تجربه های لبنان

مطالب تاریخی -سیاسی-اجتماعی وجغرافیایی

تجربه های لبنان

مطالب تاریخی -سیاسی-اجتماعی وجغرافیایی

روش های جهت یابی

نواع روش های جهت یابی و یافتن مسیر برای زمانی که کوهستان ، جنگل ، دشت یا بیایان گم شده ایم چگونه امکانپذیر است؟ جهت یابی چیست و چگونه به ما کمک می کند؟

یافتن جهت های جغرافیایی را جهت یابی گویند. جهت یابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شده باشید، با دانستن جهت های جغرافیایی، می توانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفاده های مسلمانان از جهت یابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگل بانان و ... هم به دانستن روش های جهت یابی نیازمندند.

هرچند امروزه با وسایلی مانند قطب نما یا GPS می توان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روش های دیگر جهت یابی مفید و کاراست. در اینجا به برسی انواع روش های جهت یابی خواهیم پرداخت.

● جهت های اصلی و فرعی

اگر رو به شمال بایستیم، سمت راست مان مشرق (شرق، باختر)، سمت چپ مان مغرب (غرب، خاور) و پشت سرمان جنوب است.

[جهت های جغرافیایی، که شمال با رنگ قرمز مشخص شده]

جهت های جغرافیایی، که شمال با رنگ قرمز مشخص شده

این چهار جهت را جهت های اصلی می نامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهت های شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص می کند.

با دانستن یکی از جهت ها، بقیهٔ جهت ها را می توان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.

● روش های جهت یابی

برخی روش های جهت یابی مخصوص روز، و برخی ویژهٔ شب اند. برخی روش ها هم در همهٔ مواقع کارا هستند.

توجه شود که: بسیاری از این روش ها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهت های اصلی را به صورت تقریبی مشخص می کنند. برای جهت های دقیق باید از قطب نما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.

آن چه گفته می شود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیق تر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأس السرطان). در نیم کره جنوبی در برخی روش ها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آن چه گفته می شود باشد.

● روش های جهت یابی در روز

▪ جهت یابی با سمت خورشید

۱) خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع می کند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب می کند.

این مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب می کند، ولی در زمان های دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد. در تابستان طلوع و غروب خورشید شمالی تر از شرق و غرب است، و در زمستان جنوبی تر از شرق و غرب می باشد. در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳٫۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آن جا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است.

تنها جایی که خورشید همیشه دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب می کند، استواست.

۲) در نیمکرهٔ شمالی زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایهٔ اجسام رو به شمال می افتد.

ظهر شرعی یا ظهر نجومی در موقعیت جغرافیایی شما، دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان می رسد. در این زمان، سایهٔ شاخص به حداقل خود در روز می رسد، و پس از آن دوباره افزایش می یابد؛ همان زمان اذان ظهر.

برای دانستن زمان ظهر شرعی می توانید به روزنامه ها مراجعه کنید یا منتظر صدای اذان ظهر باشید. ظهر شرعی حدوداً نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.

۳) حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم می تواند روشی برای یافتن جهت های جغرافیایی باشد.

جهت یابی با سایهٔ چوب(شاخص)

شاخص، چوب یا میله ای نسبتاً صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی(تراز و میزان) فرو شده است.

روش اول: نوک(انتهای) سایهٔ شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامت گذاری می کنیم. مدتی (مثلاً ده بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر می کنیم تا نوک سایه چند سانتیمتر جابه جا شود. حال محل جدید سایهٔ شاخص (که تغییر مکان داده است) را علامت گذاری می نماییم. حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل کنیم، جهت شرق غرب را مشخص می کند. نقطهٔ علامت گذاری اول سمت غرب، و نقطهٔ دوم سمت شرق را نشان می دهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپ مان را روی نقطهٔ اول و پای راستمان را روی نقطهٔ دوم بگذاریم، روبروی مان شمال را نشان می دهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.

از آن جا که جهت ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایهٔ خورشید بر روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. یعنی در نیم کره شمالی سایه ها ساعتگرد می چرخند.

هر چه از استوا دورتر بشویم، از دقت پاسخ در این روش کاسته می شود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمی شود.

در شب های مهتابی هم از این روش می توان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.

روش دوم(دقیق تر): محل سایهٔ شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری می کنیم. دایره یا کمانی به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامت گذاری شده می کشیم. سایه به تدریج که به سمت شرق می رود کوتاه تر می شود، در ظهر به کوتاه ترین اندازه اش می رسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر می گردد. هر گاه بعد از ظهر سایهٔ شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایهٔ شاخص هم اندازهٔ پیش از ظهرش شد) آن جا را به عنوان نقطهٔ دوم علامت گذاری می کنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت شرق و نقطهٔ پیشین سمت غرب را نشان می دهد.

در واقع هر دو نقطه سایهٔ هم فاصله از شاخص، امتداد شرق غرب را مشخص می کنند.

با این که روش پیشین نسبتاً دقیق است، این روش دقیق تر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است.

برای کشیدن کمان مثلاً طنابی(مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی طناب را می کشید دقیقاً به محل علامت گذاری شده برسد. نیم دایره ای روی زمین با جسم تیز رسم کنید.

وقتی سایهٔ شاخص به حداقل اندازهٔ خود می رسد(در ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان می دهد (بالای

۲۳٫۵ درجه).

▪ جهت یابی با ساعت عقربه دار

ساعت مچی معمولی (آنالوگ، عقربه ای) را به حالت افقی طوری در کف دست نگه می داریم که عقربهٔ ساعت شمار به سمت خورشید اشاره کند. در این حالت، نیمسازِ زاویه ای که عقربهٔ ساعت شمار با عدد ۱۲ ساعت می سازد (زاویهٔ کوچک تر، نه بزرگ تر)، جهت جنوب را نشان می دهد. یعنی مثلاً اگر چوب کبریتی را [به طور افقی] در نیمهٔ راه میان عقربهٔ ساعت شمار و عدد ۱۲ ساعت قرار دهید، به طور شمالی جنوبی قرار گرفته است.

▪ نکات

این که گفته شد عقربهٔ کوچک ساعت به سمت خورشید اشاره کند، یعنی این که اگر شاخصی [مثلاً چوب کبریت] ای که در مرکز ساعت قرار دهیم، سایه اش موازی با عقربهٔ ساعت شمار و در جهت مقابل آن باشد. یا این که سایهٔ عقربهٔ ساعت شمار درست در زیر خود عقربه قرار گیرد. یا مثلاً اگر چوبی ده پانزده سانتیمتری را در زمین به طور عمودی قرار دهیم، ساعت روی زمین به شکلی قرار گرفته باشد که عقربهٔ ساعت شمارش موازی با سایهٔ چوب باشد.

دلیل این که زاویه بین عقربهٔ ساعت شمار و ۱۲ را نصف می کنیم این است که: وقتی خوشید یک بار دور زمین می چرخد، ساعت ما دو دور می چرخد(دو تا ۱۲ ساعت). یعنی گرچه روز ۲۴ ساعت است (و یک دور کامل را در ۲۴ ساعت طی می کند)، ساعت های ما یک دور کامل را در ۱۲ ساعت طی می نماید. اگر ساعت ۲۴ ساعته ای می داشتید، که دور آن به ۲۴ قسمت مساوی تقسیم شده بود، هر گاه عقربهٔ ساعت شمار را رو به خورشید می گرفتید عدد ۱۲ ساعت همیشه جهت جنوب را نشان می داد.

این روش وقتی سمت صحیح را نشان می دهد، که ساعت مورد نظر درست تنظیم شده باشد. یعنی اگر در بهار و تابستان ساعت ها را نسبت به ساعت استاندارد یک ساعت جلو می برند، ما باید آن را تصحیح کنیم(ابتدا ساعت مان را یک ساعت عقب ببریم سپس روش را اِعمال کنیم؛ یا نیمساز عقربهٔ ساعت شمار را [به جای ۱۲] با ۱ حساب کنید). همچنین در همهٔ سطح یک کشور معمولاً ساعت یکسانی وجود دارد، که مثلاً در ایران حدود یک ساعت متغیر است (ایران تقریباً بین دو نصف النهار قرار دارد؛ لذا ظهر شرعی در شرق و غرب ایران حدوداً یک ساعت فاصله دارد.) ساعت صحیح هر مکان همان ساعتی است که هنگام ظهر شرعی در آن در طول سال، اطراف ساعت ۱۲ ظهر است. در واقع برای تعیین دقیق جهت های جغرافیایی ساعت باید طوری تنظیم باشد که هنگام ظهر شرعی ساعت ۱۲ را نشان دهد.

روش ساعت مچی تا ۲۴ درجه امکان خطا دارد. برای دقت بیشتر باید از آن در عرض جغرافیایی بین ۴۰ و ۶۰ درجه [شمالی یا جنوبی] استفاده شود؛ هر چند در عرض جغرافیایی ۲۳٫۵ تا ۶۶٫۵ درجه [شمالی یا جنوبی] نتیجه اش قابل قبول است.(البته در نیم کردهٔ جنوبی جهت شمال و جنوب برعکس است.) در واقع هر چه به استوا نزدیک تر شویم، از دقت این روش کاسته می شود. ضمناً هر چه زمان به کار بردن این روش به ظهر شرعی نزدیک تر باشد، نتیجهٔ آن دقیق تر خواهد بود.

اگر مطمئن نیستید کدام طرف شمال است و کدام طرف جنوب، به یاد بیاورید که خورشید از شرق بر می خیزد، در غرب می نشیند، و در ظهر سمت جنوب است.

توجه کنید که اگر این روش را در هنگام ظهر شرعی (یعنی ساعت ۱۲) اجرا کنیم، جهت عقربه ساعت شمار خود به سوی جنوب است. یعنی مانند همان روش «جهت یابی با سمت خورشید»، که گفتیم خورشید در ظهر شرعی به سمت جنوب است.

اگر از ساعت دیجیتال استفاده می کنید، می توانید ساعت عقربه داری را روی یک کاغذ یا روی زمین بکشید (دور دایره ای از ۱ تا ۱۲ بنویسید، و عقربهٔ ساعت شمار را هم بکشید)، و سپس از روش بالا استفاده کنید.

حتی وقتی هوا آفتابی نیست و خورشید به راحتی دیده نمی شود هم گاه سایهٔ خوشید را می توان دید. اگر یک چوب کبریت را عمود نگه دارید، سایهٔ آن برعکس جهت خورشید می افتد.

● روش های جهت یابی در شب

▪ جهت یابی با ستارهٔ قطبی

از آن جا که ستاره ها به محور ستاره قطبی در آسمان می چرخند، در نیم کرهٔ شمالی زمین ستارهٔ قطبی با تقریب بسیاری خوبی (حدود ۰٫۷ درجه خطا) جهت شمال جغرافیایی (و نه شمال مغناطیسی) را نشان می دهد؛ یعنی اگر رو به آن بایستیم، رو به شمال خواهیم بود.

[یافتن ستاره قطبی با دب اکبر]

▪ یافتن ستاره قطبی با دب اکبر

برای یافتن ستارهٔ قطبی روش های مختلفی وجود دارد:

به وسیلهٔ مجموعه ستارگان «دبّ اکبر»: صورت فلکی دبّ اکبر شامل هفت ستاره است که به شکل ملاقه قرار گرفته اند: چهار ستاره آن تشکیل یک ذوزنقه را می دهند، و سه ستارهٔ دیگر مانند یک دنباله در ادامه ذوزنقه قرار گرفته اند. هر گاه دو ستاره ای که لبهٔ بیرونی ملاقه را تشکیل می دهند (دو ستارهٔ قاعده کوچک ذوزنقه؛ لبهٔ پیالهٔ ملاقه؛ محلی که آب از آن جا می ریزد) را [با خطی فرضی] به هم وصل کنیم، و پنج برابر فاصله میان دو ستاره، به سمت جلو ادامه دهیم، به ستاره قطبی می رسیم.

به وسیلهٔ مجموعه ستاره های «ذات الکرسی»: صورت فلکی ذات الکرسی شامل پنج ستاره است که به شکل W یا M قرار گرفته اند. هرگاه (مطابق شکل) ستارهٔ وسط W (رأس زاویهٔ وسطی) را حدود پنج برابرِِ «فاصلهٔ آن نسبت به ستاره های اطراف» به سوی جلو ادامه دهیم، به ستارهٔ قطبی می رسیم.

▪ نکات

صورت های فلکی ذات الکرسی و دبّ اکبر نسبت به ستارهٔ قطبی تقریباً روبه روی یکدیگر، و دور ستاره قطبی خلاف جهت عقربه های ساعت می چرخند. اگر یکی از آن ها پشت کوه پنهان بود، با دیگری می توان ستارهٔ قطبی را یافت. فاصلهٔ هر کدام از این دو صورت فلکی تا ستارهٔ قطبی تقریباً برابر است.

اگر برای یافتن ستاره ها در آسمان از نقشه ستاره یاب (افلاک نما) استفاده می کنید، به خاطر داشته باشید که ستاره یاب ها موقعیت ستاره ها را در زمان، تاریخ و موقعیت جغرافیایی (طول و عرض جغرافیایی) خاصی نشان می دهند.

هر چه از استوا به سوی قطب شمال برویم، ستارهٔ قطبی در آسمان بالاتر (در ارتفاع بیشتر) دیده می شود. یعنی ستارهٔ قطبی در استوا (عرض جغرافیایی صفر درجه) تقریباً در افق دیده می شود، و در قطب شمال(عرض جغرافیایی ۹۰ درجه) تقریباً بالای سر (سرسو، سمت الرّأس، رأس القدم) دیده می شود. بالاتر از عرض جغرافیایی ۷۰ درجه شمالی عملا نمی توان با ستارهٔ قطبی شمال را پیدا کرد.

● جهت یابی با هلال ماه

اگر به دلیل وجود ابر یا درختان نمی توانید ستاره ها را ببینید، می توانید از ماه برای جهت یابی استفاده کنید.

[هلال ماه کهنه (نیمه دوم ماه قمری)]

▪ هلال ماه کهنه (نیمه دوم ماه قمری)

ماه به شکل هلال باریکی تولد می یابد، و در نیمه های ماه قمری به قرص کامل تبدیل می شود، و سپس در جهت مقابل هلالی می شود. در نیمهٔ اول ماه های قمری قسمت خارجی ماه (تحدب و کوژی ماه، برآمدگی و برجستگی ماه) مانند پیکانی جهت غرب را نشان می دهد. در نیمهٔ دوم ماه های قمری، تحدب ماه به سمت مشرق است.

اگر خطی از بالای هلال به پایین آن وصل کنیم و ادامه دهیم، در نیمهٔ اول ماه قمری شکل p و در نیمهٔ دوم شکل q خواهد داشت.

کره ماه در نیمهٔ اول ماه های قمری پیش از غروب آفتاب طلوع می کند، و در نیمهٔ دوم پس از غروب، تا پایان ماه که پس از نیمه شب طلوع می نماید.

پیدا کردن جنوب توسط ماه: اگر خطی فرضی میان دو نوک تیز هلال ماه رسم کرده و آن را تا زمین ادامه دهید، تقاطع امتداد این خط با افق، نقطه جنوب را [در نیم کرهٔ شمالی زمین] نشان می دهد.

این روش جهت یابی چندان دقیق نیست، ولی حداقل راه نمایی تقریبی را فراهم می سازد. در زمان قرص کامل نمی توان از این روش استفاده کرد. وقتی ماه به صورت قرص کامل است، می توان به کمک حرکت ظاهری ماه (که از مشرق به طرف مغرب است) جهت یابی کرد.

● روش های دیگر جهت یابی در شب

حرکت ظاهری ماه در آسمان از شرق به غرب است.

خوشه پروین: دسته ای (حدود ده تا پانزده) ستاره، به شکل خوشه انگور، در یک جا مجتمع هستند که به آن مجموعه خوشه پروین می گویند. این ستارگان مانند خورشید از شرق به طرف غرب در حرکتند، ولی در همه حال دُمِ آن ها به طرف مشرق است.

ستارگان بادبادکی: حدود هفت هشت ستاره در آسمان وجود دارد که به شکل بادبادک یا علامت سوال می باشند. این ستارگان نیز از شرق به غرب حرکت می کنند، و در همه حال دنباله بادبادکی آنها به طرف جنوب است.

کهکشان راه شیری تودهٔ عظیمی از انبوه ستارگان است که تقریباً از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافته است. در شمال شرقی این راه باریک است، و هر چه به سمت جنوب غربی می رود، پهن تر می شود. هر چه به آخر شب نزدیک تر می شویم، قسمت پهن راه شیری به طرف مغرب منحرف می شود.

● روش های جهت یابی، قابل استفاده در روز و شب

▪ جهت یابی با قبله

اگر جهت قبله و میزان انحراف آن از جنوب (یا دیگر جهت های اصلی) را بدانیم، می توانیم شمال را تشخیص دهیم. مثلاً اگر در تهران ۳۷ درجه از جنوب سمت به غرب متمایل شویم (یعنی حدوداً جنوب غربی)، به طرف قبله ایستاده ایم. پس هرگاه در تهران جهت قبله را بدانیم، اگر ۳۷ درجه از سمت قبله در جهت عقربه های ساعت بچرخیم، به طرف جنوب ایستاده ایم، و اگر ۱۴۳ درجه (۳۷ ۱۸۰) در خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخیم، به طرف شمال ایستاده ایم.

قبله را از راه های مختلفی می توان یافت:

قبله نما: دقیق ترین روش تعیین قبله، به وسیلهٔ قبله نماست، که آن هم با یک قطب نما انجام می گیرد؛ و اگر ما قطب نما داشته باشیم، با آن قطب را مشخص می کنیم!

محراب مسجد: محراب مساجد به طرف قبله است. در نمازخانه ها هم معمولاً جهت قبله مشخص شده است.

قبرستان: مرده را در قبر روی دست راست، به سمت قبله می خوابانند. پس اگر شما طوری ایستاده باشید که نوشته های سنگ قبر را به درستی می خوانید، سمت چپ تان قبله است.

دستشویی: از آن جا که قضای حاجت رو به قبله نباید باشد، معمولاً توالت ها را عمود بر قبله می سازند. این هم در جایی که اصول اسلامی ساخت رعایت شده می تواند کمک کار باشد.

● جهت یابی با قطب نمای دست ساز

اگر قطب نمایی به همراه نداشتید، ولی اتفاقاً یک سوزن یا میخ کوچک در جیبتان یافتید، این روش کمک کار شما در ساخت یک قطب نما خواهد بود. البته احتمال استفاده از آن در شرایط واقعی کم است، ولی انجام آن کاری سرگرم کننده است.

با مالش دادن یک سوزن فقط در یک جهت به آهن ربا یا حتی احتمالاً چاقوی خودتان ، یا مالیدن آن فقط در یک جهت به پارچهٔ ابریشمی یا پنبه ای، سوزنْ مغناطیسی یا قطبی می شود؛ مانند سوزن قطب نما. (مثلاً با ۳۰ بار مالش دادن سوزن به آهنربا از طرف خودتان به سمت بیرون، سوزن به اندازهٔ کافی خاصیت آهنربایی پیدا می کند. همچنین مالش سر سوزن از پایین به بالا بر پارچهٔ ابریشمی باعث می شود که سر سوزن نقطه شمال را نشان دهد). حتی می توانید آن را در یک جهت میان موهای سر خود بکشید. توجه کنید که همیشه فقط در یک جهت مالش دهید.

حال اگر آن را روی یک چوب پنبه یا پوشال کوچک قرار دهید(سوزن را به چوب پنبه چسب بزنید، یا درون آن فرو کنید؛ یا در دو طرف سوزن چوب پنبه هایی کوچک فرو کنید)، و روی آب (آب راکد یا ظرفی پر از آب) شناور نمایید، مانند یک قطب نما عمل می کند، و سر سوزن رو به شمال می چرخد. برای این که سمت شمال و جنوب سوزن را اشتباه نکنید، این نکته را در نظر بگیرید که در نیمکرهٔ شمالی زمین آن سمت قطب نما که تقریباً رو به خورشید و ماه است، سمت جنوب است، زیرا آن ها در قسمت جنوبی آسمان قرار دارند. همچنین می توانید سوزن را با یک آهنربا امتحان کنید، و سپس سمت شمال را با علامتی روی آن مشخص نمایید.

روش دیگر ساخت آهنربا این است که یک میله یا سوزن آهنی یا فولادی را در جهت میدان مغناطیسی زمین تراز کنیم، و سپس آن را حرارت داده یا بر آن ضربه وارد کنیم. حال اگر این آهنربا را روی سطحی با اصطکاک کم قرار دهیم (روی یک تکه چوب کوچک در آب شناور سازید، یا مثلاً سوزن را با یک ریسمان غیرفلزی آویزان(معلق) نمایید) قطب نمای ما کار می کند؛ یعنی میله آن قدر می چرخد تا در راستای میدان مغناطیسی زمین (شمالی جنوبی) قرار گیرد.

مغناطیسی کردن سوزن با باتری: اگر سیمی را دور سوزن بپیچانید و برای چند دقیقه سر سیم را به ته باتری وصل کنید، سوزن مغناطیسی می شود.

به دلیل کشش سطحی آب، می توان سوزن را به تنهایی روی سطح آن شناور کرد. مثلاً می توان سوزن را روی کاغذی گذاشت، و کاغذ را روی آب گذاشت. اگر کاغذ روی آب بماند که بهتر، و اگر کاغذ در آب فرو برود احتمالاً سوزن روی آب باقی می ماند. اگر سوزن را با گریس یا روغنی غیرقابل حل در آب چرب کنید (مثلاً با مالش سوزن به موهای خود سوزن را چرب نمایید)، کار آسان تر خواهد شد. چرب بودن سوزن سبب می شود که سوزن روی سطح آب شناور بماند.

● جهت یابی با نشانه های طبیعی

هرگونه ای از درختان برش ها و خصوصیات خاصّ خود را دارد. باد و آفتاب بر درختان تأثیر می گذارند و این سرنخی است برای محاسبه جهت شمال جنوب.

این روش ها خیلی قابل اطمینان نیستند. مثلاً «باد غالب» ممکن است حالت عادی را به طور قابل ملاحظه ای تغییر دهد و باعث تغییر و انحراف آن شود. همچنین در جنگل های انبوه به دلیل عدم نفوذ و رسوخ آفتاب درون آن ها برخی روش ها کارا نخواهند بود. اگر از علامت های طبیعی استفاده می کنید، برای تصمیم گیری، باید هر چند تا علامت مختلف را که می توانید پیدا کنید.

بسیاری از روش های زیر بر اساس آفتاب هستند: در نیمکرهٔ شمالی زمین، جهت رو به جنوب در معرض آفتاب بیشتری است. تابش خورشید رشد شاخه ها و برگ ها را زیاد می کند.

۱) جهت یابی با خزه ها و گلسنگ ها: سمت شمالی درختان و تخته سنگ ها، گلسنگ ها و خزه های بیشتری دارد؛ چرا که نمناک تر و مرطوب تر از سمت جنوبی آن هاست.

خزه در جایی رشد می کند که دارای سایه و آب زیادی باشد؛ محل های خنک و نمناک. تنهٔ درختان در سمت شمالی سایه و رطوبت بیشتری دارد، و در نتیجه خزه ها معمولاً بیشتر در این سمت می رویند.

این روش همیشه نتیجهٔ درست به ما نمی دهد.

هرچند سمت شمالی در سایهٔ بیشتری است، ولی لزوماً رطوبت سمت شمال بیشتر نیست؛ و برای رشد خزه ها رطوبت مهم تر از سایه است(جایی که رطوبت در آن جا بیشتر ماندگار است).

گاه ممکن است درختان و پوشش گیاهی مجاور طرف دیگر درخت را هم سایه کند.

در یک اقلیم بارانی(جنگل ها و بیشه های مرطوب) ممکن است همه طرف درخت نمناک باشد(یعنی خزه دور برخی درختان در همه طرف رشد کرده؛ البته معمولاً در جهت جنوب بیشتر رشد کرده است).

ممکن است باد مانع رشد خزه در طرف شمالی درخت شود.

در مناطق خشک هم که اصلاً خزه ای وجود ندارد!

ضمناً در نظر داشته باشید که معمولاً خزه در جهت نور آفتاب(جنوب) خرمایی رنگ است و در مکان های سایه و مرطوب سبز یا طوسی رنگ.

۲) جهت یابی با درختان: از آن جا که سمت شمالی درختان در معرض آفتاب کمتری است، درختان در این سمت شان شاخ وبرگ کمتری دارند.

به دلیل آن که آفتاب بیشتر از سمت جنوب می تابد، درختان جنوب بهتر و بیشتر رشد می کنند. وجود درختانی مانند صنوبر سیاه و سفید، راش، بلوط، درختان آزاد، شاه بلوط هندی، افرا نروژی و درخت اقاقیا صحت این مسئله را ثابت می کند. این درخت ها در جنوب بیشتر دیده می شوند.

پوست درختان قدیمی در سمت رو به آفتاب(جنوب) معمولاً نازک تر است.

پوسیده بودن یک طرف از اکثر درختان جنگل، جهت شمال را به ما نشان می دهد؛ سمت پوسیده شمال است.

به خاطر نوع تابش خورشید، شاخه های جنوبی اکثر درختان افقی تر و شاخه های شمالی عمودی ترند.

در کوه های سنگی، کاج های انحناپذیر در شیب جنوبی، و صنوبرهای انگلمان در شیب شمالی می رویند.

معمولاً درختان برگ ریز در شیب های جنوبی تپه ها می رویند و سراشیب های شمالی همیشه سبز است.

زمینِ اطراف ریشهٔ درختان، به سمت جنوب سست تر و توخالی تر از قسمت شمالی است. پس زمین به سمت شمال سفت تر بوده و به خشکی زمین جنوبی نیست.

رشد پوشش گیاهی در سمت جنوبی تپه ها بیشتر از سمت شمالی خواهد بود.

۳) جهت یابی با تنهٔ درختان بریده شده:

[توجه کنید که: به درختی نگاه کنید که ریشه اش در زمین باشد، نه به کنده ای که بریده شده و بر زمین افتاده!]

توجه کنید که: به درختی نگاه کنید که ریشه اش در زمین باشد، نه به کنده ای که بریده شده و بر زمین افتاده!

اگر مقطع درخت بریده شده ای را نگاه کنید، تعدادی دایرهٔ هم مرکز را مشاهده خواهید کرد، که هر یک از آنها نشان یک سال عمر درخت می باشد.

درختی که بطور دائم آفتاب به تنه اش بتابد، دایره های نشاندهنده عمر آن درخت در یک سمت به هم نزدیک تر شده و در سمت دیگر از هم دور خواهند بود. سمتی که فاصله خطوط حلقه های سنی درخت به هم نزدیک تر باشد سمت شمال را مشخص می کند، و سمتی که خطوط حلقه های سنی از هم فاصلهٔ بیشتری داشته باشد سمت جنوب را نشان می دهد؛ به علت تابش زیاد آفتاب و رشد شدیدتر آن.

۴) جهت یابی به کمک گل ها و گیاهان: گیاهان، و گل های درختان تمایل دارند رو به آفتاب قرار بگیرند؛ یعنی جنوب یا شرق.

برخی گیاهان برای جهت یابی اشتهار یافته اند. مثلاً در آمریکا گُلی وجود دارد که همیشه جهت گیری شمالی جنوبی دارد (رشد برگهایش به سمت خط شمال جنوب است) و آن را «گیاه قطب نما(یا Compass Plant)» و یا «رُزینوید(Rosinweed)» می خوانند. نام علمی آن «سیلفیوم لاکینیاتوم» (Silphium laciniatum) است، و مسافران اولیهٔ این سرزمین از این گیاه برای جهت یابی استفاده می کرده اند.

اکالیپتوس استرالیایی هم گیاهی جهت یاب است. این گیاه که در سرزمین های گرم و خشک می روید، برگ هایش رو به شمال یا جنوب است.

همچنین درختی به نام «نخل رهنوردان([ یا Traveler’s Palm])» وجود دارد که محور شاخه هایش شرقی غربی اند.

همان طور که گفته شد، این که کدام طرف شرق است و کدام طرف غرب، یا کدام یک از طرفین شمال یا جنوب است را می توان با توجه به سمت خورشید و ماه در آسمان یا روش های دیگر یافت ماه و خورشید تقریباً در سمت جنوبی آسمان قرار دارند.

۵) جهت یابی به کمک باد غالب: بادها را از جهتی که می وزند، نام گذاری می کنند مانند باد شمالی از شمال. هر منطقه ای باد غالب و برجسته ای دارد که در فصل خاص یا گاهی در تمام فصول حکمفرماست. باد غالب، باد خاصی است که وزش آن طولانی تر بوده و در جهت خاصی می وزد. با دانستن جهت بادهای غالب می توانید چهار جهت اصلی را تشخیص دهید.

معمولاً نام باد را از جهتی که وزیده است، نام گذاری می کنند. مثلاً باد شمال یعنی بادی که از شمال به سمت جنوب می وزد.

برای جهت یابی به کمک باد غالب،

۱) ابتدا باید جهت باد غالب منطقه را دانست.

۲) سپس باید در جایی که هستیم جهت باد غالب را تشخیص دهیم. برای نمونه، اگر بدانیم که در منطقهٔ ما باد غالب از شرق می وزد، و ضمناً جهت باد غالب منطقه را تشخیص دهیم، طرف منشأ باد شرق خواهد بود؛ که با دانستن شرق، دیگر جهت های اصلی هم به سادگی یافته می شوند.

نکتهٔ اول: اگر جهت باد غالب منطقه تان را نمی دانید، اطلاعات زیر ممکن است کمک کار باشد:

در نواحی معتدل، باد غالب از غرب می وزد. (در هر دو نیم کره شمالی و جنوبی)

در نواحی گرمسیری، باد غالب بین مناطق شمال شرقی و جنوب شرقی جریان دارد.

در نواحی استوایی، باد غالب معمولاً از سمت شرق می وزد.

نکتهٔ دوم: جهت باد غالب منطقه را تشخیص دهیم:

در هر منطقه ای باد غالب ویژگی های خاص خود را دارد؛ مثل درجه حرارت، رطوبت و سرعت که در فصول مختلف تغییر می کند.

باد غالب بر رشد درختان و گیاهان، جهت جمع شدن برف های باد آورنده و در جهت علف های بلند تأثیرگذار است. در واقع باد غالب بیشترین تأثیر را بر روی جهت پوشش گیاهی، برف، ماسه یا دیگر اشیای روی سطح زمین دارد.

الف)درختان:

جهت خم شدن اغلب درختان منطقه نشان دهنده جهت وزش باد غالب منطقه است. برای نمونه اگر درختان به طرف شمال منحرف و متمایل شده اند، باد غالب محتملا از سمت جنوب وزیده است.

اثر دیگری که باد غالب بر درختان دارد این است که: در جهتی که از وزش باد در امان است، شاخ و برگ بیشتری رشد کرده است.

در واقع باد ممکن است با صدمه زدن یا خشک کردن شاخه های جوان، رشد درخت را کند یا متوقف کند. معمولاً وزش باد، باعث کند شدن رشد درختان می شود؛ برعکسِ خورشید، که رشد شاخه ها و برگ ها را زیاد می کند.

در زمستان باد غالب معمولاً با برف و تگرگ همراه است، که باعث شکستن شاخه های جوان می شود.

درختی که برای تعیین جهت استفاده می شود، باید در محلی باز و وسیع باشد. نباید در پناه تپه، درختان دیگر یا ساختمانها باشد. چند تا از درختان نزدیک به هم را مورد آزمایش قرار دهید. مطمئن شوید که درختان هرس نشده باشند.

از آن جا که درختان تحت تأثیر عوامل زیادی هستند، و باید یافته های خود را با مشاهدهٔ درختان متعددی در همسایگی یکدیگر تأیید کنید.

ب)ماسه و برف:

امواج ماسه در بیابان ها، و امواج پستی بلندی های برف در مناطق قطبی جهت باد را نشان می دهند. البته گاه به خاطر آن که این موج ها خیلی کوچک اند و از چند سانتی متر تجاوز نمی کنند، برای یافتن باد غالب نمی توانند کمک کار باشند، زیرا می توانند با هر باد تند موضعی به سرعت تشکیل شوند.

در بیابان ها انواع مختلف تلماسه ها وجود دارند، که شکل آن ها جهت باد غالب را نمایان می سازد؛ همچنین در مورد تل یخ های قطب: در مناطقی که به شدت پوشیده از برف اند، باد غالب توده های برف را می راند و آن ها را تبدیل به تل های برآمده ای می سازد. این تل ها از چند سانتی متر تا یک متر ارتفاع دارند، و موازی باد غالب تشکیل می شوند. در واقع برف از لحاظ فیزیکی شبیه ماسه عمل می کند.

ج) نسیم: برخی مناطق الگوی حرکت جریان هوایشان نوسان بیشتری نسبت به جاهای دیگر دارد. مثلاً مردم کنار ساحل یا نسیم دریا مأنوس اند. معمولاً بعدازظهرها نسیم مداومی از طرف دریا می وزد. در شب هم معمولاً جهت نسیم برعکس می شود و از خشکی به سمت دریا می وزد. نسیم مشابهی در دره ها و کوه ها می وزد: در روز نسیمی از دره به سمت بالای کوه وزیدن می گیرد؛ و در شب برعکس، نسیم از بالا به سمت دره می وزد. اگر مثلاً به کمک نقشه بدانیم که دریا یا کوه (یا ساحل یا دره) در کدام جهت مان است، می توانیم جهت های اصلی را بیابیم.

د) هوای گرم و سرد: در نیم کرهٔ شمالی زمین هوایی که از شمال می آید معمولاً سردتر از هوایی است که از جنوب می آید(بادهای شمالی از بادهای جنوبی سردتر است).

هـ) سایر موارد:

اگر گمان می کنید که بادی که در لحظه می وزد باد غالب منطقه است، می توانید به درختان در مسیر باد نگاه کنید. با نگاه به نوک درختان می توانید جهت باد را بفهمید.

می توانید به تغییر جهت ابرها دقت کنید؛ به ویژه ابرهای بلندی که توسط بادهای غالب آورده می شوند.

در روی دریا و اقیانوس ها بادهای غالب دارای ویژگی ها و ابرهای خاص خود هستند.

۶) جهت یابی به کمک رودخانه ها:

بسیاری از رودها و نهرها در نیم کرهٔ شمالی زمین رو به جنوب سرازیرند، یعنی رو به استوا. این روند عمومی رودهاست، ولی همیشه درست نیست. مثلاً رود نیل که تماماً در نیم کرهٔ شمالی است به سوی شمال جریان دارد و به مدیترانه می ریزد.

۷) جهت یابی به کمک حیوانات و حشرات:

مورچه ها خاکِ لانهٔ خود را به سمت جنوب یا شرق می ریزند. مورچه ها چنین می کنند تا در هنگام روز خاکریز شان به عنوان سایه بانی برایشان عمل کند، تا راحت تر کار خود را انجام دهند.

مورچه ها خانه های خود(مورتپه ها) را بر روی شیب های جنوب شرقی می سازند؛ زیرا خورشید در پاییز و زمستان بیشتر به این قسمت ها می تابد. آن ها مورتپه های خود را نزدیک درختان و صخره های جنوبی و جنوب شرقی بنا می کنند.

اگر شما در کنار برکه یا دریاچه ای باشید که پرندگان، ماهیان یا دوزیستان در حال تولیدمثل هستند، در نظر داشته باشید که آن ها معمولاً ترجیح می دهند در سمت غربی زاد و ولد (تولیدمثل و پرورش) نمایند.

دارکوب(شانه به سر) معمولاً حفره هایش را در سمت شرقی درخت حفر می کند.

سنجاب ها هم معمولاً در سوراخ های سمت شرقیِ درختان خانه و لانه می گزینند.

۸) جهت یابی به کمک خانه های شهری:

امروزه معمولاً خانه ها را به موازات شمال جنوب یا شرق غرب می سازند؛ یعنی نسبت به جهت های اصلی مورب نمی سازند. این می تواند در تنظیم صحیح جهت ها و تصحیح روش های تقریبی بالا کمک کار باشد. باید توجه کرد که در بسیاری موارد این اصل رعایت نشده است.

روش دقیق آن چنین است: به سایت هایی مانند گوگل اِرس(Google Earth) یا کتاب اول(برای تهرانی ها) بروید و خانه یا خیابان خود را بیابید. در این سایت ها جهت های جغرافیایی مشخص شده است(معمولاً شمال سمت بالاست). اگر خانه یا خیابان تان دقیقاً مطابق جهت های جغرافیایی (موازی با لبهٔ صفحه) باشد، می توانید به راحتی ۴ جهت اصلی را بیابید، که در جهت دیوارهای خانه اند (با این فرض که خانه مستطیلی است). اگر خانه یا خیابان تان نسبت به جهت های جغرافیایی زاویه دارد، می توانید تنظیم مقتضی را انجام دهید.

همچنین می توانید به نقشه های [چاپی] شهرتان نگاه کنید و ببینید که آیا خیابان تان جهت شمالی جنوبی یا شرقی غربی دارد، یا نسبت به جهت های جغرافیایی انحراف دارد.

کورش کبیر

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دشوارترین قدم، همان قدم اول است .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید .

****************************************************

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

*********************************************

شهریاری که نداند شب مردمانش چگونه به
صبح میرسد
گورکن گمنامی است که دل به دفن دانایی
بسته است
مردمان من امانت آسمانند بر این خاک تلخ
مردمان من خان و مان من اند

(کوروش بزرگ)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

باورها و هر آنچه از دیدگان اندیشه هایمان می گذرد را به زنجیر می کشند..

روز جهانی کوروش بزرگ، مردی که زنجیرها را پاره کرد، شاد و خجسته باد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است
(کوروش بزرگ)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیادتان مى آورم تا همیشه بدانید که زیباترین منش آدمى ، محبت اوست پس ؛محبت کنید چه به دوست ، چه به دشمن! که دوست را بزرگ کند و دشمن را دوست

عتبات عالیات

اماکن مقدس عراق به ترتیب شهرها چنین است:الف) کربلا
1-
مرقد مطهر حضرت امام حسین و حضرت علی اکبر علیه السلام.
2-
مرقد 72 تن شهدا کربلا.
3-
مرقد حبیب ابن مظاهر رحمه الله علیه.
4-
گودال قتلگاه ، محل شهادت حضرت امام حسین علیه السلام.
5-
مرقد مطهر ابراهیم مجاب ابن محمد عابد ابن امام کاظم علیه السلام.
6-
مرقد مطهر حضرت ابا الفضل العباس علیه السلام.
7-
نهر علقمه.
8-
محل قطع دست راست حضرت ابا الفضل علیه السلام.
9-
محل قطع دست چپ آن حضرت.
10-
تل زینیبه.
11-
خیمه گاه.
12-
مقام علی اکبر علیه السلام.
13-
مقام علی اصغر علیه السلام.
14-
محل ملاقات امام حسین (ع) با عمر سعد در روز عاشورا.
15-
مقام امام زمان(عج).
16-
باغ امام صادق علیه السلام.
17-
مرقد حضرت حر بن یزید ریاحی.
18-
مرقد حضرت عون ابن عبدالله ابن جعفر.
19-
شط فرات.ب) اطراف کربلا.
20-
مرقد طفلان مسلم بن عقیل(محمد و ابراهیم).
21-
مرقد قاسم بن حسن ابوالجاسم.ج) نجف و اطراف آن.
22-
مرقد مطهر حضرت امام علی علیه السلام.
23-
مرقد مطهر حضرت آدم علیه السلام.
24-
مرقد مطهر حضرت نوح علیه السلام.
25-
مرقد صافی صفا یمانی.
26-
مقام حضرت علی علیه السلام.
27-
مقام امام زین العابدین علیه السلام.د) وادی السلام.
28-
مرقد مطهر حضرت هود علیه السلام.
29-
مرقد مطهر حضرت صالح علیه السلام.
30-
مقام امام زمان علیه السلام.
31-
مقام امام صادق علیه السلام.هـ) اطراف نجف.
32-
مسجد حنانه، موضع راس الحسین علیه السلام.
33-
مرقد حضرت کمیل بن زیاد نخعی.و) کوفه.
34-
مسجد کوفه.
35-
محراب مسجد، محل ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام.
36-
مصلای نوافل آن حضرت.
37-
مقام حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله.
38-
مقام حضرت آدم علیه السلام.
39-
مقام حضرت جبرئیل علیه السلام.
40-
مقام حضرت نوح علیه السلام.
41-
مقام حضرت ابراهیم علیه السلام.
42-
مقام حضرت خضر علیه السلام.
43-
تنور طوفان علیه السلام.
44-
محل ساختن کشتی حضرت نوح.
45-
دکه القضاء محل قضاوت حضرت علی علیه السلام.
46-
بیت الطشت.
47-
مقام امام صادق علیه السلام.
48-
مرقد مطهر حضرت مسلم بن عقیل.
49-
مرقد مطهر حضرت مختار.
50-
مرقد مطهر حضرت هانی ابن عروه.
51-
اطراف مسجد کوفه.
52-
خانه امام علی علیه السلام.
53-
کتابخانه امام حسن وامام حسین علیه السلام.
54-
اطاق ام البنین.
55-
محل وصیت آن حضرت در موقع شهادت.
56-
محل غسل و کفن آن حضرت.
57-
چاه خانه حضرت علی علیه السلام.
58-
مرقد میثم تمار.
59-
مرقد حضرت خدیجه خواهر حضرت اباالفضل العباس علیه السلام.
60-
دارالاماره ابن زیاد لعنة الله علیه.ز) حله.
61-
مرقد حضرت ذوالکفل پیغمبر.
62-
مرقد یوسف ربان.
63-
مرقد یوشع.
64-
مرقد "خون" ناقل تورات.
65-
مرقد یوحنا.
66-
مرقد باروخ.
67-
مقام حضرت خضر.
68-
مرقد حضرت ایوب پیغمبر.
69-
مرقد رشید حجری.
70-
مرقد حضرت زید ابن امام زین العابدین.
71-
مرقد بکربن امام علی.
72-
مرقد قاسم بن امام کاظم علیه السلام.
73-
مرقد حمزه ابن الحسن ابن حضرت عباس علیه السلام.
74-
محل رد شمس.
75-
مقام امام علی علیه السلام.ح) مسجد سهله.
76-
مقام حضرت امام صادق علیه السلام.
77-
مقام حضرت ابراهیم علیه السلام.
78-
مقام حضرت ادریس علیه السلام.
79-
مقام حضرت خضر علیه السلام.
80-
مقام امام زین العابدین علیه السلام.
81-
مقام 000/124 پیامبران الهی.ط) مسجد صعصعه.
82
ـ مسجد زید.ی) کاظمین و بغداد.
83-
مرقد مطهر امام موسی بن جعفر علیه السلام.
84-
مرقد مطهر امام جواد علیه السلام.
85-
مرقد شیخ مفید علیه الرحمة.
86-
مرقد خواجه نصیر الدین طوسی.
87-
مرقد سید مرتضی علم الهدی.
88-
مرقد سید رضی.
89-
مسجد جامع براثا.
90-
مقام حضرت علی علیه السلام.
91-
نواب اربعه امام زمان.
92-
مقام حضرت یوشع بن نون پیغمبر.
93-
مرقد بهلول کوفی.
94-
مرقد شیخ قنبر علی.ک) مدائن.
95-
مرقد سلمان فارسی.
96-
مرقد عبدالله بن جابر ابن عبداالله انصاری.
97-
مرقد حذیفه یمانی.
98-
مرقد حضرت طاهر ابن امام باقر علیه السلام.
99-
طاق کسری یا قصر انوشیروان.ل) سامراء.
100-
مرقد مطهر امام هادی علیه السلام.
101-
مرقد مطهر امام حسن عسکری علیه السلام.
102-
مرقد مطهر نرجس خاتون دختر امام جواد علیه السلام.
103-
مرقد مطهر سید حکیمه خاتون دختر امام جواد علیه السلام.
104-
سرداب محل غیبت صغرای امام زمان.
105-
پادگانی که امام هادی و امام حسن عسکری در آن زندانی بودند.
106-
مرقد مطهر حضرت سید محمد ابن امام هادی.

جغرافیایی

دانستنیهای معلم (جغرافیای دوم راهنمایی)بخش اول11درس

اقیانوس:  

پهنه های وسیعی از آب شور است که 80/70 درصد از سطح کره زمین را گرفته اند . بزرگترین اقیانوس جهان ، اقیانوس آرام یا کبیر است. نخستین بار ماژلان نام (آرام )را براین اقیانوس نهاد ؛ زیرا اولین باری که از آن گذشت ، با توفان سختی مواجه نشد . دیگر اقیانوس های جهان  عبارتند از " هند اطلس ومنجمد شمالی "

به آن بخش از آب های سه اقیانوس آرام ،هند ،واطلس که پایین تر از 50درجه عرض جنوبی قرار گرفته واغلب یخ بسته اند ، اقیانوس منجمد جنوبی گویند . عمده ترین نقطه اقیانوسی ، گودال ماریان درنزدیکی فیلیپین است که حدود 11 هزار متر عمق دارد . اقیانوس ها منبع عظیم غذا هستند ومسیر های مناسبی برای حمل ونقل آسان تر وارزان تر محسوب می شوند .

قاره : 

 توده ای بزرگ وشکسته شده ی ناشی از پوسته ی زمین است که دارای وحدت طبیعی وجغرافیای خاص باشد.  این توده های بزرگ درسطح زمین عبارتند از :آسیا ، اروپا ،افریقا ، آمریکا ، قطب جنوب ،استرالیا واقیانوسیه  

کره جغرافیایی :

نقشه جهان که روی یک کره ترسیم شده باشد کره جغرافیایی نام دارد ؛به عبارت دیگر ،کره جغرافیایی ، مدل کوچک شده کره زمین است .

عرض جغرافیایی :  

عرض جغرافیایی ، خطی فرضی است که مشخص می کند چقدر از خط استوا تاشمال یاجنوب فاصله است . عرض جغرافیایی درخط استوا 0 درجه است وقطب شمال دارای عرض جغرافیایی 90 درجه شمالی است وقطب جنوب 90 درجه جنوبی است .

 

طول جغرافیایی :

طول جغرافیایی ، خطی فرضی است که مشخص می کند درچه فاصله ای از شرق یا غرب هستید . خط طول جغرافیایی 0 درجه از اروپا وآفریقا می گذرد . تمام طول های جغرافیایی دیگر ،با این خط سنجیده می شوند .

تنگه برینگ :  

این تنگه که درساحل آلاسکا ،آسیا وآمریکا را از هم جدا می کند .

جزیره :  

سرزمینی است که چهار طرف آن را آب فرا گرفته است ؛ مانند جزیره سوماترا دراندونزی یا جزیره قشم درخلیج فارس ایران. 

شبه جزیره :

سرزمینی است که سه طرف آن را آب فرا گرفته ویک طرف آن خشکی قرار دارد ؛ مانند شبه جزیره عربستان ، شبه جزیره هند 

دلتا :

قطعه زمینی است به شکل مثلث در مصب رود . از آن جا که این زمینها به شکل حرف دلتای یونانی  هستند ، به این نام معروف شده اند. دلتاها حاصل بر جای ماندن مواد حمل شده توسط رودها دردهانه آنها هستند و اشکال گوناگونی دارند که از آن میان دلتای به شکل پای پرندگان معروفتر است . دلتاها به دلیل داشتن خاک حاصلخیز ، برای کشاورزی مساعدند؛ ولی با طغیان رودها درمعرض خطر قرار می گیرند . از دلتاهای معروف می توان دلتای سفید رود (درایران ) دلتای رود گنگ و براهما پوترا (در بنگال )را نام برد .

 

 

جاده ابریشم :

 درزمان حکومت مغولها بر چین (1368-1279م) امپراتوران حاکم بر این سرزمین وسیع  ، به بازرگانان اجازه دادند تا به امور بازرگانی درسرتاسر امپراتوری اشتغال ورزند . در آن هنگام ، امپراتوری مغول محدود به کشور چین نبود ؛ بلکه از چین تا هند  واز انجا تا ایران وحتی بخش هایی از اروپا  تحت سلطه مغولها قرار داشت . مغولها با اجازه دادن به بازرگانان ، سعی داشتتند کالاهای مورد نیاز از کشوری به کشور دیگر برسد. برای امنیت بازرگانان نیز مغولها تدابیری اندیشیده بودند. حمل کالا از چین به اروپا شامل ادویه ،ابریشم ،چای ظروف چینی  وکالاهای تزیینی بود .. از آنجا که اروپاییان نه چای داشتند ونه ابریشم ، این دو محصول چین مورد استقبال زیادی واقع می شد . به علت اهمیت ابریشم  وپارچه های ابریشمی دراین تجارت گسترده این مسیر از چین تا آسیا واروپا به نام جاده ابریشم مشهور بود . بخشی از جاده ابریشم نیز  از کشور ما می گذشت .  .جاده ابریشم ، نقش یک شاهراه  مبادله اندیشه  وفرهنگ ها را نیز داشت . بعدها اروپاییان به چگونگی تولید ابریشم پی بردند وخود به تولید پارچه های ابریشمی پرداختند  . گسترش راه های دریایی از اهمیت جاده ی ابریشم کاست . 

بادهای موسمی :  

کلمه موسمی به معنای فصل است . عربها این کلمه را به بادهای فصلی (موسمی) دریای عرب اطلاق می کردند که حدود شش ماه از جنوب غربی  وشش ماه دیگر از شمال شرقی می وزد . 

بادهای موسمی ،بادهای فصلی هستند که درتابستان از دریا به طرف خشکی ودر زمستان از خشکی به طرف دریا می وزند .

میدان وزش بادهای موسمی نواحی جنوب شرقی آسیا از هند تا ژاپن است که برحسب فصول سال تغییر جهت می دهند . 

توندرا: 

 

 واژه ای روسی است که به معنای بدون درخت وبا پوشش گیاهی ویژه در شمال آمریکای شمالی  وشمال روسیه اطلاق می شود . از خصوصیات این منطقه ،وجود زمستانهای سرد وطولانی وخاک های همیشه یخ زده است؛دراین منطقه پوشش گیاهی شامل خزه وگل سنگ است .  

تایگاه  (جنگل های مخروطی ): 

 این نوع جنگل از درختان مخروطی با برگ های سوزنی شکل تشکیل شده است که عموما درتمام اوقات سال سبز بوده واز چوب آن در صنایع استفاده می کنند . جنگل های مخروطی به صورت کمربندی از شمال کانادا تا شمال اروپا وآسیا را دربر گرفته اند . درروسیه به این جنگلها تایگاه می گویند. این مناطق دارای آب وهوای سرد هستند . 

استپ: 

 استپ واژه ای روسی است برای علفزاری که در منطقه معتدل قرار گرفته واز گیاهان کوتاه قد ودرختچه های خاردار که با فاصله از یکدیگر روییده اند ، پوشیده شده است . 

چین :  

چین پر جمعیت ترین کشور جهان است ؛ وجمعیت آن بالغ بر 1200000000 نفر است ،که حدود 21 درصد جمعیت جهان را در خود جای داده است . کشور چین از وسیع ترین کشورهای دنیا نیز محسوب می شود ومساحت آن حدود 10 میلیون کیلومتر مربع است . مرز شرقی چین را سواحل اقیانوس آرام تشکیل می دهد ؛ اما بخش اعظم آن در منطقه غربی ، از کوهستانهای بلند با آب وهوای خشن  وقاره ای تشکیل شده است . 

هند :

هند درسال 1990 م بالغ بر 853 میلیون نفر جمعیت داشت . هند کشور پهناوری است که2/3 میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد . درسال 1998 م هند 20 درصد برنج دنیا را تولید کرده ومقام چهارم را درتولید غلات با 9 درصد تولید جهانی بدست آورده است . با وجود این ونیز منابع طبیعی بسیار مردم هند با سوء تغذیه مواجهند .یک سوم مردم این کشور در فقر وسوء تغذیه زندگی می کنند وقدرت خرید حد اقل مواد غذایی را ندارند . برای مبارزه با گرسنگی در کشور هند ، تاکنون سه شیوه بکار گرفته شده است : 1- افزایش تولید مواد غذایی با انقلاب سبز 2- کنترل رشد جمعیت 3- مبارزه با فقر از طریق جیره بندی وایجاد تعاونی 

عوامل موثر درپراکندگی جمعیت : عوامل موثر در پراکندگی جمعیت به دو گروه تقسیم می شوند 

 

عوامل طبیعی (محیطی)                          عوامل انسانی

1  وجود منابع طبیعی                                    1- حمل ونقل وامکانات ارتباطی مناسب                       

2-  ذخایر انرژی                                            با سایر مکانها                                         

3- ذخایر آب                                                    2- ثروت  وفناوری وسرمایه گذاری درایجاد

4-  خاک های دارای هوموس کافی                          صنایع

5-  پوشش گیاهی غنی وسرسبز                        3- تصمیمات سیاسی نظیر انتخاب شهرها

6-  سرزمین های پست وهموار                              به مراکز استان یا پایتخت

7- آب وهوای معتدل                                        4- ایجاد امکانات خدماتی

 

دین برهمایی : 

یکی از قدیمی ترین ادیان جهان است . این دین درعالم فکر واندیشه ، آزادی مطلق دارد ، ولی در عمل وکردار ،محدود است . هندوان معتقدند که آدمی درجهان مسئول نیک وبد اعمال خویش است . به اعتقاد آنها اگر انسان زندگی خود را به درستی گذرانده باشد روح او به بدنهای برتر واگر بدکار باشد روح او پس از مرگ برای مجازات ، به بدن اشخاص پست تر وحیوانات حلول خواهد کرد وآن قدر ادامه خواهد یافت تا بلا خره انسانی نیکوکار شود .  دین هندو دارای سه خداست :

1-    برهما ( آفریدگار موجودات) 2- ویشنو( خدای حافظ موجودات ) 3- شیوا ( خدای نابود کننده موجودات )

کتاب مقدس این دین وداها برهمن ها نام دارد . 

 

بودایی : 

کلمه بودا به معنای روشنایی یافته  ونام پیامبر وپیشوای دین بودایی است . دین بودایی از ادیان بزرگ جهان است . دراین دین از خدا وروح وماورائ الطبیعه که اساس دیگر ادیان است ، سخنی به میان نیامده است . بودا خدایان وبتها را باطل می داند ؛ به این دلیل این آیین را یک آیین وطریقه فلسفی می دانند ، نه آیینی الهی وآسمانی . با اینکه بودا بنیانگذار این دین شاهزاده ای هندی بوده وبه رغم گسترش اولیه دین بودا درهند اکنون دراین کشور پیروان کمی دارد وبوداییان بیشتر در چین، کره ، مغولستان ، تبت ، هندوچین ، تایلند ، سریلانکا و میانمار زندگی می کنند . 

بودا معتقد است که انسان باید میل نفسانی ، شهوت وغضب را بشناسد وآنها را دراختیار خود بگیرد.

 

ژاپن وکشورهای صنعتی جنوب شرقی آسیا : 

 ژاپن ، امروزه به عنوان یک کشور پیشرفته صنعتی ، شهرت عام دارد . ژاپن از نظر توسعه انسانی یعنی میزان باسوادی ، امید به زندگی و درآمد ، بالاترین رتبه ها را کسب کرده است . درحال حاضر ، ژاپن از بزرگترین مراکز پولی واقتصادی جهان است  وبه سرعت به نوآورترین کشور درزمینه فن آوری برتر غیر نظامی تبدیل می شود .  کشورهای سنگاپور ، هنگ کنگ ، تایوان وکره ی جنوبی به چهار (ببر) یا (اژدهای ) آسیای شرقی معروفند که همگی درسه دهه اخیر از رشد متکی به صادرات بهره بردارند . 

از این میان ، کشورهای تایوان وکره جنوبی نسبت به بندر شهرهای سنگاپور وهنگ کنگ ، جمعیت و قلمرو وسیع تر دارند . 

آسه . آن ASEAN :  

به اتحادیه ی ملل آسیای جنوب شرقی با اعضای اندونزی ، مالزی ، فیلیپین ، تایلند ، سنگاپور وبرونئی  که با هدف پیشرفت اقتصادی درمنطقه ، از سال 1967 م شروع به فعالیت  کرده ، (آسه آن) می گویند

 

شهرهای پرجمعیت آسیا : 

 

رشد شهرهای میلیونی و مادر شهرها در قاره آسیا روز به روز بیشتر می شود . درسال 1995 م از بین 15 شهر دنیا که بیشترین جمعیت را داشته اند، هشت شهر درقاره آسیا قرار داشته است . این هشت شهر عبارتند از : توکیو (26 میلیون نفر)، کلکته (20 میلیون نفر)، شانگهای (19 میلیون نفر)، پکن (19میلیون نفر)، بمبئی (19میلیون نفر)، سئول (18میلیون نفر) ، جاکارتا (17میلیون نفر)و کراچی (16 میلیون نفر) . 

 

صحرای بزرگ آفریقا: 

صحرایی بزرگ که بیش از که بیش از 8 میلیون کیلومتر مربع ، یعنی پنج برابر ایران  وسعت دارد . بزرگترین بیابان جهان است که از ساحل اقیانوس اطلس درغرب تادریای سرخ در شرق کشیده شده است و در شمال قاره آفریقا واقع شده است .حدود یک سوم آن را توده های ماسه ای می پوشاند. بادهای شدیدی به طور مداوم ماسه ها را در هوا پخش می کند وشکل توده های ماسه ای را تغییر می دهد . اما دربیشتر قسمت های صحرا ماسه کمتری وجود دارد واز زمین های برهنه وصخره ای یا سنگ های کوچک پوشیده شده است . درقسمت های بزرگی از صحرا ، هیچ گونه اثری از حیات یافت نمی شود .

باران درصحرا بسیار کمیاب است وبارش سالانه دربیشتر قسمت های آن ،کمتر از 25 میلیمتر است . ریزش باران نامنظم وبه صورت رگبارهای شدید وکوتاه است وحتی امکان دارد چند سال بین رگبارها فاصله بیفتد .

مردم صحرا شامل بربرهای کشاورز وعرب های چادرنشین وقبایل طوارق هستند که به دورسر وصورت وبینی ودهان خود برای مقابله با گرد وغبار صحرا ،پارچه ای می بندند وکوچ نشین اند وبه نگهداری شتر وبز وگوسفنداشتغال دارند.

درجغرافیای جهان ، واژه ی صحرا اختصاص به بیابان یاصحرای بزرگ آفریقا دارد ونباید اشتباهی درمورد بیابان های دیگر به کار رود . 

 

رود نیل :  

 

نیل طولانی ترین رودخانه ی جهان با طول 6670 کیلومتر است که از کشور بوروندی، بانام رودخانه ی کاگرا، سرچشمه می گیرد وپس از پیوستن شعبه های دیگری به آن به دریای مدیترانه می رسد.

نیل سفید باطول 800 کیلومتر ، بزرگترین قسمت این رود است . حد متوسط آبی که از نیل به دریا می ریزد ،3000 متر مکعب در ثانیه است . مساحت حوضه آن 2870000 کیلومتر مربع است . سد بزرگ آسوان  که با کمک های اقتصادی  ومهندسی شوروی سابق روی این رود درمصر احداث شده  ودرسال1971 به پایان رسیده ، بزرگترین  دریاچه ی مصنوعی جهان را به نام دریاچه (ناصر) درپشت سد به وجود آورده است . طول رود نیل درمصر 1200 کیلومتر است . این رود شرایط پیدایش پر جمعیت ترین شهر آفریقا (قاهره) را درکنار خود فراهم کرده است . 

جنگلهای بارانی (استوایی ) 

 

جنگلهای استوایی ، خاص مناطق آب وهوای استوایی درسواحل خلیج گینه در آفریقا وجنگلهای آمازون در برزیل ونیز کشور اندونزی است . این جنگلها اغلب انبوه ومتراکم اند  ودرختان آنها مطبق (طبقه طبقه ) بوده ویکباره دچار خزان نمی شوند ؛ بلکه برگ آنها به تدریج ویکی یکی می افتد . 

آب وهوای اس توایی : 

آب وهوایی که درحد فاصل عرض های جغرافیایی پنج 5 درجه شمالی تا 10 درجه جنوبی از خط استوا بر محیط حاکم است . از خصوصیات این آب وهوا دمای زیاد ویکنواخت در طول سال ، عدم وجود فصول مشخص ونیز باران روزانه وفراوان است . به طور کلی دراین منطقه شب وروز تقریبا برابر است ودرتمام اوقات سال خورشید به این منطقه عمود یا نزدیک به عمود می تابد . وجود رطوبت دائمی وجنگلهای انبوه (جهنم سبز ) از ویژگیهای این آب وهوا است. 

گرسنگی درآفریقا : 

براساس گزارش فائو (سازمان خواربار جهانی وابسته به سازمان ملل متحد) حدود یک میلیار نفر از مردم جهان از سوء تغذیه رنج می برند وآفریقاازاین نظر سهم عمده ای دارد .  بیشتر کشورهایی که مصرف سرانه کالری روزانه ی آنها  ازحد استاندارد طبیعی (2300کالری) کمتر است ، درقاره ی آفریقا واقع شده اند .

گرم شدن کره ی زمین که به خشکسالی های شدید درکشورهای جنوب صحرای آفریقا وهمچنین  نواحی عمده ی تولید غلات مانند آمریکا ، کانادا وروسیه منجر شده است ، موجب شد که در سالهای 1990-1980 هزاران نفر از مردم سودان ،اتیوپی وسومالی درجستجوی غذا ،خانه وکاشانه ی خود راترک وکیلومترها دربیابان های گرم  به سمت اردوگاه های پناهندگان حرکت کنند ، که بسیاری از آنان دربین راه جان سپردند .

قحطی وگرسنگی درتمامی حاشیه ی جنوب صحرای افریقا ،از موریتانی درغرب تا سودان درشرق ، وهمچنین برخی از کشورهای جنوب مانند موزامبیک وآنگولا ، از مسائل مهم قاره افریقا دریکی دودهه ی اخیر بوده است . علاوه برخشکسالی عوامل دیگری مانند گرانی مواد غذایی ، فقیر بودن مردم ، توزیع غیر عادلانه غذا ورشد جمعیت ، وهمچنین مشکل حمل ونقل ،ارتباطات ضعیف وافزایش ناآرامی های سیاسی وبروز جنگ از مواردی است که دسترسی به غذا وگرسنگی در قاره آفریقا را بیش از پیش مشکل می کند .

 

 

تهیه کننده : موسی اسدی شهید چمران بیروت

ادامه مطلب ...

تاریخ صفویه

دانستنیهای معلم (تاریخ سوم راهنمایی)

شاه اسماعیل اول صفوی: (نخستین اقدام ها )

نخستین اقدام مهم شاه اسماعیل اول ، اعلام مذهب شیعه دوازده امامی ، به عنوان دین رسمی ایران بود . این اقدام ، درحالی صورت گرفت که بیشتر جمعیت ایران سنی بودند  ودو حکومت قدرتمند سنی مذهب  ،هم درشرق وهم در غرب کشور حضور داشتند . ابتدا ،شاه اسماعیل به کمک قزلباش های جانسپار ،مدعیان حکومت را برکنار کرد وتمام ایران را زیر حکومت خود برد . آن گاه درگیر جدال سخت با ازبکان  وعثمانیان شد . علت اصلی این رویارویی ،رسمی شدن تشیع در ایران وحمایت صفویه  از شیعیان بود . وی توانست بر ازبکان پیروز شود ، ولی درنبرد معروف چالدران (در920 ه ق ) از عثمانی ها شکست خورد . بعد از شاه اسماعیل ، سلطنت به شاه طهماسب اول رسید . درزمان وی جنگ با ازبکان وعثمانیان ادامه یافت . بعد از مدتی (962 ه ق ) میان صفویان وعثمانیان قرار داد صلح بسته شد . پس از این طهماسب فرصت یافت که به تثبیت حکومت صفویان بپردازد .

اوج اقتدار صفویان درزمان شاه عباس اول صورت گرفت .وی با تدبیر وبکار گیری افراد کار آمد توانست حکومت مقتدر ومتمرکز ،تشکیلات اداری منسجم  وسپاه منظم ومجهز به سلاح های آتشین ایجاد کند. شاه عباس پایتخت را از قزوین به اصفهان منتقل کرد. او شهر جدید را با بناهای متعددی مانند مسجد شاه ،کاخ چهلستون ،سی وسه پل ومدرسه چهار باغ ، به شکوه شایانی رساند . دیگر نکته های  برجسته دوران 24 ساله حکومت شاه عباس اول عبارتند از : درپیش گرفتن سیاست تساهل ومدارا نسبت به مسیحیان وخارجیان (به منظور گسترش بازرگانی وافزایش روابط بین المللی ) جایگزین کردن نیروهای گرجی به جای قزلباشان خودسر ؛واگذاری امور کشوری ولشکری بر مبنای شایستگی ؛و برقراری امنیت درجاده ها  وتمام مناطق کشور . اما یک نکته منفی وبارز در دوران وی ، بدبینی وقساوت درحق شاهزادگان وفرزندان خود بود .درنتیجه این امر  اداره کشور بدست افراد بی کفایت افتاد .

رسمیت تشیع :

زمانی که صفویان به قدرت رسیدند ، مذهب بیشتر مردم ایران تسنن بود . شیعیان بیشتر در شهرهای مشهد ،سبزوار ، قم ،کاشان و مناطق شمالی ایران ساکن بودند . با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل و   اعلام رسمیت تشیع ، بیشتر مردم ایران به این مذهب پیوستند وتسنن بیشتر به مناطق مرزی محدود شد . از دلایل رسمی کردن مذهب تشیع بوسیله صفویان ، ایجاد وحدت ویگانگی بین مردم ، مشخص کردن ایران از دیگر کشورهای اسلامی وتامین استقلال کشور بود . یکی از پیامدهای این اقدام ، دشمنی حکومت های سنی مذهب عثمانی (درغرب) وازبکان (درشرق) با صفویان وبروز جنگهای طولانی وسخت میان طرفین بود . از دیگر نتایج این کار افزایش قدرت علمای مذهبی بود . از نظر شاهان صفوی "مجتهد"   نایب امام زمان عج بود وبر جان ومال مردم تسلط داشت . دراین دوره ، افراد زیادی به تحصیل علوم دینی پرداختند . فقط درزمان شاه عباس اول تا حدی از قدرت ونفوذ آنان کاسته شد .

هنر در دوره صفوی :

موسیقی : به خاطر حرام بودن موسیقی  دراین دوره ، این هنر پیشرفت زیادی نکرد . سازندگان ساز  ونوازندگان ، افرادی تهیدست بودند  .به خاطر عدم استقبال از موسیقی ،عده ای از موسیقی دانان ونوازندگان به دربار شاه هند رفتند . دراین دوره ،مقام ومنزلت موسیقیدانان بسیار کاهش یافت . با وجود این موسیقی از ایران رخت برنبست ، دلیکن در مراسم رسمی و نقاره خانه ها پابرجا ماند . گذشته از این موسیقی بخشی از زندگی اجتماعی قبایل ومردم به حساب می آمد . درمراسم عروسی واعیاد ، سازها به صدا درمی آمدند ومردم با کف زدن ورقص وآواز در آن مراسم شرکت می کردند . درمهمانی های دربار ودر حضور سفیران نیز موسیقی ورقص مورد توجه بود . ساز ها وابزار های موسیقی این دوره عبارت بودند از : نی،عود ،کرنا ،چنگ ،طبل ،قاشقک ، دایره زنگی وسنتور.

نقاشی : صفویان دربسیاری از موارد  به ویژه هنر نقاشی وارث هنر تیموریان هستند . دردوران سلطنت شاه طهماسب  یکی از جنبه های هنر نقاشی یعنی کتاب سازی به حد کمال رسید . خود شاه اوقات زیادی را برای آموختن نقاشی صرف می کرد .بیش تر هنرمندان برجسته آن عصر ،از دوستان وندیمان شاه محسوب می شدند . شاه طهماسب درتذهیب سرلوحه مهارت زیادی داشت . شاه عباس اول ،چنین دلبستگی به نقاشی نداشت درعوض توجه زیادی به معماری وشهرسازی داشت . از نظر ویژگیهای فنی ،هنر نقاشی درطول حکومت صفویان تغییراتی کرد . به عنوان مثال ، به جای تصویر قهرمانان واسطوره ها ،به واقعیتها وشرح زندگی مردان وزنان عادی توجه زیادی شد . دراین دوره دو مکتب نقاشی ظهور کردند : مکتب اول به مکتب بهزاد نقاش معروف است ودر تبریز شکل گرفت . این نقاش بزرگ مدیریت کتابخانه سلطنتی (انجمن کتاب نویسی ) را به عهده داشت که درآن هنرمندان به تهیه نسخه های  بسیار زیبا مشغول بودتد . دراین کارگاه مهمترین فنون هنرهای کتاب سازی ،خوشنویسی ،تذهیب ،صحافی وتصویر نگاری  مورد توجه بود . تعداد قابل توجهی نقاش ،خطاط وتذهیب کار زیر نظر بهزاد بکار اشتغال داشتند .

نقاشی درکتابها ونسخه های خطی درزمان شاه عباس اول از رونق افتاد ونقاشان به کشیدن تصویر ثروتمندان وشاهزادگان روی آوردند . به این ترتیب مکتب دوم نقاشی دوره صفویه معروف به مکتب رضا عباسی بوجود آمد . درزمان این شاه روابط ایران با دیگر کشورهای اروپایی افزایش یافت وسفیران ،سیاحان وهنرمندان این کشورها به اصفهان رفت وآمد می کردند . این امر درهنر نقاشی ایران تاثیر بسزایی داشت . درزمان شاه عباس یک مدرسه نقاشی تاسیس شد که استادان ایرانی وخارجی درآن به آموزش نقاشی پرداختند . دراین دوره کشیدن تصویر با رنگهای ساده بر دیوارها وبناها  واستفاده از نقاشی برای تزیین بناها متداول شد . شاه عباس دوم به خاطر علاقه زیادی که به نقاشی غربی داشت یکی از نقاشان را برای تکمیل هنر نقاشی به رم فرستاد . بعدازاین برخی نقاشا ن ایرانی از روش غربی تقلید کردند .

تذهیب :

تذهیب درایران رواج زیادی داشت . تذهیب کاران پس از خوشنویسان ، از اعتبار بالایی برخوردار بودند . ابتدا خطاطان کتابهای مورد نظر را می نوشتند . سپس تذهیب کاران به تذهیب صفحات آن ها می پرداختند . این کار بیش تر درنسخه های قرآن  ودیوان اشعار انجام می شد .این هنر پر هزینه بود ،زیرا درتذهیب از طلا وسنگ لاجورد استفاده می شد .( تذهیب  آراستن وزیبا ساختن صفحه های کتاب های خطی وپبا نقاشی ورنگ "آب طلا" راگویند.)

خوشنویسی : 

دردوره صفویه هنر خطاطی به کمال رسید ، به خصوص خط نسخ ،به خاطر توسعه علوم دینی بسیار رایج شد. دردوره شاه عباس خوشنویسی پیشرفت زیادی کرد.علی رضا عباسی (تبریزی) ومیر عماد ،از خوشنویسان بزرگ آن زمان بودند .

باغ ها وکاخ ها :

به دستور شاه عباس اول درپایتخت خیابان پر درخت  وعریض وطویلی احداث شد. این خیابان گردشگاه خاندان سلطنت ،درباریان  ودیگر اهالی بود. چون چهارباغ بزرگ درمجاورت این خیابان قرار داشت، این خیابان به چهارباغ معروف شد . شاهان صفوی دراطراف این خیابان وکنارزاینده رود  30 باغ زیبا ووسیع داشتند.

از دیگر آثار مهم اصفهان ،عمارت چهلستون است که برای پذیرایی های رسمی استفاده می شد . معماری وتزیینات این کاخ ،تلفیقی از معماری ایران ،اروپا وچین است . این کاخ دارای 20 ستون است. ولی به دلیل بازتاب تصویر این ستون ها دراستخر مقابل آن ، ساختمان را چهلستون می خوانند. برخی دیگر از آثار اصفهان  دردوره صفویه ، عبارتند از :عمارت آینه خانه ، عمارت نمکدان ، کاخ هشت بهشت ،مدرسه چهارباغ ، مسجد حکیم ،مدرسه جلالیه و مدرسه مریم بیگم.

جشن ها :

جشن های مذهبی وملی هم درآن زمان برگزار می شد. به خصوص ، مراسم جشن ولادت امام دوازدهم (عج) وعید نوروز مفصل بود .  هنگام جشن بزرگان به دیدن شاه می رفتند وهدایای گرانبها تقدیم شاه می کردند. جشن چهارشنبه سوری وجشن سده نیز متداول بود .

دوره صفویه دوره عقب افتادن از اروپا:

دوره صفویه  با وجود اقدامات صورت گرفته مقطع عقب ماندن ایران وپیشی گرفتن اروپاییان محسوب می شود، زیرا شاهان صفوی به اندازه کافی زمینه را برای استفاده از تجربه کشورهای دیگر وبه روز کردن پیشرفت های علمی وصنعتی هموار نکردند . دراین دوره فقط دربرخی از صنایع غیر نظامی اروپا مانند ساعت سازی ، گام های کوچکی برداشته شد. از میان صنایع نظامی غرب هم به ساخت توپ وتفنگ توجه شد. دلیل روی آوردن به این ها هم ،ضرورت مقابله با امپراتوری عثمانی بود . از نظر مقایسه تطبیقی ، دوره صفویه را باید زمان عقب افتادن ایران وپیش افتادن اروپا دانست .

تصوف:

از کلمه صوفی به معنی پشمینه پوش است .منشا این نامگذاری آن بود که عده ای از مسلمانان برای ارتباط نزدیک تر با خدا از مردم دوری می گزیدند  وبیش تر ایام را به عبادت وذکر خدا  می گذرانیدند  این افراد برای نزدیک ساختن خود به مقصود ،دوری جستن از دنیا ووابستگی های آن سختی ورنج بسیاری متحمل می شدند . پوشیدن لباس ضخیم وخشن وپشمی هم به این منظور بود. به مرور سالکان ورهروان این شیوه ،از تقوا ،اندیشه وتفکر نقطه نظرات خاصی ارایه دادند وپس از مدتی صاحب مکتب خاص فکری واعتقادی شدند . از نظر تاریخی منشا پیدایش صوفیان را به اوایل ظهور اسلام می رسانند. درایران صوفیان با روی کار آمدن خاندان صفوی ،نه تنها ارتقا نیافتند، بلکه موقعیتشان متزلزل هم شد .

مکتب :

مکتب سبک هنری خاصی که یک هنرمند دریک شهر ودرموضوعی مانند نقاشی یا معماری متداول می کند همچنین به رویه های فکری ایجاد شده درعلوم گوناگون مکتب می گویند .

تهیه کننده موسی اسدی شهید چمران بیروت

آمادگی برای امتحانات

باتوکل به خدا واعتمادبه نفس بالا امتحانات را تا پایان ادامه دهید