند مسلمانان شبانه روز پنج بار به پرستش اهورا مزدا می ایستد نماز ایشان رکوع وسجود ندارد.روزه وجود ندارد وبه جای آوردن ان امری حرام است.

موسی اسدی شهید چمران بیروت